حسینعلی پورافضلی

امام رضا علیه السلام و تبیین نظام ولایی

 امام رضا (ع) به مناسبت های مختلف و بر مبنای رسالت توحیدی خویش در فرصت های گوناگون مسئله ضرورت حکومت اسلامی و جایگاه نظام ولایت و لزوم برخورداری جامعه از ولی و زمامدار را به عنوان یک ضرورت اجتماعی مطرح می کردند.

 

نقش سازنده زمامدار دینی

در همین زمینه فضل بن شاذان یکی از یاران امام رضا(ع) از امام رضا (ع) پرسید: چرا اولوالامر و زمامدار (به عنوان یک ضرورت ) قرار داده شده و مردم به اطاعت آنان مأمور شده اند؟ امام رضا (ع)  در پاسخی حکیمانه ضمن بیان اهمیت وجود زمامدار دینی ، فرمود: ... انا لا نجد فرقة من الفرق ولا ملة من الملل بقوا وعاشوا .... ؛ ما هیچ فرقه اى از فرقه ها و ملتى از ملتها را نمى یابیم که بتوانند باقى بمانند و زندگى کنند، مگر به وسیله رئیس و زمامدارى که کار دین و دنیاى مردم را سامان دهد. با توجه به این اصل مسلم جایز نیست در حکمت حکیم که خلق را بدون سرپرست ترک گوید، با آنکه مى داند این امر براى آنان ضرورى است و بدون رئیس نمى توانند برپا باشند، با دشمنان مقاتله کنند، بیت المال را بین خویشتن تقسیم نمایند، جمع و جماعتشان را برپا دارد و مانع ستم ظالمشان به مظلومشان گردند.(1)
 

دغدغه ولایت

اگر بگوییم که یکى از دغدغه های مهم در زندگى امام رضا (ع) تبیین نظام ولایت و دفاع از اندیشه امامت و پاسخ به شبهات درباره آن و همچنین بیان اهمیت و جایگاه ولایت در زندگى جامعه اسلامى بوده است، سخن به گزاف نگفته ایم. از همین روست که موضعگیری در برابر مدعیان دروغین و هدایتگری عمومی در برابر انحراف از ولایت و امامت در سیره رفتاری آن حضرت موج مى زند .  امام رضا(ع) در روایتی مردم را دعوت می کنند آنجا که می فرماید:  رَحِمَ اللّهُ عَبدًا أحيا أمرَنا . فَقُلتُ لَهُ : فَكَيفَ يُحيي أمرَكُم ؟ قالَ : يَتَعَلَّمُ عُلومَنا ويُعَلِّمُهَا النّاسَ ، فَإِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعونا؛ خدا بيامرزد بنده اى را كه امر ما را زنده كند. گفتم: چگونه امر شما را زنده كند؟ فرمود: دانشهاى ما را فراگيرد و به مردم بياموزد. اگر مردم زيبايي‌هاى سخنان ما را مى‌دانستند، از ما پيروى مى كردند.(2)

 

ولایت، نشان ایمان

حدیث معروف سلسله الذهب را همه شنیده ایم. امام رضا(ع) در این حدیث معروف به نقل از خداوند می فرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ کلمه «لا اله الا الله» قلعه من است، پس هر که در آن قلعه وارد شود، از عذاب من در امان است، و چون کجاوه به راه افتاد، حضرت با صداى بلند فرمود: به شروط کلمه «لا اله الا الله»، و من از شروط آن هستم.

امام رضا(ع) با بیان این حدیث زیبا ضمن پیوند مسئله ولایت با توحید خداوند، راه رستگاری و رسیدن به تقرب پروردگار را پیروی از نظام ولایی  برشمرده و ولایت را به عنوان جواز ورود به دژ محکم خداوند معرفی کرده اند. علاوه بر آنکه امام (ع) با بیان این حدیث ، نقشه شوم مأمون در انحراف افکار عمومی و ایجاد تشویش نسبت به مسئله امامت و ولایت را خنثی کرده و به درستی از اسلام راستین دفاع کرده و مردم را به وحدت حول محور توحید و ولایت فراخواندند.

 

ولایت پذیری ، تسلیم محض

امام رضا(ع) ضمن بیان تئوری ولایت در سیره عملی خویش هم به تبیین جایگاه ولایت و امامت در بین شیعیان می پرداختند.

امام رضا(ع) در همین زمینه می فرماید: من کان منا و لم یطع الله فلیس منا؛ هرکس خودش را با ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست. (3)

نقل می کنند که گروهی از شیعیان در خراسان به محضر امام رضا(ع) آمدند. آنها یک ماه در خراسان ماندند و هر روز دوبار آمدند، امام رضا(ع) آنها را راه نمی داد. به دربان گفتند: به امام رضا(ع) بگو: ما شیعه هستیم از راه دور آمدیم. اگر به ولایت خود برویم و بگوییم  ما یک ماه در خراسان بودیم و با امام رضا(ع) ملاقات نداشتیم؛ چون ایشان اجازه نداده است، این برای ما ننگ است!
امام رضا(ع) بعد از سی روز به ایشان اجازه داد تا نزدش بروند وقتی نزد امام(ع) رسیدند، گفتند: یک ماه است، روزی دوبار آمدیم و شما ما را راه ندادید. حضرت فرمود: به خاطر ادعايتان که مي‏گوييد، شيعيان اميرالمؤمنينيم؟ واي بر شما! (اين چه ادعاي بزرگي است که مي‏کنيد) به درستي که شيعيان اميرالمؤمنين حسن عليه‏ السلام و حسين عليه ‏السلام و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و محمد ابن ابي ‏ابکر بودند، همانها که تسليم محض اوامرش بودند و ذره‏اي در عمل به دستوراتش مخالفت و سرپيچي نکردند، ولي شما در بيشتر کارهايتان با او مخالفيد، و در بسياري از واجبات کوتاهي مي ‏کنيد و حقوق بزرگ برادران ديني خود را کوچک مي‏شماريد.
در آنجا که تقيه و پرهيز واجب نيست، تقيه مي‏کنيد، و آنجا که تقيه حق و لازم است، ترک تقيه مي‏ کنيد. اگر بگوييد و از اولياء و محبان او و دوستدار دوستان او و دشمن دشمنان اميرالمؤمنين هستيد از شما قبول خواهم کرد و منکر حرفتان نخواهم شد لکن اين ادعاي شما که مي‏گوييد شيعه او هستيد ادعاي بزرگ و مرتبه والايي است که اگر عملتان، گفتار و ادعايتان را تصديق و گواهي نکند هلاک و نابود خواهيد، شد مگر آنکه رحمت پروردگار شامل حال شما گردد.(4)

پانوشت ها:

  1. بحارالانوار، جلد 6، ص 60
  2. عيون أخبار الرضا ، ج ۱ ص ۳۰۷ ح ۶۹
  3. سفینه البحار، ج 2، ص 89
  4. احتجاج مرحوم طبرسى ، ج 2، ص 459، ح 318

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.