... آخرین موردش سخنانی بود که در سفر به استان البرز و افتتاح پروژه های درمانی در باره «زایمان روی زمین» از قول او نقل شد و علاوه بر تکذیب و تأییدهای رسمی و غیر رسمی، واکنش کاربران فضای مجازی و سایت های مختلف خبری را به دنبال داشت.

* عطار زاده ای که چشم پزشک شد

خیلی دوست داشتم مثل زندگینامه ها نویس های حرفه ای بنویسم: پدرش عطاری داشت و بسیار علاقمند بود که فرزندانش نیز حرفه او را دنبال کند ... ولی واقعیت این است که من زندگینامه نویس خوبی نیستم و گزارش از شخص هم جای این کارها نیست. «سیدحسن قاضی زاده» هم البته از همان زمان نشان داد آرزوهای بزرگتر از رسیدن به شغل پدری دارد. متولد 1338 در شهر «فریمان» بعد از اینکه برای یادگیری قرآن شاگردی پدر شهید مطهری را کرد و دوره ابتدایی را در فریمان گذراند، لابد به دلیل استعداد خوبی که داشت راهی مشهد شد و دانش آموز دبیرستان فردوسی و... سال 1356 هم دانشجوی دانشکده علوم پزشکی مشهد شد. تخصص چشم پزشکی را هم در مشهد گرفت ، فلو شیپ قرنیه از دانشگاه شهید بهشتی، گذراندن دوره های تکمیلی در آمریکا و اروپا و رسیدن به رتبه استادی دانشگاه  علوم پزشکی تهران و... سایر محتویات زندگینامه علمی تحصیلی وزیر بهداشت را تشکیل می دهد.

* سابقه دار تر از این حرفهاست

همه سوابقی که بالاتر و در یک چشم به هم زدن گفتیم در دورانی به دست آمد که از سخت ترین و حساس ترین دوره های تاریخ معاصر است. دانشجویی اش با آغاز انقلاب همزمان شد و بعد هم گره خورد به دوران جنگ تحمیلی. بنابراین وقتی به پرونده دکتر هاشمی نگاه می کنیم حیف مان می آید در باره تلاش هایش در جهاد سازندگی و اینکه از مؤسسان این نهاد به شمار می رفت نگوییم. حضور 33 ماهه در جبهه های جنگ تحمیلی با مسؤولیت هایی چون فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه‌های نجف ، خاتم‌الانبیاء و ستاد کربلا ، فرماندهی مهندسی رزمی در حداقل ده عملیات دفاع مقدس ،مسئول ستاد پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی کشور و ... نشان می دهد ، دانشجوی آن سالهای رشته پزشکی و چشم پزشکی همه وقتش را پشت نیمکت های دانشگاه نگذرانده است. تازه توی جستجوهایم برای نوشتن این مطلب چشمم به عکسی افتاد که بیشتر از 30 سال قبل ، سید حسن قاضی زاده را در کنار سید حسن نصرالله نشان می داد . البته کجا و دقیقاً چه سالیِ آن را نمی دانم!

*وزیر محبوبِ شاید سابق!

با همه آن سوابقی که گفتیم تا پیش از وزیر شدنش ، شناخته شده نبود. پس از وزارت هم با طرح تحول در نظام سلامت و تغییرات درست و حسابی که آثار مثبت آن را بیشتر از همه ، مردم احساس کردند و تلاش دایمی اش برای بهبود وضعیت بهداشت و سلامت جامعه تبدیل شد به وزیر محبوبی که اهل کار کردن بود و نه فقط حرف زدن و آمار دادن. حضورش در مناطق محروم ، سرکشی به بیمارستانها ، دیدار با علما ، معاینه و کمک به درمان برخی بیماران که صعب العلاج به شمار می رفتند ، پاسخگو بودنش در باره همه تحولات و مشکلات نظام سلامت و... سبب شد مردم، مسؤولان نظام و رسانه ها همواره با وزیر بهداشت مهربان باشند. حتی حاشیه های خبری وزیر بهداشت نیز حاشیه های مثبت و دوست داشتنی بود . ازخبر پولدارترین وزیر ایران بگیرید تا جراحی هایی که برای برخی مسؤولان کشور انجام داد تا چشم آنها را نسبت به مشکلات کشور بیناتر کند ، حضور دایمی در شبکه های مجازی و پاسخگویی صبورانه به کاربران ، سفرهای شبه سیاسی به سوریه و کشوهای دیگر ، راه انداختن کاروان «نورآوران سلامت» در مناطق محروم و درمان رایگان بیماران و کمک های میلیاردی اش به این کاروان و... او را به وزیری متفاوت تبدیل کرده بود.

* ... و اما بعد

 اینجوری نیست که اگر شما اهل حاشیه نباشید ، حاشیه هم اهل سراغ شما آمدن نباشد. بر اساس همین قانون نانوشته ، از مدتی پیش شایعات و حاشیه ها هم رفتند سراغ وزیر دوست داشتنی سابق! شایعه خیز برداشتنش برای ریاست جمهوری که سر زبانها افتاد ، می شد حدس زد در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. یکی دو تا مشکل  بهداشتی مانند کشیدن بخیه های صورت یک بیمار، قصورهای پزشکی پی در پی در برخی بیمارستانها ، کمبود دارو و تجهیزات در بیمارستانها و... سبب شد برخی رسانه ، مهربانی با وزیر را کنار بگذارند و البته در تازه ترین اتفاق و سخنان وزیر در باره مقایسه وضعیت امروز یک بیمارستان با سالهای قبل از دولت یازدهم ،کار از نامهربانی هم گذشت و به بد اخلاقی با وزیر تبدیل شد.

* چه کار می کنیم؟

هدف این نیست که همینجور از روی احساسات و کتره ای از وزیر بهداشت دفاع کنیم . اما وزیر بهداشت اگر در گزارش دادن از اقدامات وزارتخانه اش، یکبار جوری حرف می زند که تحسین دولت یازدهم به نظر می رسد، سزاوار آن نیست که برخی سایت ها ، رسانه و شخصیت های سیاسی ، یکباره عَلَم انتقاد های تند و تیز را بردارند و یا با نیش و کنایه های جناحی و سیاسی فضا را برای عقده گشایی آدمهای مغرض آماده کنند. یعنی لطفاً وزیری را که خودمان تلاشها و کارهایش را توی بوق و کرنا کردیم و برایش هورا کشیدیم، یکروزه از میدان به در نکنید!