به همین منظور و برای بررسی کیفیت و آثار تبلیغ قرآن در عرصه بین المللی با وی گفت و گو کردهایم که تقدیم میشود:
آیا در کنار پیشرفت فناوری و رشد روزافزون رسانهها و ارتباطات که پیامهای گوناگون را سریع منتشر میکنند، میتوان به تبلیغ چهره به چهره قرآن برای نشر اسلام اتکا داشت، تجربه شخصی شما در این باره چیست؟
بیتردید تبلیغ حضوری که افراد، مبلغ را ببینند، برغم دشواری ساعتها پرواز و شرایط جسمی و اقلیمی، اثری بهتری دارد و من این اثر را در
کنفرانس هایم دیده ام، اما باید توجه داشت شبکههای اجتماعی و مجازی سرعت و بُرد بالایی دارند و میتوان از آنها برای انتقال پیام قرآنی استفاده کرد، اما به شرط داشتن برنامه و هدف، چنانکه اگر سفره ای باز و با ظروف زیبا تزیین شود تا غذا و محتوا در آن عرضه نشود، به درد میهمان نمیخورد.
از این رو، باید مبلغ قرآنیِ تمام عیار تربیت کنیم، چیزی که متأسفانه در آن مشکل داریم آن هم در شرایطی که امپراتوری رسانه ای شکل گرفته و اگر برنامه نداشته باشیم، رسانه و شبکههای اجتماعی محل نشر فساد و فحشا و تبلیغ ضد دین میشود، چنانکه بعضاً هم دیده میشود یک پیام غیردینی چندین برابر یک سایت مذهبی بازدیدکننده دارد!
یعنی شما به عنوان مبلغ معتقدید، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ظرفیت تبلیغ قرآنی را دارد؟ چگونه و با چه کیفیتی؟
بله، اما با تأمل و مهندسی فکری؛ یعنی باید پیام را کوتاه، جذاب و با تصویر مناسب عرضه کرد چنانکه خداوند خود استاد خبر است و به بهترین شکل اخبار را در قرآن عرضه میکند و حتی سورهای به نام « نبأ» یعنی خبر را نازل کرده است. ما هم اگر کلام وحی را با بسته بندی جذاب عرضه کنیم، بیتردید اعجازش را خواهیم دید، چنانکه پخش دوباره مجموعه تلویزیونی یوسف پیامبر موجی را در جامعه ایجاد کرد و حتی کودکان ما جذب این مجموعه و پیامش شدند.
اینکه رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردهاند، برای جوانان برنامه ریزی کنید و برنامه ای درخور و متناسب با فکر جوان داشته باشید؛ یعنی مبلغ، خبرنگار و فیلمساز خود را جای جوان بگذارد و بیندیشد که چگونه پیام قرآن را به او عرضه کند که بر جان او تأثیر بگذارد. اینکه چگونه بتوان در چند ثانیه و از طریق شبکههای اجتماعی بذر قرآن را در ذهن جوان پاشید، به کار نیاز دارد؛ زیرا امروز این شبکهها بیشتر به سنگر تخریب ذهن جوانان تبدیل شده اند.
چطور میتوان فرهنگ تبلیغ قرآن را در جامعه جا انداخت تا دامنه آن به ارتباطات مجازی و شبکههای اجتماعی که امروز به یار جدا نشدنی بیشتر افراد جامعه بدل شده اند نیز کشیده شود؟
ابتدا باید منِ مبلغ به منزل شخصی خود رجوع کنم و بسنجم که خانواده ام چقدر با قرآن مأنوس است و این وظیفه هر فعال قرآنی است؛ افزون بر این، باید تربیت نیروی متخصص قرآنی مد نظر باشد، نه اینکه صرفاً طراحی لباس فرم برای او، دغدغه ما شود؛ زیرا برای اثرگذاری کار قرآنی باید روی ذهن و فکر فرد
سرمایه گذاری شود، نه لباس او؛ زیرا لباس جزو مراحل پایانی است.
بدون تعارف باید گفت، امروز مردم در دنیا منتظر علم هستند و وضعیت خوب نیست؛ چون گروههای تکفیری به نام اسلام و با پرچم «لااله الّا الله» در حال تخریب اسلام هستند و اگر مبلغ اثرگذار نداشته باشیم، آن گاه لباس طراحی شده او نه تنها اثر ندارد، بلکه وحشت آفرین میشود! بنابراین وقتی دغدغههای رهبری را در این باره میشنوم و میخوانم، غمگین شده و گمان میکنم مسؤولی که این دغدغهها را رها کند، بویژه در میدان قرآن، رسالتش را به جا نیاورده است.
امروز در دنیا مرتباً بر ضد اسلام و بر ضد قرآن تبلیغ میشود، بنابراین اکتفا به تبلیغ سطحی و ظاهری همچون برگزاری مسابقات قرآنی و چند جلسه به ما کمک نمیکند، بلکه باید به کارهای عمقی همچون تربیت مبلغ پرداخت.
چندی پیش همایشی با محور مدیریت با حضور شرکت کنندگان از کشورهای گوناگون اروپایی و آمریکایی برگزار شد، من در این همایش به عنوان نماینده جمهوری اسلامی مدیریت را از منظر قرآن مطرح کردم که در مقابل دیدگاههای مدیریتی دیگر مکاتب، با استقبال مواجه شد و این ثابت میکند، قرآن همه چیز برای رفع نیازهای بشر و نیز قدرت جذب قلبها را دارد، چنانکه مسأله اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب مطرح کرده اند نیز ریشه قرآنی دارد.
بعضاً گلایه هایی وجود دارد که در مقایسه با رشتههای هنری و ورزشی، به فعالیتهای قرآنی بودجه مناسب داده نشده و از آن حمایت نمیشود؛ چقدر به عنوان مبلغ بین المللی قرآن این مسأله را سد کار خود میدانید؟
من معتقدم ابتدا باید مسؤولان در امور قرآنی رسالت خودشان را به انجام برسانند، نه اینکه به بودجه دیگر رشتهها نظر داشته باشند و از کمی بودجه قرآن گلایه کنند؛ یعنی باید بررسی شود که آیا همین مقدار اندکِ بودجه قرآن در جای مناسب و اثرگذار هزینه شده است یا نه؟! نه اینکه دایم در حال قیاس خود با دیگر رشتهها باشیم.
باید توجه داشت، فعالان قرآنی محتوای غنی وحی را در اختیار دارند و باید بتوانند با برنامه و هدفگذاری، همان بودجه اندک را صرف رسیدن به اهداف کنند، همچون کارمندی که با حقوق کم، اما با برنامهریزی هزینههای ماهانه اش را تأمین میکند. اینکه رهبر معظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی تأکید دارند، مصادیق فراوان در جامعه دارد؛ یعنی همان کسانی که با درآمد اندک زندگی را میگذرانند، اما در مقابل هستند کسانی که با حقوق بالا باز هم چرخ زندگیشان لنگ میزند، چون برنامه و هدف ندارند. درباره بودجه قرآنی هم باید پیش از طراحی لباس و برنامههای ظاهری، بر ساخت مبلغ و چهره قرآنی همت گمارد، نه اینکه صرف نام، بودجه را به مؤسسهها و افرادی تخصیص داد که کارشان بازده ندارد که این روند همان عدالت است؛ چنانکه عدالت الهی حکم میکند پای خوشه برنج همیشه خیس باشد و خوشه گندم خشک. بودجه قرآنی هم باید به کار قوی اختصاص بیابد، نه عناوین و نامها که در این صورت اثری نخواهد داشت، پس در قیاس خود با دیگر رشتهها و با گلایه به جایی نخواهیم رسید!
با توجه به تشدید پروسه اسلام هراسی توسط گروههای تکفیری، آیا میتوان فعالیتهای تبلیغی قرآن را به عنوان پادزهر به کار برد؟ تجربه شخصی شما در این باره چیست؟
در این باره نمیتوان آرمانی حرف زد و اندیشید، بلکه باید مطابق با واقعیت روز دنیا پیش رفت؛ تجربه شخصی من نشان میدهد، دنیا امروز طالب و عاشق قرآن است و برای بهره مندی از آن هزینههای کلان میپردازد. (گرچه عشق من به عنوان مبلغ، زندگی در ایران اسلامی به رهبری امام خامنه ای است، کشوری که رهبریاش به قرآن اهمیت داده و مسؤولانش قرآنی اند و مدافعان حرمش رهسپار جنگ با تکفیریها میشوند.)
بنابراین، آرمانی فکر کردن در شرایط کنونی به صلاح نیست، بلکه باید به موضوع حقیقی بیندیشم و عمل کنیم و بدانیم امپراتوری رسانهای دست دشمن است و به شیوههای گوناگون اسلام هراسی و افکار را تخریب میکند و اگر ترسی وارد اتاق ذهن شود، پاک کردن آن کار دشواری است و به برنامه ریزی کلان و مداوم نیاز دارد؛ چنانکه بیمار باید طول درمانش را بگذراند، نمیتوان انتظار داشت با یک برنامه تبلیغی، ترسی که اسلام هراسان بر جان مردم انداختهاند، از بین برود که با یک گل بهار نمیشود و اگر برنامهها سازماندهی نشود، مانند آبی است که در صحرا بی ثمر رها شود. بنابراین برای خنثی سازی
اسلام هراسی از طریق تبلیغ قرآن، به برنامه و بودجه نیاز داریم و اینکه هر ارگان و مسؤولی خود را موظف به کار قرآنی بداند.
البته تربیت مبلغان تمام عیار و مسلط به زبانهای خارجی و تفسیر قرآنی برای ارتباط با مخاطبان به زبان خودشان هم باید مدنظر باشد؛ زیرا مترجم نمیتواند پیام قرآن را آن طور که مبلغ میخواهد، انتقال دهد؛ افزون بر این، هنرمندان و ورزشکاران هم میتوانند در کار خود مبلغ دین باشند، اگر برنامهریزی، کار عمقی و بودجه برای این مهم لحاظ شود.
نظر شما