این روزها روزهای نه گفتن به پلاستیک است و مردم به دلیل مضرات هر کیسه پلاستیکی که تولید و سپس به طبیعت اضافه میشود کمپین راه میاندازند و سعی در استفاده نکردن از پلاستیک دارند.
یادم میآید، دو سال پیش که سفری به استان آذربایجان داشتم، علاوه بر اینکه در حین کوهنوردی و صعود به سهند و سبلان خاطره خوش حمل زبالهها توسط کوهنوردان به پایین کوه برایم ماندنی شد، یک خاطره شیرین دیگر هم به یادم ماند که حالا برایم تبدیل به یک عادت خوب شده است!
من در آذربایجان دیدم که مردم با فرهنگ و باصفای آذری برای حمل نان از نانوایی، از پارچه استفاده میکنند و پس از سرد کردن نان آن را در میان پارچه میگذارند. این کار چند فایده دارد؛ اول اینکه گرمای نان و اثر آن در پلاستیک موجب سطانزا شدن نان آغشته به ذرات پلاستیک نمیشود. دوم اینکه با هر بار نان خریدن، پلاستیکی به طبیعت اضافه نمیشود و سوم اینکه نان، با کیفیت بالاتری قابلیت استفاده دارد و از خمیر شدن نان در کیسه پلاستیکی جلوگیری میشود.
البته این سنت در میان تمام مردم ایران مرسوم بوده است. یادم هست وقتی مادربزرگ نان میپخت، نانها را لای پارچه سفیدی میپیچید و در صندوقی از جنس چوب که در اتاقکی به نام «صندوق خانه» بود میگذاشت و مانند نان تازه و با کیفیت استفاده میشد. چقدر خوب است ما هم هنگام خرید نان از پارچهای تمیز استفاده کنیم تا بتوانیم هم به خودمان و هم طبیعت خدمت کنیم. زنان هنرمند ایرانی میتوانند با هنر و سلیقه خود کیفهای پارچهای بدوزند که مخصوص حمل و نگهداری نان باشد. چقدر خوب است که مسؤولان هم قانونی تصویب کنند که نانواییها از فروش کیسه پلاستیکی به مردم خودداری کنند و به جای آن کیسههای پارچهای بفروشند.
نظر شما