۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۰۹
کد خبر: 371608

قدس آنلاین: مشکلی که ما در دانشگاه‌ها با آن مواجهیم این است که زمانی که پول به حساب دانشگاه واریز می‌شود، تقریبا دانشگاه مالک آن پول می‌شود و چندان قابل پیگیری نیست.

دست اندازها و سرعت گیرهای پژوهش قرآنی

به گزارش قدس آنلاین، در پی پیشنهاد دولت در سال ۹۰ و موافقت مجلس شورای اسلامی، دستگاه‌های دولتی ملزم به اختصاص حداکثر نیم درصد از اعتبارات خود به فعالیت‌های قرآنی شدند و بودجه‌ای ۲۱۸ میلیارد تومانی پس از چند ماه تأخیر در نخستین روزهای سال ۹۱ به حساب شورای عالی انقلاب فرهنگی واریز شد.

 

رقمی در حدود ۲۲ میلیارد تومان از بودجه مذکور به پژوهش‌ و آموزش عالی قرآنی تعلق گرفت و بخشی از آن در حدود ۱۲ میلیارد تومان به ۹۸ دانشگاه تخصیص یافت. در این میان سهم دریافتی ۱۰ دانشگاه بیش از سایر دانشگاه‌ها و در مجموع عددی افزون بر ۷ میلیارد تومان بود.

 

با این مقدمه و برای پیگیری بودجه توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی سال های۹۰ تا ۹۳ به سراغ ابوالفضل خوش‌منش، رئیس مرکز هماهنگی توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور و و کار‌شناسان این مرکز رفتیم و ایشان در گفت‌وگویی که بیش از ۲ ساعت به طول انجامید، پرسش‌های متعدد و چالشی را پاسخ دادند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

بودجه پژوهش و آموزش عالی قرآنی در سال ۱۳۹۰ چه مقدار بود و این رقم به چه تعداد از دانشگاه‌های کشور پرداخت شد؟

اعتبار مصوب کمیسیون توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور در سال ۱۳۹۰ مبلغ ۲۴ میلیارد تومان بود که مبلغی از این اعتبار بنا به نظر مسئولین وقت در وزارت علوم تحقیقات و فناوری به حساب ۹۹ دانشگاه پرداخت شد. بنا بر نظر اعضای شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور، این مرکز مکلف شد تا بودجه تخصیص داده شده در سنوات بعد را به شکل برنامه محور، به مراکز مختلف پرداخت کند و مانند گذشته که دستگاه محور پرداخت می‌شد، اختصاص نیابد.

 

تخصیص برنامه‌ای از چه سالی در دستور کار قرار گرفته است؟

این تصمیم در سال ۱۳۹۲ صورت گرفت و در سال ۱۳۹۳ تقریبا اجرایی شد و در سال گذشته نیز موفق به امضای ده‌ها قرارداد با مبالغ مختلف شدیم که برخی از این قرارداد‌ها نهایی شده است.

 

با همه نوپا بودن این مرکز و بدیع بودن این کار، که ممکن است این نوپایی منجر به کندی کار شود، برخی از مدیران کلان برنامه‌های این مرکز که حسن نیت نیز داشته‌اند را مشاهده می‌کنیم که برای آن‌ها روشن نبوده است که مدیریت و راهبری برنامه یعنی چه؟. به همین دلیل کار‌شناسان ما بار‌ها در جاهای مختلف حاضر شده و ریز به ریز مسائل را برای آن‌ها توضیح داده‌اند که این کار‌ها چگونه انجام شود و آن‌ها را یاری کرده‌اند، که برخی از آن‌ها برنامه‌هایشان هنوز مصوب نشده یا به خروجی نرسیده و تعدادی نیز با وجود مشکلاتی که در این زمینه وجود دارد، در مراحل پایانی است.

 

مرکز تاکنون حدود ۵۰۰ میلیون تومان پول دبیرخانه‌ای به مراکز و دستگاه‌های آموزشی و پژوهشی مختلف برای اجرای ۹ کلان برنامه ملی و بین المللی پرداخت کرده است، که آن‌ها طرح‌ها را دریافت و به صورت علمی و فنی داوری کنند. با این هدف که در توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور دخیل شوند و به آن کمک کنند. منظور این نیست که توسعه آموزشی و پژوهشی قرآن در کشور بدون مشکل است ولی به هر جهت هدفی که در پی آن بوده‌ایم را تأمین کرده‌ایم.

 

در خصوص بودجه سال ۱۳۹۳ این مرکز، به تمام کشور نامه زده شد که در سال پیش رو هرگونه نقد و پیشنهادی در خصوص سبد پروژه‌های پژوهش‌های قرآنی سال ۹۳ را به ما اعلام کنند و اکنون نیز این موارد قابل ارزیابی و پیشنهاد است؛ اگر مرکزی این فراخوان را دریافت نکرده یا اطلاعی درباره آن نیافته است، نیز همین جا از شما می‌خواهم که این اطلاع رسانی را انجام دهید.

 

مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی مجموعه‌ توانمندی است که در پی دست یافتن به ساختاری است تا بودجه پژوهش‌های قرآنی را به بهترین وجه به دست پژوهشگران برساند که این امر را در بودجه سال ۱۳۹۳ دیدیم؛ اما در مورد بودجه سال ۱۳۹۰ شورای توسعه فرهنگ قرآنی که البته شما نیز مسئولیتی نداشتید، موارد ابهامی وجود دارد که علاقه‌مند به شنیدن پاسخ شفاف در این زمینه هستیم. بودجه‌ای تحت عنوان بودجه پژوهشی به دانشگاهی اختصاص یافته ولی در بخش‌های فرهنگی هزینه شده است؛ طبق گفته‌های مسئولین دانشگاه‌ها، در آن زمان ظاهرا در هر دانشگاه شورایی تشکیل می‌شده است و آن شورا برای بودجه و نوع هزینه آن تصمیم می‌گرفته است؛ ضابطه‌ای که به وزارت علوم و یا دانشگاه خاص اجازه می‌داده که این بودجه را در جای دیگری خرج کند، کدام بوده است؟

نخست اینکه باید تاکید کنیم که عنوان دقیق این بودجه، بودجه پژوهش و آموزش عالی قرآن است. زمانی که این تفاهم نامه یعنی در اواخر سال ۱۳۹۰ بسته شد، وزارت علوم در آن زمان بنا به دلایلی نپذیرفت که پول به ستاد این وزارت خانه واریز شود و اسامی ۹۸ دانشگاه را اعلام کرد؛ پول به حساب دانشگاه‌ها واریز شده بود بدون اینکه تفاهمنامه جداگانه‌ای باهر دانشگاه منعقد شده باشد، یعنی یک تفاهنامه بین شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیر وقت علوم منعقد شده بود تا بر طبق این تفاهم نامه اسم دانشگاه‌ها برای دریافت بودجه اعلام شود. البته وزارت علوم و شورا، بعد از زمانی که مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش قرآنی پایه گذاری شد، ابلاغ‌هایی به دانشگاه‌ها دادند که این بودجه باید چگونه هزینه شود. چنانچه در یکی از بندهای تفاهم نامه آمده است: «به منظور پیشنهاد برنامه‌ها و فعالیت‌های مشخص در چارچوب سرفصل‌های مصوب، کمیته‌ای به ریاست رییس دانشگاه، معاونان آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، مسئول نهاد رهبری، مسئول بسیج و دبیر ستاد هم اندیشی اساتید در هر یک از دانشگاه‌های مشمول اعتبار تشکیل خواهد شد؛ این کمیته مسئول برنامه ریزی و پیشنهاد فعالیت‌های مشخص در چارچوب سهم اعتبار دانشگاه و سرفصل‌ها ی مشخص شده و گزارش اقدامات انجام شده به کمیته نظارت است.»

 

بر اساس این بند از تفاهم نامه دانشگاه‌ها موظف بوده‌اند تا این کمیته را تشکیل دهند و فعالیت‌هایشان را در چارچوب پیوست این تفاهمنامه که در ۱۲ بند تهیه و تنظیم شده است، تعریف و بودجه را در این حوزه هزینه کنند؛ بودجه مذکور در خرداد یا تیر ۱۳۹۱ به حساب دانشگاه‌ها واریز شد. مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی کشور مهرماه‌‌ همان سال در وزارت علوم مستقر شد و مکاتبه با دانشگاه‌ها را آغاز کرد؛ بعد از این تفاهم نامه نیز شورا ضمن اعلام سهم واریزی هر دانشگاه، به آن‌ها اعلام کرده است بر اساس این تفاهم نامه باید کمیته تشکیل دهند و پیشنهاداتشان را برای بررسی در کمیته نظارت اعلام کنند.

 

سال ۱۳۹۱ مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش پایه قرآنی در وزارت علوم مستقر شد. ما در ۲۲ مهر سال ۹۱ ابلاغیه‌ای به دانشگاه‌ها فرستادیم که در آن سر فصل‌هایی برای نحوه هزینه بودجه مذکور اعلام کردیم؛ این ابلاغیه دو یا سه ماه پس از واریز پول به حساب دانشگاه‌ها برای آنان فرستاده شد. در آن ابلاغیه آمده است: «در راستای اجرای تفاهم نامه منعقد شده و واریز مرحله اول و دوم اعتبارات، مقتضی است در اسرع وقت کمیته برنامه ریزی و پیشنهاد فعالیت را تشکیل دهید و نسبت به تدوین و پیشنهاد فعالیت‌های آن دانشگاه، مبتنی بر جزئیات تفصیلی عناوین برنامه قابل اجرا، اقدام فرمایید؛ بدیهی است بایستی با توجه به وظیفه اصلی وزارت علوم و دانشگاه‌ها در حوزه پژوهش و آموزش عالی از پیشنهاد فعالیت‌های تبلیغی و ترویجی خودداری شود و اجازه هزینه اعتبارات صرفاً در حوزه پژوهش و آموزش عالی قرآنی مبتنی بر پیوست یک پس از بررسی در کمیته نظارت به دانشگاه‌ها ابلاغ خواهد شد.»

 

این اولین نامه و اقدام در بدو فعالیت این مرکز بوده است که انجام دادیم؛ این نامه ۲۰ صفحه پیوست داشت که در آن به صورت ریز و جزیی فعالیت‌ها را مشخص کرده و پیشنهاد داده است و تمام آن نیز در حوزه پژوهش و آموزش عالی بوده است؛ در این پیوست به طور مفصل نحوه حمایت از پایان نامه‌ها و کمک به فعالیت‌های مراکز آموزشی- پژوهشی، تقویت شبکه مراکز پژوهشی قرآنی، حمایت از فعالیت‌های مراکز پژوهشی قرآنی دانشگاه‌ها آورده شده است و حتی محور‌ها و موضوعات پایان نامه‌هایی که باید حمایت شود را پیشنهاد داده‌ایم؛ راه اندازی کرسی‌های نظریه‌پردازی قرآنی و برگزاری نشست‌های علمی-تخصصی در دانشگاه‌ها نیز از مواردی بود که در پیوست ابلاغیه مهر ۹۱ به آن پرداخته شده است.

 

این نامه به دانشگاه‌ها ارسال شد که بعضا جواب داده شد اما بیشتر دانشگاه‌ها به آن نامه پاسخی ندادند؛ تقریباً از ۹۸ دانشگاه ۵ یا ۶ دانشگاه به این نامه پاسخ دادند. در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۹۲ نامه دیگری به دانشگاه‌ها با امضای مشترک معاونین فرهنگی و آموزشی وزارت علوم ارسال کردیم، چون پول به اسم قرآن به دانشگاه‌ها پرداخته شد و دانشگاه‌ها بعضا می‌خواستند مبلغ مورد نظر را در فعالیت‌های فرهنگی هزینه کنند، از آنان خواستیم تا گزارش خود را با قید فوریت به ما ارائه دهند.

 

پس از تشکیل دولت جدید، بر اساس گزارشاتی که دانشگاه‌ها به ما دادند، ۳ یا ۴ مرتبه مکاتباتی را با امضای آقای دکتر امید، معاون اداری- مالی وزارت خانه به دانشگاه‌ها فرستادیم تا گزارشهای حوزه آموزشی و پژوهشی خود را به مرکز ارسال کنند. پس از تکمیل گزارش‌ها به مرور زمان، بعضی از دانشگاه‌ها بیان می‌کردند که بودجه را هزینه کرده‌اند و فعالیت‌های فرهنگی یا پژوهشی انجام گرفته را اعلام می‌کردند؛ تقریبا ۵ سری مکاتبه از طرف وزارت علوم با هر دانشگاهی صورت گرفت که یا پاسخ مکاتبات قبلی را نداده بودند و یا پاسخ دانشگاه با برنامه‌های اعلام شده از سوی وزارت علوم منطبق نبوده است؛ غالب دانشگاه‌ها از ما تاییدیه‌ای ندارند که وزارت علوم نحوه هزینه کرد بودجه مذکور آن‌ها را تایید کرده باشد؛ ضمن آنکه بیشتر این دانشگاه‌ها بودجه را در چارچوبی که برای آنان ترسیم کرده بودیم، هزینه نکرده بودند.

 

در مرکز جلسه کمیته نظارت و تخصیص اعتبارات با مسئولیت معاونان مختلف تشکیل می‌شد و موظف بودیم این مسائل را به شورای عالی انقلاب فرهنگی گزارش دهیم و از طرفی می‌خواستیم بقیه بودجه مصوب را نیز بگیریم؛ در وزارت علوم تفاهم شد تا گزارش را به شورا اعلام کنیم تا باقی مانده بودجه پژوهش و آموزش عالی قرآنی سال ۱۳۹۰ را به ما بدهند و این پول در ۹ کلان برنامه مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش پایه قرآنی هزینه کنیم و دیگر این مبلغ در دانشگاه‌ها هزینه نشود و به بودجه ۱۳۹۳ این مرکز اضافه شود؛ که این مهم هنوز در حال بررسی است.

 

آیا اولین نامه مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش پایه قرآنی به دانشگاه‌ها در راستای تفاهم‌نامه اولیه بوده است؟ در تفاهم نامه اولیه تصریح شده بود که شورایی برای بودجه مذکور تصمیم‌گیری کند؟

بله. تفاهم نامه مذکور می‌گوید که شورای دانشگاه پیشنهاد بدهد و کمیته نظارت وزارت علوم این پیشنهاد‌ها را بررسی و نسبت به رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کند؛ بر اساس نامه‌ای که به دانشگاه‌ها ارسال کرده‌ایم، گفته شده که «این شورا تشکیل خواهد شد و مسئول برنامه ریزی و پیشنهاد فعالیت‌های مشخص در چارچوب سهم اعتبار دانشگاه و سرفصل‌های مشخص شده و گزارش اقدامات انجام شده به کمیته نظارت است؛ تعهدات وزارت علوم شامل تشکیل کمیته نظارت، بررسی برنامه‌های دانشگاه، تصویب آن‌ها و هزینه کرد اعتبارات بر اساس شیوه نامه ابلاغی است.

در این صورت دانشگاه‌ها نمی‌توانستند تصمیم بگیرند که بودجه را چگونه هزینه کنند و صرفا پیشنهاد دهنده بوده‌اند؟

بله؛ ولی مشکلی که ما در دانشگاه‌ها با آن مواجهیم این است که زمانی که پول به حساب دانشگاه واریز می‌شود، تقریبا دانشگاه مالک آن پول می‌شود و چندان قابل پیگیری نیست. گرچه ما به دنبال این بوده‌ایم تا با هماهنگی ذی حسابی وزارت علوم، دانشگاه‌هایی که در خصوص بودجه ۹۰ عملکرد مناسبی نداشتند، بودجه هزینه شده را از جای دیگری تامین کنند. از سویی کمیته‌ای که در دانشگاه تشکیل شده بود باید قاعدتا پیشنهاد ارائه می‌داد، سپس کمیته نظارت در وزارت علوم پیشنهاد را تایید می‌کرد و بعد بودجه را هزینه می‌کردند؛ گزارش‌ها غالبا زمانی ارائه می‌شد که دانشگاه‌ها بودجه را هزینه کرده بودند و خواستار تخصیص باقی اعتبارات بودند.

 

با توجه به گزارش‌های دانشگاه‌ها پیرامون نحوه هزینه کرد بودجه ۹۰، این امکان وجود دارد که بخش باقی مانده اعتبارات مصوب به دانشگاه‌ها پرداخته شود؟ یا قرار است تصمیم دیگری در این خصوص گرفته شود؟

اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی باقی مانده بودجه ۱۳۹۰ را تخصیص دهد، که خبرهای خوبی در این زمینه مبنی بر این‌که لااقل بخشی از آن بودجه را به وزارت علوم پرداخت کنند وجود دارد، طبق برنامه کمیسیون برای ۹ کلان برنامه مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش پایه قرآنی هزینه خواهد شد؛ تجربه سال ۹۰ نشان داد ارسال مستقیم بودجه به دانشگاه‌ها موفق نیست و بنا بر این شد که پول در این قالب و به شکل برنامه محور هزینه شود و دیگر به شکل دستگاه محور این مبلغ هزینه نشود؛ برای اینکه بودجه در مسیر خود هزینه شود، بنا را بر این گذاشتیم که دیگر بودجه را به دستگاه‌ها ندهیم که درصد اعلام کنیم، بلکه برنامه محور تخصیص می‌دهیم.

بسیاری از مسئولان دانشگاه‌ها از آن زمان تاکنون عوض شده‌اند و اطلاع چندانی از آن بودجه ندارند، اما با توجه به تعلق خاطری که به قرآن دارند، شاید بتوان کمک کرد که مبالغی از آن بودجه که هنوز در اختیار دانشگاه‌ها است را در حوزه پژوهش‌های قرآنی هزینه کنند؛ برای مثال اطلاع داریم که دانشگاه تهران برای حمایت از پایان نامه‌ها فراخوان می‌زند و از محل بودجه سال ۱۳۹۰ از پایان نامه‌ها و پژوهش‌های قرآنی حمایت می‌کند؛ رسانه‌ها در این بخش می‌توانند کمک شایانی به ما بکنند تا دانشگاه‌هایی که هنوز بخشی از بودجه سال ۹۰ را در اختیار دارند در پژوهش و آمورش عالی قرآن، هزینه کنند؛ برای مثال دانشگاه‌های لیست الف که بیشترین بودجه را دریافت کرده‌اند، ممکن است هنوز بخشی از این بودجه را هزینه نکرده باشند که می‌توان با پیگیری بخشی از آن بودجه را احیا و در راستای اهداف تعیین شده هزینه کرد؛ همانگونه که گزارش‌های ایکنا تناقضات در هزینه کردن بودجه برخی از دانشگاه‌ها را آشکار و ما را یاری کرد که نتایج اقدامات انجام شده سال ۹۰ را از آنان مطالبه کنیم و یا ادامه آن پروژه‌ها را تامین اعتبار کنیم.

 برای مثال در گزارش دانشگاه تهران، تناقض‌هایی وجود دارد؛ در این گزارش اعلام می‌شود که مبلغی از بودجه پژوهش و آموزش عالی قرآنی به یکی از دانشکده‌ها تخصیص داده شده و در ادامه مسئولان آن دانشکده چنین چیزی را تکذیب می‌کنند و می‌گویند این پول به دانشکده ما نیامده و دانشگاه ثابت کند که این پول به ما داده شده است؛ ممکن است گزارشی به اندازه اعتبارات موجودشان برای رفع تکلیف تهیه شده باشد اما ملاحظه می‌شود که در جایی که گفته‌اند هزینه نشده است. شاهد این حرف این است که اکنون دانشگاه تهران از پایان نامه‌های قرآنی حمایت می‌کند و برای این حمایت پایان نامه‌ها را تا سقف ۴۰ امتیاز دسته بندی می‌کنند و به ازای هر امتیاز نیز تا ۱۵۰ هزار تومان به آن دانشجو کمک می‌کنند و هفتاد درصد این مبلغ را در ابتدا و ۳۰ درصد باقی مانده را پس از دفاع از پایان نامه به دانشجو می‌پردازند؛ این امر نشان می‌دهد که بودجه‌ای وجود دارد که این گونه هزینه می‌شود؛ آیا در این گزارش به این مهم پرداخته شده است؟ یا در آن گزارش آمده است که فلان مبلغ برای آموزش‌های مجازی در دانشکده الهیات هزینه شده در حالی که مسئولان دانشکده الهیات منکر دریافت چنین مبلغی هستند؛ این چنین پیگیر‌ها به روشن شدن مساله کمک می‌کند.

 

بودجه سال ۹۳ ابتدای سال ۹۴ فراخوان شد، که این تاخیر با توجه به محور بندی‌ها و برنامه‌هایی که تدوین شده بود تا حدودی قابل توجیه است؛ اما هنوز هیچ بودجه‌ای تخصیص داده نشده است؛ دلیل این امر چه بوده است؟

یک مساله حاد در بحث اعتبارات اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآنی وجود دارد و آنجایگاه این اعتبارات در بودجه است؛ این اعتبارات از سنخ اعتبارات موقت، کمکی و هزینه کردی است، بدین معنا که‌‌ همان موقع که از خزانه تخصیص داده می‌شود، تمام می‌شود و هیچ پیگیری دیگری نمی‌شود درباره آن انجام داد؛ در حالی که ردیف‌های بودجه‌ای اینگونه نیست و سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات اداری می‌توانند ما را در پیگیری چگونگی هزینه کردن این بودجه توسط دانشگاه‌ها کمک کنند؛ اما در حال حاضر و روی این اعتبارات نمی‌توان هیچ اقدامی کرد، چون از سنخ اعتبارات هزینه کردی است؛ از این طریق که ما نیز سعی داریم با انعقاد تفاهمنامه چارچوبی برای نوع هزینه کردن این بودجه به دانشگاه‌ها بدهیم، پایه و مبنای محکمی ندارد و دانشگاه می‌تواند بگوید این بودجه را هزینه کرده‌ایم و حتی اگر تخلف کرده باشد نیز هیچ کاری نمی‌توان انجام داد.

باید پیگیری شود که اعتبارات منشور در حساب بهتری و در ردیف دائمی بودجه دیده شود؛ گامی که در بودجه ۹۳ برداشتیم و یکی از دلایلی که بودجه ۹۳ در سال ۹۴ فراخوان داده شد، به دلیل همین نوع بودجه است و دلیل اینکه این بودجه در اسفندماه و در آخر ۱۳۹۳ تخصیص داده می‌شود، چون در اعتبارات موقت است و اول باید بودجه به جاهای مختلف تخصیص داده شود و اگر چیزی باقی ماند به ما نیز بودجه تعلق گیرد؛ وقتی بودجه در انتهای ۹۳ به ما تخصیص داده می‌شود، دیگر نام آن بودجه ۹۳ نیست و باید برای سال ۹۴ برنامه ریزی کنیم؛ اعتبار موقت کاری در کشور کرده که هیچ جای دیگری نکرده است؛ در حالی که در سال سوم برنامه چهارم توسعه همه کشور موظف به بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد یا بودجه‌ریزی عملیاتی بود؛ اما ما در این مرکز برنامه‌ها را نوشتیم و برای برنامه‌ها و نه دستگاه‌ها، اعتبار تخصیص دادیم؛ دستگاه‌ها را سهیم کردیم که این پول به پژوهشگر نهایی برسد و به ازای خروجی پروژه ما اعتبار تخصیص دادیم؛ این اتفاق کمتر در کشور روی داده است.

 

 نهایتا بودجه‌ریزی عملیاتی در کشور از سال گذشته در بودجه اعمال شده است و آن هم در‌‌ همان قالب که‌‌ همان بودجه دستگاهی تبدیل به چند برنامه شده است؛ آیا این برنامه‌ها شاخص گذاری شدند؟ و آیا این تخصیص بودجه به ازای شاخص‌ها انجام شد؟ هیچ جای کشور این اتفاق نیفتاده است و بودجه به‌‌ همان سبک و سیاق سابق پیش می‌رود، در حالی که از سال سوم برنامه چهارم توسعه، همه کشور موظف به بودجه‌ریزی عملیاتی‌اند؛ یک جا در کشور آمده، سینه سپر کرده و آماج حملات نیز قرار گرفته تا بودجه‌ریزی عملیاتی انجام دهد، اما تصور شده که سهم دستگاه‌ها را گرفته و پول را بلوکه کرده است؛ در مورد بلوکه شدن پول نیز باید گفت که پول زمانی که در حسابی قرار می‌گیرد، دو گونه هزینه دارد که یکی هزینه تخصیص و دیگر هزینه نگهداری است که دومی هزینه فرصت می‌شود؛ هر طور که بخواهیم هزینه فرصت را حساب کنیم، کمتر از هزینه تخصیص است که به دانشگاه برای انجام کار فرهنگی داده شود؛ هر طور که هزینه بلوکه شدن را حساب کنید کمتر از آن هزینه است؛ ضمن آنکه پول در واقع بلوکه نشده است؛ چون مرکز هماهنگی و توسعه پژوهش و آموزش عالی قرآنی اولین جایی است که بودجه ریزی عملیاتی کرده است، مقداری فرآیند‌ها تا بخواهد جا بیافتد و افراد توجیه شوند که مدیریت برنامه چیست، زمان می‌برد و این طولانی شدن فرآیند‌ها هزینه آموزشی و یادگیری بوده که ما پرداخت کرده‌ایم، و برای سال آیتده قطعا این فرآیند‌ها آسان‌تر انجام خواهد شد.

 

تبدیل بودجه موقت به دائم که به آن اشاره کردید، وظیفه چه نهادی است؟

شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی؛ در واقع مجلس می‌گوید اگر در لایحه‌ای که از جانب دولت به مجلس می‌رود، برای این مرکز ردیف بودجه دائم پیش بینی شود، مجلس نیز با آن موافقت می‌کند؛ اما اینکه این مهم در لایحه دولت بگنجد، کاری است که شورای عالی انقلاب فرهنگی بایست انجام دهد، و باید با سازمان مدیریت و برنامه ریزی رایزنی کند؛ با توجه به حضور چند وزیر در شورا اگر این عزم و اراده در وزرا ایجاد شود که این پول در منابع بودجه قرار گیرد، قطعا این اتفاق می‌افتد.

 

یکی سری از افراد دغدغه‌هایی دارند که البته بجا و درست است؛ یکی از مشکلاتی که در وزارت علوم داریم و سال ۹۰ نیز دلیل اصلی که بودجه به آن شکل به دانشگاه‌ها تخصیص داده شد، این است که ما چون حساب‌هایی که در وزارت خانه داریم، حساب‌های ستادی است، اگر بودجه واریز شده، خرج نشود آخر سال باید به خزانه برگردد؛ درحالی که جنس این پول پژوهشی است، و باید با شکل پژوهشی با آن برخورد شود که اگر هزینه نشد در آن حساب باقی بماند؛ چون این مشکل وجود دارد، مسئولان وزارت خانه از سر دلسوزی می‌گویند که این اتفاق نمی‌تواند بیافتد و چنین حسابی را در وزارت خانه نمی‌توانیم داشته باشیم و راه‌های دیگری را به این منظور پیشنهاد می‌کنند که آن نیز باید بررسی شود.

 

در ۹ کلان برنامه‌ای که برای تقسیم بودجه ۹۳ تعیین شده، هر کلان برنامه به یک دستگاه سپرده شده و دبیرخانه آن نیز در آن دستگاه دایر شده است؛ این امر سوالاتی را پدید می‌آورد مبنی بر اینکه آیا این نحوه تخصیص باعث نمی‌شود این فرصت از سایر دستگاه‌ها و افراد برای همکاری گرفته شود؟

چند تمهید در این باره اندیشیده شده است؛ دستگاه‌ها موظف به ایجاد کمیته راهبری هستند، اما در خصوص این اعضا اختیار تام ندارند و بخشی از اعضا را آن سازمان و تعدادی را کمیسیون و دبیرخانه کمیسیون تعیین می‌کند؛ نکته دیگر اینکه اعضای کمیته راهبری با توجه به اینکه خودشان داور هستند، نمی‌توانند از محل اعتبارات عقد قرارداد انجام دهند؛ برای هر ۹ کلان طرح یا برنامه ملی یک کمیته نظارت در وزارت علوم تشکیل دادیم که این کمیته نظارت تصمیمات کمیته‌های راهبری را بررسی و تایید می‌کند، یا اگر مساله مبهمی وجود داشت، جلوی آن را بگیرد؛ فراخوان سبد پروژه‌ها را دبیرخانه کمیسیون انجام داد، یعنی در اختیار آن دستگاه نبود که یک تعداد فراخوان خاص انجام دهد و فراخوان عمومی سبد پروژه‌ها را دبیرخانه، فارغ از اینکه مدیر برنامه کیست، انجام داد؛ ضمن اینکه مدیر برنامه‌ای داشتیم که به دلیل کوتاهی در پیش برد اهداف برنامه، بر اساس قانون برنامه را از او پس گرفتیم و به مدیر دیگری ارجاع دادیم.

تخصیص اعتبار ۹۳ شاید اواخر بهار ۹۴ صورت گرفت و پول آن به دست ما رسید و دیگر اینکه برای نخستین بار اینکار مبتنی بر قواعد بودجه ریزی عملیاتی انجام شد؛ همچنین در وزارت خانه از مرکز تحقیقات سیاست علمی الگوبرداری کردیم مبنی بر اینکه با عقد قرارداد اعتبار داده شود؛ هیچکدام از دو کمیسیون دیگر شورا و حتی خود شورا این سابقه را که در این حجم عقد قرارداد انجام بدهند را نداشته‌اند؛ تقسیم اعتبارات به صورت درصدی با تفاهمنامه بوده است؛ اینکه این حجم قرارداد‌ها با درصدهای مختلف بخواهد اینجا منعقد شود، یکی از دلایل زمان بر بودن و کند شدن کار بوده است و البته نتیجه بخش؛ این نحوه قرارداد بستن حساب و کتاب را از مجری راحت‌تر می‌کند و هم مسئولیت سنگین تری برای ما در پی دارد؛ یکی از مشکلاتی که در بودجه سال ۹۰ وجود داشت و می‌توانست تا حدی مرتفع شود، انعقاد تفاهم نامه جداگانه با هر یک از دانشگاه‌ها بود، که به دلیل اینکه در آن زمان می‌خواستند در یک بازه زمانی کوتاه تخصیص بودجه صورت گیرد، انجام نشده است و عدم توجه به این موضوع باعث گلایه کمیسیون‌های دیگر شورا نیز شده است.

 

بنابراین بودجه ۹۳ تاکنون به هیچ دستگاهی تخصیص داده نشده است؟

قراردادهای مربوط به بودجه ۹۳ آماده شده است و بخشی از آن منعقد شده و تخصیص یافته است؛ مجموع اعتبارات قراردادهایی که تاکنون در کمیته‌های راهبری مصوب شده و به تایید کمیته نظارت نیز رسیده است، چیزی در حدود یک و نیم میلیارد تومان است، که پیش بینی می‌کنیم تا قبل از پایان سال جاری این رقم افزایش یابد.

 

تاکنون ۲ قرارداد، ذیل یکی از ۹ کلان برنامه ملی آماده امضا است و سایر قرارداد‌ها نیز نهایی شده ولی مدارکی که از مجریان خواسته‌ایم هنوز به دست ما نرسیده است؛ به این معنا که طرح مصوب شده و از سوی کمیته نظارتی نهایی و داور و مشاور طرح نیز تعیین شده است و تنها مجریان باید مدارکشان را تکمیل کنند که گاهی زمان زیادی صرف می‌کند.

 

یک تغییر رویکرد در سال ۱۳۹۴ داشتیم؛ چون تا اواخر سال ۱۳۹۳ بسیاری از مسائل به اتمام نرسیده بود و غیر از ابلاغیه‌هایی که به دانشگاه‌ها ارسال شد، حرکت بیشتر چراغ خاموش انجام می‌شد. چون بسیاری از مسئولان دانشگاه‌ها با این مرکز آشنایی نداشته‌اند و نسبت به آن شناخت کافی وجود نداشت؛ در حال حاضر با همکاری و استفاده بیشتر از کانال‌ها و مراکز اطلاع رسانی و رسانه‌ها امید داریم در این راستا فعالیت بیشتری انجام شود.

 

دانشگاه‌ها در خصوص ارائه گزارش‌های بودجه ۹۰ کوتاهی کرده‌اند؛ برای مثال مسئولان دانشگاه یزد در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۳ در گزارشی که در یک برگ تنظیم شده است، نحوه تخصیص بودجه حدودا ۵۰۰ میلیون تومانی که به حساب دانشگاه واریز شده را ۵۱۸ میلیون اعلام کرده‌اند؛ یعنی ۱۳ میلیون نیز از اعتبارات خودشان هزینه کرده‌اند و متقاضی دریافت باقی اعتبار شده‌اند؛ گزارش سایر دانشگاه‌ها نیز غالبا اینگونه است. بهر حال در این نحوه گزارش دادن دانشگاه‌ها کوتاهی کرده‌اند.

 

با این همه نگاه ما به اساتید و دانشجویان این است که این مرکز، خانه آن هاست و در پیگیری‌های انجام شده درخصوص بودجه‌های اعطا شده، محدود به دنبال پیدا کردن مقصر و قصور انجام شده نیستیم؛ بلکه دنبال این هستیم که بدانند اینجا فعالیت‌هایی صورت می‌گیرد که به شبکه ارتباطی دانشجویان و اساتید نزدیک است و تا زمانی که آن‌ها پای کار نیایند، این فعالیت‌ها پیش نمی‌رود و رسانه نیز در این میان در ترغیب اساتید و دانشجویان همه رشته‌ها به خصوص رشته‌های علوم قرآن و حدیث نقش موثری دارد.

 

پشتوانه بسیاری از دستورات این مرکز که به عنوان خط مشی و سیاست به کمیسیون می‌رود، باید پژوهش باشد و این پژوهش را کسی غیر از اساتید و دانشجویان انجام نمی‌دهند؛ آن قسمت‌هایی را که توانسته‌ایم سفارش نامه نوشته‌ایم و برای اساتید فرستادیم تا آن‌ها پژوهش‌هایی را برایمان انجام دهند، اما این کافی نیست و کلا بدنه دانشگاه باید جلو بیاید و به ما هم در شناخت مشکلات و ارائه راهکار یاری رساند.

ایکنا

انتهای خبر/

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.