نرم شدن دل، روان شدن اشک و فروتنی، هم، نشانی از آن است که انسان، سخن پروردگارش را در اعماق وجودش مورد پذیرش قرار داده و هم علامتی است که خداوند، هدی ناقابل بنده خویش را پذیرفته است.

از کجا بفهمیم که دعاهایمان به صلاح است؟!

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان ، ما در این نوشتار به دو سوال مهمی پاسخ خواهیم داد که حتما به ذهن همه شما رسیده است. پس با ما همراه باشید.
پرسش اول: از کجا بفهمیم که دعاها و خواسته هایی که از خداوند داریم به صلاحمان هست یا نه؟
به استناد آیات و روایات،دعا  از امور عبادی است و از احکام، شرایط، آداب خاصی برخوردار است. از جمله ی احکام دعا این است که انسان از خدا چیزی را بخواهد که، حرام نباشد و یا به ضرر دیگران نباشد و یا ...
هم چنین دعایی که در روایات و آیات، سفارش فراوان به آن شده، دعا و درخواست در باره ی حاجات و حوایج معنوی است. مانند درخواست توفیق برای اطاعت اوامر الاهی و ترک محرمات، و دعا برای جامعه ی اسلامی و مؤمنان و ... 
بنابراین؛ اگر چه آموزه های دینی به ما می گوید در امور کوچک و بزرگ دعا کنیم و در دعا اصرار و پی گیری داشته باشیم، ولی برای تشخیص صلاح و مصلحت در دعا باید، به این نکته توجه کرد که دعا نیز امری قانونمند است، لذا نباید با قوانین تشریعی و تکوینی پروردگار در تعارض باشد.علاوه بر آن؛ در حصول نتیجه هم نباید شتاب کرد، و باید استجابت را از جهت زمان به خدا واگذار نمود، تا آنچه مصلحت است عمل نماید.

خشوع و فروتنی در برابر دستورات پروردگار، خود به تنهایی می تواند معیار مناسبی برای درک پذیرش عمل باشد. انسان در هر کردار خود باید بسنجد که در انجام آن، تا چه حد در برابر خدایش فروتن بوده است و هرچه این فروتنی بیشتر باشد، احتمال قبولی آن بالاتر بوده و ثواب بیشتری بدان تعلق خواهد گرفت.

پرسش دوم: از کجا بدانیم عبادات ما نزد خداوند متعال قبول می شود؟
اگرچه پذیرش طاعات و عبادات  و یا رد آنها موضوعی است که با توجه به کردار انسان ها و نیت های آنان مشخص شده و در نهایت، این پروردگار است که کلید قبولی و رد اعمال به دستان او است، اما در منابع اسلامی نشانه هایی برای پذیرش اعمال ارائه شده است.
نرم شدن دل، روان شدن اشک و فروتنی، هم، نشانی از آن است که انسان، سخن پروردگارش را در اعماق وجودش مورد پذیرش قرار داده و هم علامتی است که خداوند، هدی ناقابل بنده خویش را پذیرفته است:
در قرآن کریم می خوانیم: پروردگار، بهترین سخن را فرو فرستاده، کتابى که آیاتش مانند یکدیگر است. آیاتى مکرّر دارد که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانى که از پروردگارشان مى ترسند مى افتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذکر خدا مى شود، این هدایت الهى است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایى مى کند و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایى براى او نخواهد بود.[1]
و یا: «افرادی که از دانش بهره برده اند، هنگامی که آیات قرآن را بشنوند، با صورت به سجده می افتند.... به سجده افتاده، اشک از دیدگانشان جاری شده و بر فروتنی شان افزوده می شود.[2]

اگر چه آموزه های دینی به ما می گوید در امور کوچک و بزرگ دعا کنیم و در دعا اصرار و پی گیری داشته باشیم، ولی برای تشخیص صلاح و مصلحت در دعا باید، به این نکته توجه کرد که دعا نیز امری قانونمند است، لذا نباید با قوانین تشریعی و تکوینی پروردگار در تعارض باشد

موارد یاد شده نشانی از آن است که انسان، سخن پروردگارش را به یقین پذیرفته است، اما همین نشان ها، علائمی از پذیرش اعمال انسان ها نیز می باشد:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله)  فرمود: گریه ای که از خشیت پروردگار سرچشمه گیرد، کلید رحمت خدا و نشانی از قبول عمل و راهی برای پذیرش درخواست های انسان است.[3]
شاید به همین دلیل باشد که در ابتدای برخی زیارات توصیه شده است که تلاش کن در برابر پروردگارت خاشع شوی و اشک بریزی که اگر چنین وضعیتی برایت پیش آید، نشانی از پذیرش عملت خواهد بود.[4]
البته شاید این پرسش به وجود آید که گریه در تمام رفتار عبادی انسان ممکن نیست، مثلا در اعمالی چون زکات، نیکی به والدین، انفاق و ... گریستن معنایی ندارد، پس چگونه می توان قبولی عمل را تشخیص داد؟!
پاسخ، آن است که خشوع و فروتنی در برابر دستورات پروردگار، خود به تنهایی می تواند معیار مناسبی برای درک پذیرش عمل باشد. انسان در هر کردار خود باید بسنجد که در انجام آن، تا چه حد در برابر خدایش فروتن بوده است و هرچه این فروتنی بیشتر باشد، احتمال قبولی آن بالاتر بوده و ثواب بیشتری بدان تعلق خواهد گرفت.


پی نوشتها: 
[1]. زمر، 23.
[2]. اسراء، 109-107.
[3]. دیلمی، محمد بن حسن، إرشاد القلوب، ج 1، ص 98، انتشارات رضی، قم، 1412 ق.
[4]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، ص 88، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1419 ق.


منابع: 
سایت اسلام کوئیست 
إرشاد القلوب، ج 1

تبیان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.