گروه فرهنگ قدس آنلاین - فاطمه زارعی : زیرساخت های آموزش عالی را گاه کلمات و اصطلاحاتی در حرف ها و سخنان مسوولان تشکیل می دهد که مطمئناً برای عده زیادی از دانشجویان نا آشناست.

 شش متر مربع؛ حقی که به دانشجو نمی دهند!

به گزارش خبرنگار فرهنگی قدس آنلاین /فاطمه زارعی :  زیرساخت های آموزش عالی را گاه کلمات و اصطلاحاتی در حرف ها و سخنان مسوولان تشکیل می دهد که مطمئناً برای عده زیادی از دانشجویان نا آشناست.چرا که آن ها با این اصطلاحات و واژه های تخصصی کاری ندارند و تنها به دنبال امکانات و تجهیزات هستند که در روزهای تحصیل برای شان فراهم شود. بنابراین این مسوولان هستند که با مطرح کردن واژه هایی چون " سرانه آموزشی" نه تنها خود را مسوول این کلمات می کنند بلکه باید بر اساس مصوبات مرتبط با همین اصطلاحات، وعده های خود را باید عملی کنند.

از آنجا که دانستن معنای برخی اصطلاحات و واژه هایی که از آن ها سخن به میان آمد برای دانشجویان اهمیت دارد در این گزارش به بررسی سرانه فضای آموزشی در ایران و مشکلات کمبود این حق و حقوق قانونی دانشجویان، می پردازیم. البته اهمیت این مطلب از آن جهت است که دانشجویان باید از حق و حقوق خود مطلع باشند تا در وقت نیاز بتوانند نسبت به تحقق آن رسیدگی کنند.

سرانه فضای آموزشی در تعریفی ساده به فضایی اطلاق می شود که هر دانشجو بتواند در آن تحصیل کرده و از امکانات و تجهیزات آموزشی بهره مند شود.

شش متر مربع اختصاص یافت یا نه؟

در همین باره علی آهون منش رئیس اتحادیه دانشگاه های غیردولتی به خبرنگار ما می گوید: سرانه فضای آموزشی در هر دانشگاه بر اساس آماری که وزارت علوم اعلام کرده به ازای هر دانشجو شش متر مربع است. اما باید دانست که این میزان از سرانه فضای آموزشی در هر دانشگاهی متفاوت است.

وی می افزاید: نمی توان گفت که دانشگاه های ما از استاندارد سرانه آموزشی برخوردار نیستند چرا که یکی از اصول اولیه راه اندازی هر دانشگاه دولتی و غیردولتی، رعایت استاندارد فضای آموزشی است. به عنوان مثال دانشگاه صنعتی اصفهان حدود دو هزار و 700 هکتار زمین دارد در حالی که دانشگاه صنعتی شریف تنها یک و نیم هکتار زمین در اختیارش است. همانطور که پیداست سرانه های فضای آموزشی هر دانشگاه با دانشگاهی دیگر کاملاً متفاوت است بنابراین استانداردها از نظر فضا می توان در دانشگاه های دولتی و غیردولتی فرق داشته باشد.

آهون منش در پاسخ به این پرسش که آیا استانداردهای سرانه آموزشی در دانشگاه های کشور رعایت می شود یا خیر؟ می گوید: در بسیاری از دانشگاه ها این سرانه ها رعایت می شود به عنوان مثال واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با تعداد زیادی فضا مواجه هستند که می توان این فضاها را به نفع سرانه آموزشی دانشجویان به کار برد. اما این را هم در نظر داشته باشید که سرانه یک دانشگاه به نسبت فضایی که در اختیار دارد حتی به نصف استانداردها هم نمی رسد و دانشجویان واحدهای دانشگاهی مثل پیام نور با کمبودهایی مواجه می شوند. نمی توان به استناد اینکه موسسه فضای کافی در اختیار ندارد بر این موضوع صحه گذاشت که دانشگاه ها سرانه آموزشی را رعایت نمی کنند.

به گفته وی، استاندارد سرانه فضای آموزشی را باید به نسبت کل دانشجویان در نظر گرفت. اگر تعداد پنج میلیون دانشجو را ضربدر در شش مترمربع کنیم عددی به دست می آید که باید از وزارت علوم سوال کرد آیا این استاندارد را رعایت می کند یا خیر؟ بنابراین هیچ آمار دقیقی از اینکه در حال حاضر چه میزان فضای آموزشی در کشور موجود است، وجود ندارد.

قانونی سفت و سخت برای مسوولان

باید یادآور شد که شاخص های ارزیابی آموزش عالی در سال 26 آبان ماه سال 1383 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است. یکی از بندهای مهم این مصوبات بند 7-2- الف- است که درباره سرانه فضای آموزشی به تفکیک دانشگاه های دولتی تاکید می کند؛ بنابراین مر قانون در خصوص سرانه فضای آموزشی ایجاب می کند که متناسب با دانشجویان فضای آموزشی هم در نظر گرفته شود.

باید گفت که هر چند آمار مشخصی از میزان کلی سرانه فضای آموزشی در دانشگاه های کشور وجود ندارد اما با یک جست و جوی ساده در سایت های اینترنتی می توان به این نتیجه رسید که بیشتر دانشگاه های ما اعم از دولتی، پیام نور و حتی غیردولتی از کمبود فضای آموزشی رنج می برند.

با جزئیات بیشتر که تحقیق کنیم به این نتیجه می رسیم که تیتر یک اخبار پایگاه های اطلاع رسانی بیشتر دانشگاه ها را وعده های مسوولان برای افزایش فضاهای آموزشی پر کرده است وعده ای که وقتی آخر سال به روسای دانشگاه ها زنگ می زنیم حاکی از عملی نشدن دارد.

تافته جدا بافته!

جالب اینجاست که بارها و بارها مسوولان دانشگاه آزاد اعلام کرده اند فضای آموزشی این دانشگاه نسبت به بقیه مراکز آموزشی کشور چند برابر است.

در همین باره یکی از مسوولان فعلی دانشگاه تاکید کرده که به ازای هر دانشجو 10 متر مربع فضای آموزشی وجود دارد.

حمید میرزاده رئیس دانشگاه آزاد اسلامی هم با صحه گذاشتن بر این ادعا گفته بود: فضای آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی چهار برابر فضای آموزشی دانشگاه‌های دولتی است ما در دانشگاه آزاد اسلامی از فضای آموزشی، استاد و نسبت کیفی تر نسبت به سایر دانشگاه‌ها برخوردار هستیم.

مصایب کمبود فضای آموزشی

فضای آموزشی در هر دانشگاه را امکانات و تجهیزاتی تشکیل می دهد که یک دانشگاه موظف است برای دانشجویان خود تهیه کند. اگر استاندارد وزارت علوم شش متر مربع به ازای هر دانشجو باشد باز هم برخی از دانشگاه ها کمتر از این میزان فضای آموزشی دارند و میزان آن به سه یا چهار مترمربع می رسد.

علی ابراهیم پور دانشجوی یکی از مراکز آموزشی دانشگاه فنی و حرفه ای در این باره به خبرنگار ما می گوید: متاسفانه به علت کمبود فضای کارگاهی، تمام دستگاه های تراشکاری به علت کمبود فضا کنار هم قرار گرفته اند و در حالیکه باید در یک دوره تحصیلی کار کردن با این دستگاه ها را بیاموزیم متاسفانه این امکان وجود ندارد.

سهیلا صبوری دانشجوی رشته شیمی دانشگاه هرمزگان به خبرنگار ما می گوید: در دوره لیسانس تنها دو واحد کارگاهی داشتیم که به علت نبودن کارگاه و در واقع کمبود فضا، استاد به همه 20 داد چون فضایی نبود که در آن آموزش دهد.

آیدا درخشانی دانشجوی دانشگاه پیام نور در گفت و گویی با خبرنگار ما از کمبود فضای آموزشی در یکی از واحدهای این دانشگاه می گوید: به دلیل کمبود کلاس، کلاس های عمومی با 45 تا 50 دانشجو در یک کلاس کوچک برگزار می شد به گونه ای که حتی عده ای از دانشجویان مجبور می شدند خارج از کلاس بایستند یا از کلاس های دیگر اگر پیدا می شد، صندلی خالی بیاورند!

سپهر عمران زاده دانشجوی دانشگاه آزاد هم از کمبود کلاس های درس با وجود ادعای مسوولان این دانشگاه مبنی بر فضای کافی آموزشی خبر می دهد: مسوولان نمی خواهند باور کنند که تعداد دانشجویان علوم بیشتر از سایر دانشجویان است بنابراین باید فضای آموزشی کافی از جمله کلاس های درس در اختیارشان بگذارند اما به عنوان نمونه، کلاس های درس اندیشه های سیاسی قرن بیستم در طبقه رشته مردم شناسی برگزار می شد چون کلاس کافی وجود نداشت.

تشکیل کلاس در ساختمان های غیر آموزشی

به راحتی می توان حدس زد که وزارت علوم در هیچ دوره ای از مدیریت های متعدد نتوانسته است به استاندارد فضای آموزشی دست یابد چرا که در گذر افزایش چشمگیر دانشجویان، اگر هم استانداردی تعریف شده باشد خود به خود چارچوب های آن دچار تغییراتی می شود؛ همانطور که می گویند هر که بامش بیش، برفش بیشتر!

این معضل کمبود فضای آموزشی را هم نباید از نظر دور کنیم که برخی از کلاس ها در فضاهای غیر آموزشی مثل ساختمان معاونت های اداری و مالی یا آموزشی برگزار می شود! حتماً همه ما این موضوع را در دانشگاه خودمان تجربه کرده ایم.

گاه حتی دانشجویان یک یا چند رشته دانشکده ای برای تحصیل ندارند و آن دانشگاه صرفاً اقدام به تحصیل کرده است. به عنوان نمونه می توان به دانشگاه پیام نور شیراز اشاره کرد که طی چند سال گذشته واحدی برای خود دست و پا کرده است و دانشجویانش تا پیش از این که ساختمان اصلی راه اندازی شود در دانشکده های دانشگاه شیراز تحصیل می کردند و آواره این کلاس و آن کلاس بودند. از سوی دیگر، در تعداد زیادی از دانشگاه های دولتی که از مرکز دورتر هستند ساختمان برخی دانشکده ها هنوز راه اندازی نشده است و دانشجویان باید در سایر دانشکده ها آن هم در ساعات آخر به کلاس بروند تا دانشجویان اصلی ابتدا کلاس های شان را تمام کرده باشند.

گفتن و شنیدن از سرانه آموزشی استاندارد در ایران کتابی هست که هرگز انتها ندارد. قصه ای که پایانی بر آن نوشته نمی شود چرا که یک استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار ما تاکید می کرد که این موضوع هیچ گاه اولویت مسوولان آموزش عالی نیست و اگر حتی از استادان هم درباره این موضوع پرسیده شود بدون شک پاسخی علمی و کارشناسی برای آن ندارند. با این حال مهمترین نیازهای آموزشی دانشجویان به عنوان نیروهایی که در حال تربیت برای آینده هستند به این فضای هر چند کوچک برای آموزش و یادگیری نیاز دارند. بنابراین هر چه اولویت این موضوع مهم از دیدگان مسوولان دورتر باشد، دامنه مشکلاتی که حال گریبانگیر دانشجویان و نظام آموزشی ما شده، افزایش می یابد.

 

 

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.