قدس آنلاین/ محبوبه علی پور: بی هیچ تردیدی ما در عصر تناقض‌ها زندگی می‌کنیم، تناقض در باورها، رفتارها، فرایندها و رویداد‌ها که نمونه روشنی که برای آخرین مورد می‌توان یاد کرد، برگزاری «سمپوزیوم بین المللی بافت های فرسوده، معماری و شهرسازی معاصر، چالش‌ها و فرصت‌ها» است که در کمال ناباوری در تالار شهر از مجموعه‌های وابسته به شهرداری مشهد برپا شد

 مرگ فرهنگ با سرکوب بافت‌های تاریخی

محال به نظر می‌رسید روزی این سازمان که همانند بسیاری از شهرداری‌های کلانشهرها سهم بسزایی در تخریب بافت‌های تاریخی دارد، نگران حذف این میراث گران‌قدر از حافظه گروهی مردم باشد و نشستی برای پیشگیری از این فاجعه برگزار کند.

 آفت چندگانگی مدیریت‌ها
براساس مندرجات «تبصره سی و ششم قانون برنامه ششم توسعه کشور»، شهرداری‌ها قرار است متولی رسیدگی و ساماندهی بافت‌های تاریخی باشند، مقوله‌ای که واکنش جدی فعالان میراث فرهنگی را نیز به همراه داشت.  
دکتر هادی اعظمی، رئیس مرکز پژوهش‌های شورای اسلامی شهر مشهد، چندگانگی در مدیریت بافت‌های تاریخی را بزرگ‌ترین چالش در این حوزه می‌داند و می‌گوید: چنانچه این مسأله محقق شود و رسیدگی به امور بافت‌های تاریخی به شهرداری‌ها به عنوان یک مدیر واحد واگذار شود تا تنها یک سازمان نقش پاسخگویی دراین زمینه را داشته باشد، می‌توان این طرح را قابل تأمل دانست تا از این چندگانگی در مدیریت‌ها خلاص شویم. البته برای بهبود این تلاش‌ها می‌توان کیفیت تعامل سازمان‌ها و نهادهای دیگر همانند میراث فرهنگی و مراکز دانشگاهی را اصلاح کرد. به این ترتیب هر دستگاهی وظیفه ای مشخص وجایگاه روشنی را دارا خواهد بود.

  تجربه ناخوشایند مدیریت شهرداری‌ها
این عضو هیأت علمی دانشگاه با تأکید بر تجربیات ناخوشایند برخورد شهرداری‌ها با بافت‌های تاریخی کشور ادامه می‌دهد: کلانشهرهای ما مخلوطی از مصنوعات و پدیده‌های مدرن و هویت‌های تاریخی است. مشهد نیز به عنوان یکی از کلانشهرها چنین وضعیتی دارد. البته به دلیل چندگانگی مدیریت‌های ساماندهی بافت‌های فرسوده همانند میراث فرهنگی و شهرداری، همچنان با نبود وحدت رویه دراین زمینه روبه‌رو هستیم. از چالش‌های مدیریت کلانشهرها در ساماندهی بافت‌های فرسوده این بوده که از تجارب موفق جهانی با تأکید بر بومی سازی آن ها دراین مقوله غفلت شده است. بدین‌ترتیب مسأله ساماندهی این بافت‌ها تنها متکی به رویکرد بهسازی ومعماری نیست، بلکه مسایلی همانند امور فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی، قابل تأمل است.

  سرکوب بافت‌های تاریخی
مساحت شهر مشهد 30 هزار هکتار است که به گفته مسؤولان شهری، یک ششم آن را بافت‌های فرسوده تشکیل می‌دهد، محوطه ای به مساحت پنج هزار هکتار که از سال 1372 ساماندهی آن آغاز شده است .
پروفسور مجتبی صدریا، استاد دانشگاه موناش استرالیا، طی سخنانی در این سمپوزیوم، بر ضرورت حضور بافت‌های تاریخی در جوار جلوه‌های مدرن زندگی معاصر تأکید می‌کند و می‌گوید: تکثر و تنوع واقعیت شهر، معلول زنده بودن شهر است، از این رو نمی توان بین این دوطیف، یکی را از داشتن حق حیات در بافت مناسب و خاستگاه خود محروم کرد، هرچند می‌توان چنین بافت‌‌هایی را سرکوب کرد، اما این رویه بازهم از بین نمی رود.

  بافت‌های تاریخی روی چشم مردم جا دارند
این صاحب نظر در مقوله مطالعات فرهنگی، ادامه می‌دهد : بافت‌های اجتماعی خاستگاه دارند و هیچ ساز و کاری نمی تواند بافت‌های اجتماعی را که خاستگاه متفاوتی دارند، محدود کند، زیرا آنچه بروز خواهد کرد، تناقض موجود در شهر است.
پروفسور صدریا با اشاره به مواجهه متفاوت سیاستگذاران با بافت‌های تاریخی اضافه می‌کند: در پاریس امروزی پنج روستای قرن شانزدهمی هنوز بقا دارند که ساختمان‌های آن‌ها بیشتر از دو طبقه نیست و شهروندان پاریسی مثل مردمک چشم از این ساختمان‌ها مراقبت می‌کنند. این در حالی است که وقتی تفکر اصرار بر مدرنیسم بر چین حاکم شد، سیاستمداران طی برنامه‌های توسعه ای خود یک هفتم پکن تاریخی را قلع و قمع کردند. البته در جهان امروز افرادی که بافت‌های تاریخی شهرها را می‌تراشند، کم نیستند، زیرا از عناصر تمامیت خواه معاصر، امتزاج آن با توجیهات و استدلال‌های علمی است، از این رو ده‌ها خانه تاریخی پکن از بین رفت تا مجموعه ای از برج‌ها در رقابت با برج‌های شانگهای به طور عمودی بنا شود.

 داستان جالب «فیروز تخریبچی»
براساس فرهنگ دفاع مقدس که پشتوانه غنی و گنجینه نامیرای ما به شمار می‌آید، تخریبچیان، واحدهای تخصصی رزمی بودند که مانع پیشروی و نفوذ دشمن می‌شدند. آن‌ها چنان بر مسؤولیت خود اصرار داشتند که جان بر سر این آرمان می‌نهادند تا حتی اگر شده، یک وجب از این خاک به دست دشمن نیفتد، اما این روزها با تغییر در بسیاری از باورها و تفکرات، آدم‌های تخریبچی نیز وظیفه ای دیگرگون دارند. «فیروز تخریبچی» یکی از آدم‌های آشنای طرح ساماندهی بافت‌های فرسوده شهر مشهد است.
مهندس هومن مرصعی، متخصص معماری و از فعالان مرمت بافت‌های تاریخی با اشاره به تجربیات ششگانه خود در بافت‌های فرسوده شهر مشهد، به تأثیر تلاش‌های حفاظتی این تخریبچی اشاره می‌کند و می‌گوید: مسؤولیت فیروز، تخریب بناهای تاریخی است، اما وی در برابر کارخود پولی نمی گیرد، بلکه مصالح و مواد را می‌برد. از سال 1386 که فعالیت خودمان را آغاز کردیم، در پی خرید کاشی‌های خانه‌های تاریخی تخریب شده، با او آشنا شدیم . در حال حاضر نیز وقتی قرار بر تخریب خانه ای است، آقا فیروز تماس می‌گیرد و می‌گوید: «می خواهیم فلان خانه را خراب کنیم، آجر و کاشی هایش را نمی خوای؟»
مرصعی ادامه می‌دهد: طی این سال‌ها چندین خانه تاریخی که ثبت ملی نیز شده‌اند، از بین رفته اند که می‌توان به خانه حناساب و سرای فولادکار اشاره کرد. در حالی که در مواجهه با برخی مهندسان مشاور درمی یافتیم که این افراد هیچ اطلاعی از ارزش‌های فرهنگی و معنوی این آثار ندارند، چنانکه روزی یکی از این مهندسان با خونسردی گفت: «مگر 100-150 سال گذشته هم تاریخ است؟ ما قدیمی‌تر از این تاریخ را هم خراب کردیم... اگر مسجد گوهرشاد هم باشد، من خودم خراب می‌کنم!»
وی می‌افزاید: این در حالی است که این بناهای تاریخی و همین خاکروبه‌ها بخشی از هویت و فرهنگ ما را تشکیل می‌دهند.

  شناخت عناصر اصلی بافت‌های تاریخی
در حاشیه سمپوزیوم بافت‌های فرسوده، معماری و شهرسازی معاصر، پروفسور الیزابیتا رزینا، استاد دانشگاه پلی تکنیک میلان ایتالیا، به گزارشگر ما می‌گوید: در صیانت از بافت‌های تاریخی ابتدا باید بدانیم که چه عناصری را می‌خواهیم حفظ کنیم و چه عناصری جزو ویژگی‌های اصلی بافت به شمار می‌آید . از این رو نیاز به مطالعات جامعی داریم تا دریابیم مواد تشکیل دهنده این بنا چیست؟ پس باید به جزئیات توجه جدی داشت، زیرا بسیاری از جزئیات برای همگان ملموس نیست، در حالی که رعایت نکردن آن‌ها، هماهنگی بین عناصر بافت تاریخی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، به گونه ای که حتی حس اصالت اثر را نیز از بین می‌برد.
وی می‌افزاید: بنابراین در اجرای تغییرات باید توجه داشت که اصالت‌ها حفظ شود. برای نمونه اگر دودکش یا شیوه آبرسانی و لوله کشی خاصی در این بافت تاریخی وجود دارد، نباید بی اهمیت تلقی شود. همچنین باید توجه داشت این تغییر کاربری قراراست برای چه مقوله ای صورت بگیرد وآیا در این تغییرات، مسایل اقتصادی اهمیت دارد و اینکه این تغییرات چقدر بر بافت اصلی تأثیر خواهد داشت؟

  مشهد متولی دلسوز بافت تاریخی ندارد
دکتر پارسا پهلوان، متخصص طراحی مواد برای مرمت و نگهداری میراث فرهنگی نیز درباره نحوه اجرای تغییر کاربری‌ها می‌گوید: در این مسأله باید بر چهار اصل تکیه داشت؛ نخست اینکه با اجرای تغییرات بازگشت پذیری به بافت اصلی میسر است، همچنین این تغییرات تا چه حد ظاهری بوده و سازگاری فرهنگی با بافت اصلی دارد. نکته دیگر اینکه بعد اقتصادی آن برای کاربر چقدر اهمیت دارد و اصولاً این تغییرات نقشی در جذب گردشگر هم خواهد داشت؟
این فلوشیپ مهندسی مواد برای معماری و مرمت پایدار از دانشگاه بلونیا ایتالیا ادامه می‌دهد: گاهی صاحبان بناهای تاریخی، افراد و خاندان هستند که شاید بی رغبت نباشند با تغییر کاربری‌ها به منافع مالی برسند که در این زمینه قوانین محدود کننده ای وجود دارد، به طوری که افراد مجاز نیستند به دور از چارچوب قانونی، تغییراتی را اعمال کنند. پهلوان با اشاره به تجربیات خود در بازدید از بافت‌های تاریخی شهر مشهد، وضعیت آن را ناخوشایند می‌داند و می‌گوید: در شهر یزد مسأله صیانت از بافت‌های تاریخی در موازات برنامه‌ها و سیاست‌های شهری قرار دارد و بخش تاریخی آن از مدیریت جداگانه‌ای برخوردار است. از این رو گردشگران نیز این شهر را به عنوان مقصد گردشگری تاریخی پذیرفته اند. در شهرهای اصفهان و شیراز نیز وجود مراکز دانشگاهی فعال دراین زمینه سبب حفاظت از بافت‌های تاریخی شده است، اما در مشهد چنین ابزار و اهرم‌های مؤثری دیده نمی شود.

  شهری که دارد گم می‌شود
بیش از دو دهه از اجرای ساماندهی بافت فرسوده مشهد می‌گذرد. هر روز ده‌ها بولدوزر و جرثقیل می‌غرند، خراب می‌کنند و پیش می‌روند و ساختمان‌های بلند و بلندتر ساخته می‌شوند، ولی همه فقط می‌بینیم و می‌گذریم. امروز دیگر به جز چند ساختمان تاریخی، چیزی در شهر ما وجود ندارد و دلخوش به چند عکس و کاشی و آجر هستیم که جایی دیگر نصب کرده‌ایم. دوستان! تاریخ و هویت شهر ما در میان دغدغه‌های مالی و غفلت‌های فرهنگی برخی سودجویان گم شده و چیز زیادی از آن باقی نمانده است. خدا کند یادها و خاطرات دیگر شهرهای سرزمین ما به این سرنوشت دچار نشوند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.