قدس آنلاین / بهروز فرهمند: چه بپذیریم مدرک دکترا دارد یا نه و چه قبول کنیم لقب "کیسینجر اسلام" زیبنده اوست یا خیر، از یک نکته نمی توان درباره اش گذشت، این که او به هر موضوعی که ورود می کند و سخن می گوید، چنته اش پُر و دیدگاه هایش متفاوت است؛ دیدگاه هایی که – بیش و کم- جنجالی و خبرساز نیز می شود.

کیسینجر اسلام؟

سخن از حسن عباسی است. زاده شده به سال 1345 در ازنا. کسی که در همه این سال ها او را با نام رییس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز شناخته اند. او که در حوزه‌های گوناگون، از سیاست و سینما تا اقتصاد و تاریخ و فلسفه و ورزش، حرف دارد. او که وقتی با این پرسش روبرو می شود که دکترایش را از کجا گرفته، می گوید: «مدرک دکتری بدون داشتن یک دکترین ارزشی ندارد». حسن عباسی این روزها درپی سخنانی که درباره ارتش بر زبان آورده، حسابی خبرساز شده و واکنش هایی را – از سپاه تا ارتش- برانگیخته است. واکنش هایی که در نهایت موجب شد، خود او متنی را – که برخی رسانه ها عذرخواهی وی نامیده اند- منتشر کند.

یادآوری یک مصاحبه

سال ها پیش- سال 1378- که با او مصاحبه کردم، هنوز مانند این روزها شناخته شده نبود اما همان روزها هم مصاحبه شونده ای متفاوت بود که واژه های "دکترین" و "راهبرد" از دهانش نمی افتاد. یک عینک آفتابی مارک نیز روی میز عسلی کنار دستش خودنمایی می کرد که علاقه اش را به آن پنهان نکرد. خودش می گفت، در جنگ تحمیلی "تکاور" بوده و در چند عملیات برون مرزی حضور داشته است. چند عکس منتشر شده از دوره نوجوانی و جوانی اش در جنگ نشان می دهد، به سر و وضع خودش در جبهه ها هم می رسیده و یک بسیجی رزمنده خوش تیپ بوده. به یاد دارم، انتقاد می کرد که چرا ما در ایران مسائل را عمیق و راهبردی و پیوسته، کند و کاو نمی کنیم و اشاره می کرد که در آمریکا "کیسینجر نامی" پیدا می شود که برای سال های سال، از تجربه اش برای سیاست گذاری های کلان داخلی و بین المللی بهره گرفته می شود. حرف هایش تازه و شیک بود. در همان گفت و گو، با حسرت از "تینک تانک" ها و اتاق های فکر در غرب سخن می گفت و یادآوری کرد که درحال پیاده کردن یک الگوی ایرانی-اسلامی دراین حوزه است و من  نام مرکز دکترینال بدون مرز را برای نخستین بار در همان روزها شنیدم. مرکزی که "اندیشکده یقین" نامیده می شود، دوره‌های آموزشی‌ برای دانشجویان و طلبه های جوان برگزار می کند و در خیابان نیروی هوایی تهران سخنرانی‌های هفتگی دارد. در کنار این، حسن عباسی یک پای ثابت سخنرانی های سیاسی و هنری و فرهنگی و اقتصادی در دانشگاه های کشور نیز است و بحث های نمادشناسی و نشانه شناسی در فیلم ها و سریال های تلوزیونی و بازی های رایانه ای، در سخنرانی های او جایگاه ویژه ای دارند.

این که حسن عباسی در راه اندازی الگوی یک اتاق فکر و دنبال کردن بررسی های راهبردی تا چه اندازه موفق بوده، یک بحث پرمناقشه است. میثم مهدیار، روزنامه نگار در سایت فردانیوز دراین باره می نویسد: چنین رویکرد سرسرانه ای نسبت به حوزه‌های آینده‌پژوهی و تفکر استراتژیک در هیچ یک از اندیشکده‌های جدی اروپایی و آمریکایی نمونه ندارد و هر یک از گزارش‌ها و اسناد محصول این مؤسسه ها گاهی تا چندین کتاب و رساله جدی علمی را به عنوان مطالعات پشتیبان به پیوست دارند.

کنایه شمخانی

پیدا کردن موارد جنجالی و خبرساز حسن عباسی، چندان کار شاق و دشوار نیست، چه این که سخنرانی های پرشمار او، این امکان را به مخاطب می دهد تا موردهایی از این دست را پیدا کند. برای نمونه و به نوشته برخی سایت‌های «پارسینه» و «فردا»، در سال 1389 و در حاشیه برنامه تلوزیونی «دیروز، امروز، فردا» که میهمان آن «علی شمخانی» بود، در لحظات پایانی برنامه، «حسن عباسی» در اعتراض به سخنان شمخانی، به روی خط تلفن آمد و به شمخانی گفت: «اگر علت پذیرش پایان جنگ، به خاطر استفاده عراق از سلاح شیمیایی بود، خب الان هم احتمال استفاده از سلاح هسته‌ای در مقابل ایران وجود دارد؛ پس ما باید تسلیم شویم؟! این کنایه آقای عباسی، به تحلیل‌های وی درباره پایان جنگ برمی گشت. شمخانی هم در پاسخ گفت: اگر حسن عباسی و عباسی‌های دیگر به جبهه می‌آمدند و ما کمبود نیرو نداشتیم، مساله فرق می‌کرد.

بار دیگر، او وقتی خبرساز شد که در سال ١٣٩٢ در یک برنامه‌ زنده‌ تلویزیونی که با موضوع نقد فیلم آمریکایی آرگو برگزار شده بود، گفت: «علت اصلی شکست نیروهای آمریکایی در صحرای طبس، فرسودگی هلی‌کوپترها بوده و نه توفان شن». در همان وقت، این سخنان او واکنش‌های فراوان منتقدان را برانگیخت.

ورود به فلسفه صدرایی و ...

اما سخنان عباسی درباره آیت الله جوادی آملی- به شکل متفاوت- جنجال آفرید و در همان روزها مثل توپ صدا کرد.

حسن عباسی در سال ۱۳۸۹ برای یک سخنرانی به دانشگاه اصفهان رفته بود و در آن جا بحث را به فلسفه اسلامی کشاند و گفت: این حجم چند صد هزار دقیقه ای تلوزیونی آقای جوادی آملی یک نفر بگوید در جامعه اثرش چه بوده است؟! هرجا گفتند ما حاضریم مناظره کنیم و با همان تکنیکی که در بدایه و نهایه است ثابت می کنیم که اینها نمی توانند کاری کنند. اسفار اربعه ملا صدرا ریشه در افکار افلاطون دارد و برای خودش نیست. وی همچنین به فلسفه صدرایی تاخت و گفت: انقلاب ما هم صدرایی نبوده است. صدرایی ها نتوانستند یک طرح اقتصادی حداقل دو صفحه برای طرح تحول اقتصادی ارائه بدهند. اوج ساعات صدا وسیما را می دهند دست صدرایی ها و چپ و راست می گویند حرکت جوهری. چه فایده؟! ... این سخنان پس از 2 سال – در فروردین سال 91- در سایت پارسینه منتشرشد و واکنش های بسیاری را برانگیخت. در یک نمونه، حجت الاسلام والمسلمین غرویان، عضو هیات علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة گفت: در ابتدا باید از آقای عباسی امتحان بدایه و نهایه بگیریم تا بعد در مورد مسائل دیگر صحبت کنیم.

دکتر عبدالحسين خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه نیز در مصاحبه با ماهنامه مهرنامه واکنش نشان داد و گفت: حرف‌های حسن عباسی مشکل روان شناختی دارد، نه فلسفی و روانشناسان باید سخنان او را بررسی کنند.   

خود عباسی اما در پاسخ گفت که هیچ وقت ادعای مناظره با آیت‌الله جوادی آملی را نداشته و چرا بحثی که در یک جمع در یک محیط علمی مطرح می‌شود، باید گزینشی و دو سال بعد دستاویز بازی‌ غیراخلاقی ژورنالیستی شود؟

فوتبال

حسن عباسی دیدگاه جالبی هم درباره فوتبال دارد. او پیشترها گفته است: «جریانی که صهیونیسم جهانی به رهبری هنری کیسینجر در ٤٠ سال گذشته عملیاتی کرد این بود که با فوتبال انتقال دموکراسی و دموکراتیزیسیون و فرایند دموکراسی را عملیاتی کنند و سر ملت را به فوتبال گرم کنند». او می افزاید: «اگر جمهوری اسلامی روزی زمین خورد یکی از زمینه‌های آن مقوله بسط فوتبال است. زیرا برخلاف تصور آنان که فکر می‌کنند فوتبال یک ورزش است، فوتبال ابزار سیاست است. پشت فوتبال سپ بلاتر نیست، دکتر هنری کیسینجر است».

چند انیمیشن

پای چند انمیشن کارتونی هم به سخنرانی های عباسی باز شده است. از جمله، کارتون قدیمی "یوگی و دوستان" که عباسی در بحث اهانت دشمن به پیامبران الهی، درباره اش می گوید: «با ساخت انیمیشن «یوگی» که در ایران نیز پخش شد، شیخ‌الانبیا حضرت نوح(ع) را مورد اهانت قرار دادند».

او درباره کارتون پینوکیو نیز براین باور است که «کاردو کلودی- خالق پینوکیو- از این داستان به خلق پینوکیو می‌رسد که پس از ساخته‌شدن به دست شیاطین اغوا شده و در شکم ماهی گرفتار می‌شود و پس از رهایی تبدیل به انسان واقعی شده و برمی‌گردد».

عباسی یک بار هم در برنامه تلوزیونی "راز" به نقد کارتون "خانواده دکتر ارنست" پرداخت و گفت: خانواده دكتر ارنست نماد دكترین آمریكا برای اداره جهان است.  او به كارتون سوپرمن هم اشاره کرد و افزود:  این كارتون آمریكایی ها را برای ابرقدرت شدن آماده می كند و لباس سوپرمن چون از رنگ قرمز و آبی است و در رنگ پرچم آمریكا نیز قرمز و آبی وجود دارد.

دیدگاه های اقتصادی

دراین میان، دیدگاه های اقتصادی حسن عباسی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، شاید به دو علت: نخست، عدالت محور بودن سخنانش و دوم، مشکلات اقتصادی مردم و این که همه نگاه ها به دنبال نسخه های شفابخش در حوزه اقتصاد است. او یک بار در یک جمع دانشجویی گفت: اگر همین الان همه دستاوردهای انقلاب را زمین گذاشته و به پیش از پیروزی انقلاب بازگردیم در حوزه اقتصاد کمتر از ۵ درصد به عقب بازگشته‌ایم. حسن عباسی بر این باور است که حزب‌الهی‌ترین جریان اصولگرا نیز موضع اقتصادی لیبرال دارد. عباسی همچنین می گوید: ما با پشتوانه دلار اسیر ربای جهانی هستیم اما استادان دانشگاه ما جرأت بیان این واقعیت را ندارند.

به گفته رئیس اندیشکده یقین ، ما ۲۷ برابر استاندارد جهانی بانک داریم.

 

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.