مُژِگان را می تکانیم و خیره می شویم به شمس و قمر... به گلستان... به بیدار شدن در شهر نور...
مُژِگان را باز و بسته می کنیم و به غُل و زنجیرِ شیطان زُل می زنیم. خودمان را در ماه الله ای پیدا می کنیم که به خوانِ احسان و کرم اش، راهمان داده است.
چشم ها را می گشاییم و به فصل آمرزش لبخند می زنیم. به پروردگاری که دوباره رخصت عاشقی و سالکی داده است.
برمی خیزیم و رخت نو می پوشیم و پابه میهمانی توّاب می گذاریم. پا به خورشیدسرایی که ملکوت از آنجا رؤیت خواهد شد. همه اسرار مهربانی معبود.
می رویم تا خطّه ی خدا. تا او که دعوت و مهمان نوازی اش، ورای همه دعوت هاست. عطا و محبتش، ورای همه بخشندگی هاست. می رویم به ماه تقرّب. به دیار رمضان.
تا او می رویم که اجازه الغوث و العفو به بندگانش داد و در سفره شاهانه اش، پیمانه های حقیر تقوایمان را از مِهر خویش لبالب ساخت.
وضو می سازیم و از دروازه صیام می گذریم. از دروازه پُرفروغی که می گویند آنجا جانِ جانان، هوای صبر و ایمان مان را دارد. هوایِ مسکین بودن مان را.
مُژِگان را می تکانیم و به سجده و سجاده ای می اندیشیم که قرار است رخت بربستن از زمین را در پیشانی خود حکاکی کند و به آن ظفری که جز در سایه مهربان مهربانان، اتفاق نمی افتد.
می رویم تا سفره سحرگاه و افطار... تا پیاله ای آبِ باران و دانه ای خرمایِ عشق... می رویم لقمه ای نان و نور از دست عطاکننده بی منّت، تمنا کنیم.
چشم ها را از خُفتن بشوییم و از تشنگی و گرسنگیِ ظاهر عبور کنیم و پای لبخند خدا بنشینیم. پایِ ربناهایی که عصرگاهان، بالِ بقایمان شوند.
آیا جود و رحمت جز همین ضیافت بی عطش و آتش است؟ جز درهای گشوده آسمان؟ جز مائده و طعامی ست که کام روزه داران را در فصل بنده نوازی گوارا کند؟ جز تقرّبی ست که از هر غفران و نیایشی بیشتر می چسبد؟
برمی خیزیم و از طوفان پشت سر، مژه هایمان را می تکانیم و به رمضان، عرض ارادت می کنیم. به بهار مطلق. به قرآن کریم. به همه کُتُب آسمانی.
از زمین جدا می شویم و در میهمانیِ نور شرکت می کنیم. در برترین روز و شب های کائنات.
ربّ رحمان را می خوانیم و از لغزش و خطا می گریزیم تا به عبودیت چنگ بزنیم و توشه برداریم. تا از سرچشمه ی فضیلت و نور، مُشتی حلالیت هم به ما برسد.
تا صوت الغوث های حزین مان رخنه کند میان ابرها و از کف مان نرود دعایِ عاشقانه جوشن کبیر... دعایِ نور و ظهور... تا در میهمانی توّاب، باز دعای توسل سَر دهیم و سوره دخان بخوانیم.
نظر شما