باخبریم که فردا دلشادترین ماه زمین پشت درب دنیا خواهد ایستاد و ترنّم ربّنا، عطر دعای ابوحمزه ثمالی و سحرهای عاشقانه مناجات در راه است.
خاک از گنبد و آیینه و فرش برمی داریم و خادمِ مسجد و حسینیه می شویم. به مُهر و سجاده، ترتیب تازه می بخشیم و ظرف و ظروف به حیاط می بریم و می شوییم.
تسبیح نذری می آوریم به خانه ی خدا و از در و دیوار قلب مان، غریبی و غربت را دستمال می کشیم و شکرانه ی رمضانی دیگر را بجا می آوریم.
پرچمِ رمضان را بر رُخسارِ مسجد، آذین می بندیم و از بهار به بهار می رویم. برای کشف و شهودی تازه تر برمی خیزیم و مهیا می شویم.
از شعبان دل برنداشته، زمزمه می کنیم « اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ... ».
در حوالی ماه بخشایش و رحمت، دست می کشیم بر صورتِ کردارمان و طلب عافیت می کنیم و قران می گشاییم و از سوره نخستین، مهیای سفر می شویم.
پنجره ها و درها و چشم ها را می گشاییم و دل می بندیم به نوری که قرار است ما، بنده های نیک و بد را دربر بگیرد و شستشو دهد و زلال سازد.
نظر شما