به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، «محمد علی بهمنی قاجار» استاد دانشگاه و پژوهشگر سیاست خارجی ایران در مورد سد سلما گفت: دولت و ملت افغانستان حق دارند که منابع آبی خود را مدیریت کنند اما دولت افغانستان باید در نظر داشته باشد که ایران همواره در بازسازی و توسعه این کشور حامی دولت کابل بوده است.
وی ادامه داد که در میان دولتهایی که در کنفرانس بن به بازسازی افغانستان متعهد شدند، دولت ایران بهتر از هر دولت دیگری به تعهدات خود عمل کرده است.
قاجار اظهار داشت که به عنوان نمونه میتوان به ساخت و بازسازی جادههای افغانستان توسط ایران به ویژه جاده هرات - دوغارون و کمکهای فراوان جمهوری اسلامی به بازسازی این کشور اشاره کرد در حالی که دولتهای غربی با سروصدای رسانهای سعی در اعلام حضور در بازسازی افغانستان داشتند و مانع ایران در مشارکت در بازسازی این کشور شدند اما با نگاهی به سالهای پس از کنفرانس بن و تشکیل نظام سیاسی در افغانستان، به این نتیجه میرسیم که جمهوری اسلامی به بهترین نحو در بازسازی افغانستان عمل کرده و دولتهای دیگر تنها به یک سیاست شعاری بسنده کردهاند.
استاد دانشگاه تصریح کرد: با این حال، جمهوری اسلامی همواره از بازسازی، توسعه و بهرهبرداری افغانها از منابع طبیعی کشورشان استقبال کرده است و نه تنها هیچ موضع منفی ندارد بلکه مانند گذشته به کمک به افغانستان در این زمینه تمایل دارد اما استفاده از هر حقی همراه با تکلیف است. هر صاحب حق نسبت به دیگران دارای تکلیفی دارد. هر مالکی باید به گونهای از ملک خود استفاده کند که به دیگران ضرر نرساند و این دیگران در رأس آنها همسایه است.
پژوهشگر سیاست خارجی ایران گفت: استفاده از سد سلما و آب هریرود توسط افغانستان هرگز نباید به حقوق حقه دولت ایران و مردم خراسان رضوی به ویژه مشهد آسیب برساند و این بایدی است که در حقوق بینالملل به رسمیت شناخته شده است که استفاده کشورها از سرزمین خود نباید به دیگر کشورها خسارت بار باشد.
بهمنی قاجار در خصوص حقوق بینالمللی کشورها اظهار داشت: در حقوق بین الملل مفهومی به نام قاعده «توسعه پایدار» وجود دارد که قضات بزرگ ببینالمللی مانند «ویرا مانتری» قاضی سریلانکایی دیوان بینالمللی دادگستری، تأکید داشتند که قاعده توسعه پایدار یکی از قواعد آمره حقوق بینالملل است و هیچ توافقی علیه این قاعده نمیتواند صورت گیرد.
وی افزود: قاعده توسعه پایدار تصریح دارد که بهرهمندی کشورها از منابع طبیعیشان نباید به محیط زیست و نظامهای سنتی آبیاری دیگر کشورها آسیب وارد کند.
پژوهشگر سیاست خارجی ایران یادآور شد: دولت افغانستان باید این مسئله را مد نظر داشته باشد که جمهوری اسلامی در 38 سال گذشته همواره یار و یاور افغانستان بوده و در این مسیر منفعت طلبی نکرده است.
ایران در دهه 1360 کشوری انقلابی و جنگ زده بامشکلات خاص خود بود اما مرزهای خود را به روی میلیونها مهاجر افغانستانی باز کرد. با وجود اینکه ایران در جنگ با عراق بود و به حمایت شوروی نیاز داشت اما به دلیل سیاست «نه شرقی نه غربی» و اصول ارزشهای سیاست خارجی خود در کنار مردم افغانستان ایستاد و برخلاف قولها و وعدههای مساعد شوروی سابق، از مردم این کشور حمایت کرد.
استاد دانشگاه ادامه داد: علاوه بر اینها ایران سالها میزبان میلیونها مهاجر افغانستانی بوده و برخلاف پاکستان که مهاجرین را در اردوگاهها ساکن کرد، اجازه ورود به جامعه ایران را داده است و در رویه تاریخی خود با افغانستان همواره با انعطاف داشته است و برای کمک به همسایهاش از برخی حقوق خود حتی چشمپوشی کرده است؛ به عنوان مثال، آب هیرمند و مرز سیستان که با تجاوز انگلیسها به ایران به صورت تحمیلی ایجاد شد اما ایران به دلیل دوستی که با افغانستان داشت، این تحمیل مرزی را پذیرفت و براساس تصمیم حکمیتی که مرز سیستان را ایجاد کرد، حق آبه ایران از آب هیرمند 50 درصد تعیین شد اما وضعیت به گونهای پیش رفت که ایران در قرارداد «هویدا شفیق» به خرید آب از افغانستان رضایت داد.
بهمنی قاجار اعلام کرد: در حال حاضر ملت ایران از افغانستان در خصوص استفاده از آب هریرود افغانستان توقع انعطاف دارد بدین معنا که بهرهگیری افغانستان از آب هریرود به طبیعت و کشاورزی خراسان و آب آشامیدنی مردم مشهد آسیب نرساند. شهر مشهد تنها متعلق به ایران نیست بلکه پایتخت معنوی بسیاری از مردم جهان است که مورد احترام مسلمانان جهان اعم از شیعه و سنی است و در صورتی که استفاده افغانستان از آب هریرود به گونهای باشد که به آب آشامیدنی مردم مشهد خللی واردکند، این مسئله به کدورت التیام ناپذیری برای مردم ایران تبدیل خواهد شد.
وی اذعان داشت: از سوی دیگر ایران ابزارهای دیگری در اختیار دارد که آب هریرود را به سمت خود بکشاند که در این صورت تنشی میان ایران و افغانستان ایجاد خواهد شد و باتوجه به امکانات بیشتر ایران نسبت به افغانستان، تهران در این منازعه موفقتر خواهد بود بنابراین مسئله آب هریرود باید به عنوان محلی برای تأمین منافع مشترک ایران و افغانستان نگریسته شود نه بستری برای اختلاف در روابط دو کشور و این در صورتی اتفاق خواهد افتاد که دو کشور در این مسئله با انعطاف و بزرگمنشی برخورد کنند بدین این معنا که ایران و افغانستان منافع مشترکی را تعریف کنند بدین صورت که ایران باید درک کند که طرف مقابل کشوری با اقتصاد ضعیفتر و نیازمند توسعه و پول برای تأمین امنیت است و افغانستان نیز نیاز مردم خراسان به آب هریرود را درک کند و به آن صدمه وارد نکند.
بهمنی قاجار تصریح کرد: اگر دو کشور نتوانند منافع مشترک تعریف کنند و منافع شخصی مورد تأکید ایران و افغانستان باشد، ایران باتوجه به قاعده آمره توسعه پایدار، از بعد حقوقی میتواند خود را محق بداند و از نظر سیاسی و عملیاتی نیز ابزارهای در اختیار ایران است که میتواند خواستههای خود را پیش ببرد و از نظر مهندسی آب نیز ایران میتواند با استفاده از امکاناتی، آب هریرود را به سمت سرزمین خود بکشاند بنابراین در این صورت سد سلما تنها هزینهای اضافه برای افغانستان محسوب خواهد شد.
وی گفت: این در حالی است که اگر ایران و افغانستان به سمت تعریف منافع مشترک بروند، ایران حتی میتواند به افغانستان در استفاده صحیح از سد سلما و آب هریرود کمک کند و با توافق مزایای اقتصادی را در اختیار کشور همسایه خود قرار دهد مانند بندر چابهار. در این صورت برخلاف خواسته دشمنان بینالمللی و منطقهای دوستی ایران و افغانستان که به دنبال تبدیل سد سلما به نقطه اختلاف دو کشور هستند، ایران و افغانستان با توجه به درک مشترک از یکدیگر سد سلما را به نقطهای برای دوستی و همکاری تبدیل خواهند کرد و نقشه آنها را بیاثر خواهد ساخت و نشان خواهند داد که در کشور در حیاتیترین مسائل نیز میتوانند به درک مشترک برای منافع مشترک دست پیدا کنند و باهمکاری سالم از ظرفیت اقتصادی و طبیعی همسایگی بهره گیرند.
استاد دانشگاه در پایان اظهار داشت: جمهوری اسلامی در سیاست خود در قبال سد سلما باید از حق مردم خراسان از آب هریرود پاسداری کند و با تأکید بر این حق، وارد مذاکره با افغانستان شود و مزایای همکاری دوجانبه ایران و افغانستان باید محور گفتوگوی دو کشور باشد و حق یکدیگر را بشناسند. برای نمونه حق افغانستان این است که از منابع طبیعی خود به بهترین شکل بهرهبرداری کند و حق ایران این است که بتواند از حق آبه خود از آب هریرود بهرهمند شود و طبیعت و کشاورزیای مورد آسیب قرار نگیرد. در ظاهر این دو حق نقطه تعارضی ندارد اما در اجرا ممکن است تنشهایی به وجود آید که دو دولت باید با شناسایی و درک حق طرف مقابل، بستری برای بهرهبرداری مشترک ایجاد کنند.
نظر شما