قدس آنلاین/ رضا استادی: «اژدها وارد می‌شود» در سینمای ایران جزو فیلم‌های نامتعارف دسته‌بندی می‌شود. برای مخاطبی که به هوای شباهت اسمی‌ این فیلم با یکی از فیلم‌های رزمی‌ چهل سال قبل با حضور «بروس لی» به سالن سینما آمده و برای افزایش لذت تماشای فیلم، پاکتی چیپس و پفک نیز با خود به همراه آورده، این نشانه‌های نامتعارف بودن خیلی زود هویدا می‌شود و همین مسأله باعث می‌شود از نیم ساعت اول فیلم به بعد، به جای صدای خش خش پاکت‌های پلاستیکی، سکوتی سنگین در سالن حاکم شود.

 اژدهــا چیپس‌ها و پفک‌ها را بلعیــد

فیلم روایت‌گر خودکشی مشکوک مردی تبعیدی در سال1341 در جزیره قشم است. موضوع ساده و خط اصلی داستان بسیار آشنا است.
فردی به قتل رسیده و حالا کارآگاهی مأمور بررسی موضوع است و طبق عادت رایج مخاطب درخصوص چنین آثاری، کارآگاه در مسیر بررسی پرونده با مسائل و مشکلات خاصی مواجه می‌شود که فرضیات تماشاگر را به هم ریخته و او را به ادامه تماشای فیلم ترغیب می‌کند.
بخش عمده و مهمی‌ از تلاش سازندگان اثر برای غافلگیر کردن مخاطب با این خط داستانی تکراری و بارها دیده شده بر فضاسازی متفاوت کار استوار است. مشخص نیست این قصه چه اندازه واقعی است و چقدر شخصیت‌های آن وجود خارجی داشته و آنچه فیلم به آن‌ها نسبت می‌دهد، شامل حالشان می‌شود اما هوشمندی در انتخاب مقطعی تاریخی برای روایت این قصه، یکی از دلایل موفقیت فیلم است. مخاطبی که در این سال‌ها و ماه‌ها به نوستالژی تهران قدیم و گذشته خاطره‌انگیز روی خوش نشان داده و به پای سریال‌های شبکه نمایش خانگی با این فضاسازی‌ها نشسته، با دیدن فیلم اژدها وارد می‌شود، خود را در مواجهه با یکی دیگر از این آثار می‌بیند.
رجعت به گذشته تاریخی باعث می‌شود کارگردان بواسطه بکارگیری لوازم قدیمی ‌و همچنین بازسازی تیپ‌های شخصیتی 50سال قبل، در قالب قاب‌بندی‌های زیبا و شکیل، فضای فیلم خود را تا حد امکان به آثار‌ هالیوودی نزدیک و خاطره شیرین فیلم‌های کلاسیک این سینما را برای مخاطب تداعی کند. این فضای تصویری آنقدر زیبا هست که حتی برای مخاطبی که تجربه و دریافت روشنی از آن سینما ندارد، دلچسب باشد.
نکته قابل تأمل دیگر رعایت این اصل در طراحی لباس و حتی انتخاب بازیگران فیلم است. موضوعی که با وجود ناشناخته بودن اغلب بازیگران فیلم، بواسطه امکان گریم و انتخاب لباسی بدیع و متفاوت با فیلم‌های معاصر، به عامل دیگری برای جذابیت داستان تبدیل می‌گردد.

 کشتی چوبی وسط قبرستان
وجه دیگر فیلم «اژدها وارد می‌شود»، روایت قصه در فضاهایی است که کنجکاوی فراوانی در مخاطب نسبت به آن وجود دارد. کشتی چوبی وسط قبرستان متروکه فضایی دلهره‌آور به فیلم تزریق می‌کند و این فضای مخوف و رعب‌انگیز برای مخاطبی که در سینمای بومی ‌با چنین فضایی مواجه نمی‌شود، جذاب و کنجکاوی برانگیز است. شاید به همین دلیل است که فیلم موفق می‌شود در ادامه مخاطب را با خود همراه کند و حتی برخی ضعف‌های منطقی را پوشش دهد.
فیلم در روایت خط داستانی خود و پرداخت قصه نیز تاحدود زیادی موفق عمل می‌کند. خط اصلی داستانی فیلم به سادگی قابل بیان است: کارآگاهی که برای کشف علت یک قتل به جزیره قشم رفته، پس از دفن مقتول در قبرستان، با صدایی عجیب مواجه می‌شود. به سراغ یک زمین‌شناس می‌رود تا در کشف علت این صدا به او کمک کند. صدابردار جوانی هم به او ملحق می‌شود و این سه نفر در منطقه جغرافیایی مذکور، وارد ماجراهایی پیچیده می‌شوند. در ادامه با کشف زنی داخل کشتی چوبی و به دنیا آمدن فرزند او، ماجرا پیچیده‌تر می‌شود تا اینکه این سه نفر دستگیر و فراری می‌شوند.
حتی می‌توان برای فیلم وجوه پنهان تراشید و تفسیرهای گوناگونی از آن کرد. مثلاً زنی که در زیر زمین مخفی شده و نوزادی که داخل زمین به دنیا می‌آید اما وجه قالب فیلم این است که داستان جذاب و پُر افت و خیز خود را به صورتی روان روایت می‌کند و پرداختن به جنبه‌های دیگر قصه باعث نمی‌شود با اثری گنگ و مبهم مواجه شویم. پایان‌بندی و جمع‌بندی نهایی قصه نیز که به کمک یک نوار کاست صورت می‌گیرد، بسیار خوب و منطقی است.

 سردرگمی مخاطب در روایت
بهره‌گیری از مراسم‌های بومی ‌نیز ویژگی مثبت دیگر فیلم است که به تشدید فضای جذاب فیلم کمک می‌کند اما یکی از ضعف‌های فیلم حجم فراوانی از اطلاعات است که به مخاطب می‌دهد. پرش فیلم از فضای داستانی به مستند نیز ذهن مخاطب را مخدوش می‌کند. این ترفند شاید برای چند صحنه قابل قبول باشد اما تعدد آن و نیز رفت و برگشت‌های متعدد میان فضای داستانی و مستند و نشاندن چهره‌هایی مانند سعید حجاریان و صادق زیباکلام در مقابل دوربین و بیان خاطرات آن‌ها از ساواک، مخاطب را دچار سردرگمی ‌می‌کند و این تردید پیش می‌آید که آیا این داستان واقعی است یا ساخته و پرداخته خیال سازنده فیلم است؟
این سؤال همیشه نکته‌ای مبهم در ذهن مخاطبی که قرار است با فیلم ارتباط بگیرد، ایجاد می‌کند. پرداختن به ماجرای ساواک و گروه مذکور هم در کلیت فیلم الکن می‌ماند. چنین موضوعی نیاز به فضای زمانی گسترده‌تری برای بسط و گسترش دارد و البته وقتی به ماجراهای پلیسی فیلم و جلسات بازجویی و... دقیق می‌شویم، می‌بینیم فیلم کشش و ظرفیتی بیش از این برای پرداختن به این ماجراها ندارد.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.