قدس آنلاین/ مجید تربت زاده : جوان تُپل مُپل سینما و تلویزیون ایران در دهه ۶۰ اگرچه چند سالی است که دیابت او را به پیرمردهای ۷۰ ساله شبیه کرده است، اما به واقع، سن چندانی ندارد. اگر به محتویات شناسنامه اش که او را متولد ۱۳۳۹ در تهران معرفی می‌کند، اعتماد کنیم، اکبر عبدی ۵۶ سال بیشتر ندارد.

آدم برفی

بچه‌ها و بزرگ‌ترهای دهه60 که اهل تلویزیون نگاه کردن بودند، محال است اکبر عبدی و مجموعه هایی چون «مثل آباد، محله بروبیا، محله بهداشت و بازم مدرسم دیر شد» را فراموش کرده باشند. همان‌طور که خود اکبر عبدی هم هرگز این مجموعه‌ها و آن سال‌ها را فراموش نخواهد کرد. پیش از سال‌های دهه 60 را نمی‌دانیم اما عبدی در همین سال‌ها و یکباره به کمک استعداد حیرت انگیز بازیگری اش در نقش‌های متفاوت شناخته شد؛ یعنی از سال 58 که دیپلم گرفت و مدتی به صورت آماتوری تئاتر بازی کرد، به زمان زیادی برای مشهور شدن نیاز نداشت. آن سال‌ها، علاقه‌مندان به سریال‌ها و برنامه‌های کمدی و طنز کمتر کاری را بدون حضور اکبر عبدی در خاطر دارند. عزت‌الله انتظامی در این باره می‌گوید: «وقتی اکبر عبدی از تلویزیون رفت، به جای او حداقل 20 تا چاق دیگر را آوردند که حتی یکی از آن‌ها هم به درد نمی‌خوردند»!

 بدون تحصیلات آکادمیک
«مرد هزار چهره» شد
شاید باورتان نشود که اکبر عبدی با این همه سابقه درخشش در سینما وتلویزیون، دوره‌های تخصصی بازیگری را طی نکرده است و هر جور هنرنمایی که تا امروز از او بر پرده سینما و یا صفحه تلویزیون دیده اید، حاصل استعداد فردی و هوش بالای او در بازیگری است. خیلی از کارگردان‌ها معتقدند اکبر عبدی به صورت مادرزاد بازیگر است. چاقالوی سابق سینمای ایران تنها بازیگری اش مادر زادی نیست، بلکه شوخ طبعی و همچنین فیزیک خاص صورتش هم از جمله مواهبی است که خدا برای بازیگر شدن به او داده است. به کمک همین چهره خاص است که عبدی توانسته نقش کودک، نوجوان، پیرمرد، پیرزن و حتی زن جوان را بازی کند؛ البته فکر نکنید تنها «گریم بردار» بودن او رمز موفقیتش بوده است. اگر کارگردان باشید، میان بازیگران ریز و درشت سینما و تلویزیون می‌توانید خیلی‌ها را پیدا کنید که به اصطلاح «خوش گریم» باشند و بشود آن‌ها را به شکل دلخواه گریم کرد. اما یقین داشته باشید حتی امروز کمتر کسی را مانند عبدی پیدا می‌کنید که بتواند به بهترین شکل ممکن نقش مورد نظر شما را در بیاورد. ساده تر اینکه او لقب «مردهزار چهره سینما» را تنها مدیون صورت خدادادی‌اش نیست.

 سنجاب‌ها
در تلویزیون با تله تئاتر «سنجاب‌ها» آغاز کرد و در سینما با «جنجال بزرگ» و خیلی زود در فیلم به یاد ماندنی «اجاره نشین‌ها» به کارگردانی داریوش مهرجویی بازی اش به چشم آمد. دهه 60 برای بازیگر تازه کاری مانند اکبر عبدی خیلی پررونق گذشت. بازی در 12 فیلم سینمایی و 14 سریال برای همدوره‌های اکبر عبدی یک رؤیا به نظر می‌رسید؛ ضمن اینکه فیلم و سریال‌های همین دوره او را به چهره ای دوست داشتنی تبدیل کرد و بازی در فیلم «مادر» علی حاتمی کیا با آن گریم معروف و دیالوگ ماندگار« مادر مُرد، از بس جان ندارد...» جایزه سیمرغ بلورین نقش دوم مرد را برایش به ارمغان آورد. دهه هفتاد را اکبر عبدی در اوج گذراند و به عقیده بسیاری به پولسازترین بازیگر ایران تبدیل شد. اینکه حاصل بازیگری او در این سال‌ها چقدر بوده کسی نمی‌داند اما حضور در 23 فیلم سینمایی آن هم در نقش‌ها و تیپ‌های بسیار متفاوت و بازی در 18 سریال تلویزیونی نشان می‌دهد عبدی سال‌های پر زحمت و تلاشی را پشت سر گذاشته است. در دهه 80 اکبر عبدی اگرچه از تلویزیون فاصله می‌گیرد و تنها در 11 سریال نقش آفرینی می‌کند، اما در سینما با 24 فیلم حضوری خیره کننده دارد. سال‌های دهه 90 که هنوز به نیمه رسیده است 17 فیلم سینمایی و 8 سریال در پرونده اکبر عبدی به چشم می‌خورد. حالا حساب کنید اگر بیماری و پا به سن گذاشتن اکبر عبدی نبود تا پایان این دهه او می‌توانست رکورد چشمگیری را از خود به جا بگذارد.

 حاشیه‌های کمدی
حالا ما صحبت حاشیه را که می‌کنیم شما فکر نکنید جنبه منفی آن را می‌گوییم. اکبر عبدی حاشیه‌های شهرت و زندگی اش درست مانند بازیگری‌اش، شیرین و دوست داشتنی است. مشهور ترینش سال گذشته بود که داشت در یک برنامه تلویزیونی خاطرات سفر حج را تعریف می‌کرد و...البته بقیه اش را نمی‌گوییم چون همه شنیده‌اید و تکراری است!
صحبت‌هایش در پاسخ به منتقدان ده نمکی و فیلم اخراجی‌ها نیز خواندنی است...بخوانید: «.... غیر از داورهای جشنواره کسی را ندیدم که با فیلم اخراجی‌ها مشکل داشته باشد... با ده نمکی می‌خواین ده نفری دعوا کنین که وزنش 40،45کیلوست. نیازی نیست ده نفری بزنیدش. نصف یک آدم حریفش است... بعد مخملباف دوم درست می‌کنید که مادر و وطنو ول کنه بره اون ور قاطی کنه ؟»
گلایه‌هایش در اختتامیه جشنواره سی ام فیلم فجر و اینکه برای 10 یا 15 دقیقه اجرای برنامه را در دست گرفت، همه را خنداند و بعد هم یادش رفت سیمرغش را بگیرد، پادرمیانی که در اصفهان کرد و یک اعدامی را از مرگ نجات داد و... نشان می‌دهد مردهزار چهره سینما سرش فقط و فقط به بازیگری گرم نیست.

 ... و اصغر شهیدش
این یکی حاشیه زندگی اش را اگر بشود حاشیه دانست از حاشیه‌های شیرین اما غمناک زندگی‌اش است. تا مدت‌ها کسی نمی‌دانست او برادر شهید است تا اینکه خودش در برنامه زنده تلویزیونی این را اعلام کرد.خاطره شهادت برادر جانبازش را هم زیبا و شیرین تعریف کرده است: «او قهوه خیلی خوب درست می‌کرد، شب آخر به من گفت قهوه می‌خوری، گفتم آره جواب داد یکی از قبرهایی را که خریدی برای من گذاشته‌ای دیگر؟ گفتم اصغر این حرف‌ها را نزن. صبح خانمم گفت اصغر بلند نمی‌شود دارویش را بخورد حاج خانم هم ناراحت است. گفتم اصغر دیشب خداحافظی کرد، مگر نمی‌دانی؟ رفتم بالا و دیدم به پشتی‌اش تکیه داده و سرش پایین است...»!
بازیگر خوش گریم سینمای ایران مدتی است حال خوشی ندارد. دیابت و سختی سال‌ها کار کردن، گریمی را روی صورت او ساخته و پرداخته کرده است که به هیچ یک از نقش‌های دیروزش شباهت ندارد. دعا کنید بیماری اکبر عبدی هم مانند یکی از ده‌ها نقشی که تا امروز بازی کرده است بزودی تمام شود و بتوانیم رو به رویش بایستیم و بگوییم: عمو اکبر! این گریم آخری به صورتت نمی‌آید!

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.