فولکلور یا فرهنگ عامه همچنان که سرآغاز پیدایش همه هنرهاست، سرآغاز ادبیات، خصوصاً ادبیات کودک نیز می باشد. لالاییها، مَثل ها، ترانهها و افسانههای کودکانه و داستانهای حماسی و اسطورهها که همه زائیدهی تخیل و تفکر اعصار هستند؛ اساس و بنیاد ادبیات کودک و نوجوان را تشکیل میدهد و ادبیات کودک به کهنسالی زندگی بشر روی زمین است.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم ایرانیان از دیرباز برای تربیت توجه ویژهای قائل بودهاند و آن را یکی از وظایف مهم والدین میدانستند، بطوریکه کمتر نوشته ادبی را میتوان یافت که به تربیت و پرورش و ضرورت آن اشاره نکرده باشد.
ادبیات در حوزه کودک و نوجوان نیازمند تخصص فراوان و شناخت کامل و جامع از روانشناسی کودک است اما متاسفانه درحال حاضر حساسیتهای لازم در این زمینه وجود نداشته و هر کار ضعیف و سطح پایینی به عنوان کتاب کودک منتشر میشود و به عنوان خوراکی نامناسب در اختیار این قشر مهم و آینده ساز قرار میگیرد.
گاهی حتی مشاهده میشود کسانی که تخصص و دانش لازم در امر ادبیات را ندارند اقدام به چاپ کتاب در حوزه کودک می کنند و در نبود نظارت دقیق و کافی، کتابهایی با محتوای غیرمفید در اختیار این گروه قرار می گیرد.
اردیبهشت ماه سال 93، مازندران میزبان جشنواره ملی مطبوعات کودک و نوجوان بود درصورتی که میزبان، غرفه مستقلی در این حوزه نداشت و غم انگیزتر اینکه در استان مازندران هیچ نشریه مستقلی برای کودکان و نوجوانان وجود نداشته و متولیان نباید تلاش شان به برگزاری جشنواره و نمایشگاه محدود شود.
تمرکزگرایی در ادبیات کودک و نوجوان
در این رابطه یک کارشناس زبان و ادبیات فارسی می گوید: همواره گفته میشود کودکان و نوجوانان آینده سازان جامعه اند، اما هنوز با نقطه مطلوب فاصله داریم.
علی خرّمی با اشاره به اینکه درهمه مسائل به ویژه فرهنگی و هنری، امکانات ما در تهران متمرکز می باشد، می افزاید: به خاطر همین تمرکزگرایی، استانها وضعیت خوبی نداشته و مازندران هم در این بین شرایط نامطلوبی دارد. ما در مازندران یک انتشارات که دغدغه کارِ کودک باشد نداریم و تعداد معدودی هم که مینویسند؛ میگویند که برخورد و استقبال خوبی از آثارشان نمیشود و با مشکل نشر مواجه اند.
این پژوهشگر ادبیات بومی یادآور می شود: چند نویسنده برجسته و قوی این حوزه هم حمایت نمیشوند؛ بطورمثال داریوش عابدی 8 جلد کتاب ویژه کودک و نوجوان دارد که خارج از استان منتشر شده است، افشین علاء هم که از استان رفت، فقط 2 کتاب کیا باغستانی را انتشارات نماشون منتشر و یک کتاب هم از علیرضا دهرویه به چاپ رسیده است. به عبارتی می توان گفت: در مازندران تقریباً نقطه قابل اتکایی نداریم.
کارشناس فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران با بیان اینکه ما به نویسندگانی نیاز داریم که درباره تاریخ و ادبیات مازندران برای کودکان کار کنند، اضافه می کند: مردم اهمیت و قدمت فرهنگ خود را نمیشناسند و قصههای مازندرانی را بلد نبوده و مَثل و چیستانهای مازندرانی در حال فراموشی ست.
وضعیتی که مطلوب نیست
کارشناس آفرینش های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران نیز در گفتگو با خبرنگار قدس می گوید: متاسفانه وضعیت ادبیات کودک و نوجوان چندان مطلوب نیست.
عالمه میرشفیعی با اشاره به اینکه در خانواده ها به جای اینکه به کتابخوانی بیشتر توجه شود به مقوله درس توجه جدی دارند، اضافه می کند: به همین خاطر کودک و نوجوان امروز، در نگارش، املا، جمله بندی و روخوانی مشکل داشته و از نوشتن یک جمله ساده ناتوانند.
این موارد موجب می شود تا بچه ها اعتماد به نفس نداشته و در جمع ها نتوانند خوب بدرخشند.
کارشناس آفرینش های ادبی کانون مازندران می افزاید: در نشر کتاب کودک و نوجوان بیش از اینکه به سلیقه مخاطب توجه شود، به سلیقه نویسنده توجه می شود بطوریکه نویسنده و ناشر، آثار را چاپ و مخاطب را موظف به خواندن می کنند.
میرشفیعی با بیان اینکه بچه های ما کتاب نمی خوانند، تاکید می کند: وضعیت کتابخوانی کودک و نوجوانان در مازندران متاثر از وضعیت کشور بوده و ما جزئی از این چرخه معیوب هستیم که متولیان نتوانستند کتاب را خوب برایمان تعریف کنند.
وی دلایل عدم جذابیت آثار کودک و نوجوان را بی توجهی به نیاز مخاطب، عدم توجه صنف نویسندگان به سلیقه خواننده، زینتی شدن کتاب، نداشتن دایره منتقدانه مناسب برای بررسی آثار و چاپ بی رویه و بدون اصول کتاب در کشور می داند.
کتاب غذاست
کارشناس آفرینش های ادبی کانون پرورش فکری مازندران با اشاره به اینکه متاسفانه کتاب خواندن تبدیل به زندگی نشده است، اضافه می کند: کتاب غذاست؛ در واقع فرزندان مان باید برای پرورش روحشان، کتاب بخورند، کتاب بخوانند و با کتاب زندگی کنند.
میرشفیعی با اشاره به اینکه بچه های کانون پرورش فکری وضعیت بهتری در کتابخوانی دارند، می گوید: کانون بدلیل امکانات خوبی که برای سنین متفاوت و برای سلیقه های گوناگون دارد، بهترین مکان برای آشتی کردن با کتاب است.
وی با بیان اینکه وضعیت نشر کتب کودک و نوجوان در مازندران رضایت بخش نیست، می افزاید: چهره شاخصی در شعر و داستان کودک نداریم و تنها ابوذر افشنگ و فائزه رسکتی آثار قابل توجهی در زمینه شعر کودک به چاپ رساندند.
از خانم میرشفیعی در رابطه با میزان مطالعه در خانواده شان می پرسیم که پاسخ می دهد: معرفی خوبِ کتاب، شاخک های مخاطب را تحریک و حس کنجکاوی را برای خواندن ایجاد می کند که من از این روش برای جذب بچه ها در خانواده ام استفاده نمودم و با ایجاد هم اندیشی و مباحثه، کتاب دوستی ایجاد کردم.
وی در پایان کتاب های "این پسر چقدر کتاب می خورد"، "بردیا و ملکه سرزمین عاج"، "غازی که نمی خواست غاز باشد"، "هدیه خوبان"، "آقای روباه شگفت انگیز" را برای مطالعه کودکان معرفی می کند و می گوید: از متون های قدیمی مناسب برای بچه ها می توان به "پیاده و سوار مرزبان نامه"، مور و زنبور اسرار توحید"، "مسافر قبله سفرنامه ناصرخسرو"، "مرغابی و ماه کلیله و دمنه" و "مردان جوان و خیاط حیله گر مثنوی مولوی"، اشاره نمود.
نظر شما