حجت الاسلام حجت گنابادی نژاد

حوزه علميه قم؛ امیدها و انتظارات(۲)

عدم تفکیک وظایف اصیل حوزه و روحانیت از یکدیگر: «فلسفه حوزه علمیه، مردم هستند؛ یعنی برای مردم است. ما اگر یک روز مردمی، مقلدینی و عاملین به دینی نداشته باشیم، اصلا وجود این همه فقیه و این‌ها هم لازم نیست، کار بی فایده ای است».( حوزه و روحانیت در نگاه رهبری)

 شاید در یک سند مکتوب نباشد، اما از لسان برخی از حوزویان و نخبگان حوزه بویژه در سنوات اخیر شنیده شد، اولاً حوزه علمیه با روحانیت متفاوت است و ثانیاً حوزه علمیه نهاد آموزشی دین و معارف اسلامی و روحانیت، نهاد تبلیغی و اجتماعی دین است و در نتیجه چنین تصوری، حوزه از بسیاری از فرصت‌ها و مسؤولیت های اجتماعی و مردمی خود دور و در مرحله بعد، فعالیت های اجتماعی و حتی تبلیغی در حوزه یا از دستور کار حذف شد یا در ردیف اولویت های دوم و سوم قرار گرفت و در مراحل بعدی کار به جایی رسید که بسیاری از مراکز آموزشی و پژوهشی فعال در حوزه نسبت به امر مهم و خطیر تربیت و تهذیب نفس، کم توجه یا بعضاً بی توجه شدند.

در حالی که نهاد حوزه علمیه و روحانیت قابل تفکیک از یکدیگر نمی باشند؛ یک مدرسه علمیه در یک شهر کوچک، افزون بر اینکه پایگاه فراگیری و تعلیم دین و معارف اسلامی محسوب می‌شود، به عنوان جزو لاینفک تعلیم، همیشه به تربیت نیز اهتمام و حتی بسیاری از علما و استادان حوزه بنابر آموزه های قرآنی و روایی، تأکید و سفارش بر تقدم امر تربیت و تهذیب دارند تا جایی که بصراحت اعلام می‌کنند، عدم موفقیت در عرصه معنویت و اخلاق، هر موفقیت علمی و آموزشی را در حوزه بی ثمر خواهد کرد و بودند طلاب با استعداد و موفقی که در درس‌ها و بحث‌ها موفقیت داشتند، اما به دلیل عدم توفیق معنوی، مورد سرزنش استادان و علما قرار می‌گرفتند. بماند که همین مدرسه علمیه در شهرستان، یک پایگاه و ملجأ دینی و معنوی برای آحاد مردم و اقشار گوناگون است و از تأمین مبلّغ برای نیازهای دینی گرفته تا حضور و امدادرسانی در حوادث و اتفاقات به مردم خدمت رسانی می‌نماید.

بنابراین مراقبت بر این موضوع ضروری است تا خدای ناکرده، انشعاب و انحراف در هویت حوزه علمیه و روحانیت به وجود نیاید. شاید فاصله گرفتن نهادهایی همچون سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی از رسالت های اصیل و تأثیرگذاری های عمیق، از یک سو و بی مسؤولیتی و عدم اشراف مدیریت حوزه به این مراکز، از آثار سیاست نانوشته تفکیک روحانیت از حوزه باشد.

توجه به افق تمدن اسلامی:«این نسل نو باید بر افق های دور و آینده که همان تشکیل تمدن نوین اسلامی است، متمرکز شود و فقط آینده نزدیک و جلوی پای خود را نبیند» (بیانات رهبر معظم انقلاب- 31/2/93)

«خط کلی نظام اسلامی رسیدن به تمدن اسلامی است.... نقش آفرینان اصلی در این عرصه چه کسانی هستند؟... برای ایجاد یک تمدن اسلامی – مانند هر تمدن دیگر – دو عنصر اساسی لازم است: یکی تولید فکر، یکی پرورش انسان؛ فکر اسلامی مثل یک دریای عمیق است، یک اقیانوس است... شرط دوم پرورش انسان است، حال آن جایی که فکر و انسان باید تولید شود، ببینید نقش آفرینان چه کسانی هستند... این نقش، نقش یگانه است. نقش آفرینی را به علمای دین منحصر نمی کنیم، اما جایگاه نقش آفرینی علمای دین را از همه جایگاه های دیگر برجسته تر می‌بینیم»(. بیانات رهبر معظم انقلاب- 14/7/79)

«باید در تصمیم گیری‌ها و موضع گیری های خود، حتماً مؤلفه آرمان‌ها و اهداف، راهبردهای عمومی و کلی و واقعیات را در نظر داشته باشند» (بیانات رهبر معظم انقلاب- 14/6/92)، «یکی از نیازهای جدی حوزه، تدوین چشم انداز و برنامه راهبردی است» (. بیانات رهبر معظم انقلاب- 5/8/89)

«برای این ملت، قضیه بنای یک نظام و تمدن اسلامی و یک تاریخ جدید، یک قضیه جدی است، آن را جدی بگیرید، یک وقت در کشوری یکی کودتا می‌کند و نظامی بر سر کار می‌آید، آن نظام، چند صباحی هست بعد هم می‌رود یا یکی دیگر از او تحویل می‌گیرد و همه چیز به حال اول بر می‌گردد، اما آنچه در ایران اتفاق افتاد، مسأله یک حرکت عظیم در مقیاس جهانی است»( بیانات رهبر معظم انقلاب- 11/8/73).

 این‌ها بخشی از بیانات و تأکیدات رهبر معظم انقلاب در موضوع افق و آرمان های تمدن نوین اسلامی در طول سال‌های گذشته است. بدون تردید، انس و معرفت نسبت به یک آرمان و هدف بلند می‌تواند در بسیج، سازماندهی و تحکیم توان و قوای فردی و جمعی یک جامعه و گروه بسیار تأثیرگذار باشد؛ اسناد و مدارک تاریخی از صدر اسلام تاکنون حاکی از این است که آرمان های اسلام، از نبوت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) تا امامت و ولایت امیرمؤمنان حضرت علی(علیه السلام)، مهدویت و انتظار حضرت مهدی(عج لله تعالی فرجه الشریف) و آرمان انقلاب اسلامی برای سرنگونی رژیم پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی به منظور گسترش اسلام و عدالت تا حدی مورد استقبال مردم قرار گرفته که تا تحمل اسارت، تبعید، شکنجه و شهادت حاضر به فداکاری و همراهی با این آرمان‌ها شده اند.

اما درباره آرمان تمدن نوین اسلامی باید بپذیریم که گفتمان سازی متناسب، بویژه با بهره مندی از منطق و ادبیات دینی و حوزوی، حضور و تأکید عالمان تراز اول حوزه علمیه، تنظیم برنامه های میان مدت و کوتاه مدت و اجرای متناسب با افق تمدن نوین اسلامی، در حوزه علمیه اتفاق نیفتاده است و آرمان های ارایه شده کنونی نمی تواند تبلور و خروش استعدادهای عظیم حوزویان را در پی داشته باشد.

ادامه دارد...

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.