همکاری نظامی ایران و روسیه در نبرد با تروریست‌ها، یک نقطه عطف بسیار مهم تلقی شده است. این موضوع آنقدر آمریکایی‌ها را نگران کرد که معاون سابق سازمان سیاگفت که ماموران مخفی سیا در سوریه باید هر شهروند ایرانی و روس را در سوریه به قتل برسانند!!!

دستاورد و بازتاب‌های همکاری نظامی ایران و روسیه

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، در هفته اخیر، خبرها و تصاویری از حضور جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های روسی در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان در رسانه‌های داخلی و خارجی منتشر شد که بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد.27 مردادماه بود که وزارت دفاع روسیه خبر داد، بمب‌افکن‌های توپولوف و بمب‌افکن‌های سوخو از پایگاه نیروی هوایی ایران برای دومین‌بار از همدان برخاستند و مواضع تروریست‌ها را بمباران کردند.
طبق توافق روسیه و ایران، استفاده از پایگاه نوژه به‌منظور عملیات در سوریه، ضمن کاهش زمان پرواز جنگنده‌ها و بمب‌افکن‌های این کشور، 60 درصد از هزینه حملات ضد داعش را کاسته و بر دقت حملات افزوده است. بر اساس این، فاصله پروازی از فرودگاه نظامی «مُدزُک» در جنوب روسیه تا شهر «تدمر» در سوریه حدود 2150 کیلومتر است که این فاصله از پایگاه نوژه به 900 کیومتر کاهش می‌یابد.

 چرا روسیه از پایگاه‌های هوایی داخل سوریه برای این عملیات‌ها استفاده نکردند؟ با توجه به این‌که بمب‌افکن‌های توپولوف یکی از بزرگ‌ترین هواپیماهای جنگی در نوع خودش است، پایگاه هوایی «حمیمیم» در «لاذقیه» برای فرود چنین بمب‌افکن‌هایی به‌منظور تجهیز و سوخت‌گیری نامناسب است.

بازتاب این همکاری نظامی میان ایران و روسیه و علت مخالفت آمریکایی‌ها و برخی کشورهای عربی

همکاری نظامی ایران و روسیه در نبرد با تروریست‌ها، یک نقطه عطف بسیار مهم تلقی شده است. این موضوع آنقدر آمریکایی‌ها را نگران کرد که معاون سابق سازمان سیا - مایکل مورل - گفت ماموران مخفی سیا در سوریه باید هر شهروند ایرانی و روس را در سوریه به قتل برسانند؛ و نیز برای رژیم صهیونیستی آنقدر خطرناک بود که از آن به «تحولی بسیار مهم»، «آغاز تغییرات ریشه‌ای» و «آغازی بر ساختار جدید در خاورمیانه» یاد کند.
نگرانی آمریکا از همکاری نظامی ایران و روسیه یک دلیل روشن دارد و آن افزایش بازیگری و تعیین‌کنندگی ایران و روسیه در غرب آسیا و در مقابل کم شدن حوزه نفوذ آمریکا در این منطقه است. کارشناسان، حضور جنگنده‌های روسی در ایران را یک همکاری نظامی استراتژیک می‌دانند.

باید گفت همکاری نظامی اخیر ایران و روسیه که در مرحله اول حل بحران سوریه و سپس عراق را مد نظر دارد، به‌معنای تقویت ائتلاف نظامی ایران، روسیه، سوریه و عراق است و این موضوع برای آمریکائی‌ها بسیار سنگین خواهد بود، چراکه تاکنون آمریکائی‌ها تنها دارنده ائتلاف نظامی در غرب آسیا بودند و در مقابل آنان ائتلاف رقیبی شکل نگرفته بود، همکاری نظامی تهران، مسکو، بغداد و دمشق، یکه‌تازی آمریکا در تشکیل ائتلاف‌های نظامی در غرب آسیا را با چالش جدی مواجه می‌کند. این مسأله زمانی بیشتر روشن می‌شود که دریابیم ائتلاف نظامی آمریکا در منطقه بیشتر متکی به توان نیروهای غیرمنطقه‌ای و ناتو است و کشورهای منطقه نظیر عربستان که در ائتلاف‌های آمریکا حضور دارند، ارتش‌های قابلی نداشته و نیروهای آنان بیشتر مزدوران اجاره‌ای هستند. در مقابل همکاری نظامی ایران، روسیه، سوریه و عراق مبتنی بر ارتش‌ها و نیروهای نظامی قدرتمند بومی است که طی سال‌های اخیر توان خود را در مقابله با تهدیدات تروریستی منطقه نشان داده‌اند.
هم‌چنین مخالفت آمریکا با همکاری نظامی ایران و روسیه، پیام ضمنی مهمی هم دارد و آن درک آمریکا از ناتوانی نظامی خود در غرب آسیاست. دولت اوباما ماه‌های آخر خود را می‌گذراند و پرونده‌های نظامی ایالات متحده در غرب آسیا بدون نتیجه و با هزینه‌های زیاد برای کاخ سفید گشوده مانده است. اوباما طی سال‌های قبل، نظامیان آمریکا را تا حد زیادی از عراق خارج کرد، اما در مقابل توسعه نفوذ ایران و روسیه در منطقه، مجبور شد دست به ائتلاف نظامی نمایشی با ادعای مبارزه با داعش بزند، در حالی‌که رسما اوباما و هم‌حزبی‌اش، یعنی هیلاری کلینتون در تشکیل داعش متهم شناخته می‌شوند. در افغانستان اقدامات نظامی آمریکا که بیش از یک دهه است، نتیجه‌ای در بر نداشته و کاخ سفید نمی‌داند با پرونده افغانستان و طالبان چه باید بکند؟ آمریکا در خلیج فارس و در پایگاه‌های نظامی وابستگانش همچون بحرین و قطر، منزوی شده است و تنها با تکیه بر گروه‌های تروریستی، حضورش را در غرب آسیا پیش می‌برد و به شکل فریبکارانه‌ای با ادعای مبارزه با همین گروه‌ها، حضورش را توجیه می‌کند.

همه این مسائل در حالی است که اوباما قدرت را یا باید به فردی ناشی همچون ترامپ واگذار کند که نهادهای آمریکایی و حتی جمهوری‌خواهان او را بی‌تدبیر و خطرناک می‌دانند و یا آن‌را به هیلاری کلینتون بسپارد که به‌مراتب بسیار ضعیف تر از اوباماست. بنابراین بخش زیادی از مخالفت آمریکا با همکاری نظامی تهران - مسکو، فریادی از سر ضعف است.
کما این‌که سعودی‌ها و دولت‌های عرب وابسته به آن، این اقدام را «چالشی بزرگ برای آمریکا و عربستان»، «نقطه عطف‌ بی‌سابقه»، «پیام سیاسی صریح به آمریکا»، «اقدامی استراتژیک از درون یک ائتلاف واحد» و «برهم‌زننده» تعادل در منطقه یاد کردند.

 علنی شدن استقرار چند فروند جنگنده روسی در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان و برخی از رسانه‌های داخلی داشت. در میان این بازتاب‌ها، جریانی به‌صورت فعال مشاهده شد که قصد داشت با بهره‌گیری از این موضوع، القا نماید که جمهوری اسلامی برخلاف اصول نه شرقی نه غربی و قانون اساسی، پایگاه نظامی در اختیار خارجی‌ها قرار داده است. با توجه به این‌که سیاست نه شرقی نه غربی از سیاست‌های ثابت نظام اسلامی بوده و این نوع شبهه‌افکنی‌ها می‌تواند در صورت پاسخ ندادن، پیامدهای منفی روی آحادی از جامعه داشته باشد، ذکر نکاتی در این‌خصوص ضروری است:

1.     به‌طور قطع جمهوری اسلامی، هرگز در اختیار هیچ قدرت خارجی، پایگاه نظامی (آن‌گونه که در کشورهای تحت سلطه مشاهده می‌شود) قرار نخواهد داد. اکنون برخی از کشورهای قدرتمند جهان که دارای سابقه استعمارگری هستند، در گوشه و کنار جهان، پایگاه نظامی ایجاد نموده‌اند و از طریق این پایگاه‌ها، سیاست‌ها، اهداف و برنامه‌های خود را به پیش می‌برند. هم‌اکنون آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها، در چندین کشور منطقه مانند عربستان، امارات، اردن و قطر دارای چنین پایگاه‌هایی هستند.
    در ایران قبل از انقلاب، آمریکایی‌ها پایگاه‌هایی را در داخل خاک ایران در اختیار داشتند. این نوع پایگاه‌ها، معمولاً نه تنها هیچ نوع ارتباطی با منافع و امنیت کشورهایی که در آن‌ قدرت‌ها پایگاه زده‌اند ندارد، بلکه در تعارض با منافع آن کشورها بوده، صرفاً تأمین‌کننده قدرت‌های خارجی خواهد بود.طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، دولت ایران مجاز به در اختیار قرار دادن چنین پایگاه‌هایی به قدرت‌های خارجی نیست‌.

2.     استقرار چند فروند هواپیمای جنگنده روسی در پایگاه هوایی نوژه، در چارچوب یک همکاری مشترک و براساس توافق و در راستای مبارزه با گروهک تروریستی داعش انجام گرفته است. تفاوت اساسی و ماهوی بین قرار دادن پایگاه نظامی در اختیار قدرت خارجی و همکاری‌های مشترک که به‌صورت مقطعی بین دو یا چند کشور برای دفع یک تهدید و خطر انجام می‌شود، وجود دارد.
3.     خطر داعش، یک خطر جدی برای امنیت جهان اسلام و تمامی کشورهای آسیایی به‌حساب می‌آید. گروهک‌های تروریستی و ازجمله داعش، به‌صورت حساب‌شده از سوی کشورهای غربی با محوریت آمریکا در منطقه غرب آسیا و به‌ویژه کشورهای سوریه و عراق، با اهداف خاص شکل گرفتند. بدیهی است که تمامی کشورهای در معرض این خطر، با یکدیگر جهت دفع این خطر همکاری مشترک داشته باشند.

    جمهوری اسلامی با این منطق به کمک مستشاری در سوریه و عراق روی آورد که اگر با تروریسم در این دو کشور مبارزه نکند، روزی در داخل ایران باید با همین تروریست‌های ساخته و پرداخته غرب و ازجمله داعش مبارزه کند. همین نوع خطر را روس‌ها احساس می‌کنند. روس‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که اگر تروریست‌ها را داخل سوریه و عراق دفن نکنند، به‌زودی باید با آن‌ها در حوزه امنیت ملی خود و در کشورهایی چون تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، چچن و حتی داخل مسکو مبارزه نمایند.
4.     کسانی‌که این روزها تصور می‌کنند جمهوری اسلامی از اصل نه شرقی نه غربی عدول کرده و پایگاه نظامی در اختیار روس‌ها قرار داده، گویا در این سال‌ها خواب بوده‌اند و هیچ درک درستی از تحولات منطقه و جهان در سال‌های اخیر ندارند. بر این اساس به ایران و روس، با همان نگاه سابق می‌نگرند.

    واقعیت این است که اکنون جمهوری اسلامی به یک قدرت واقعی، برتر و تعیین‌کننده در منطقه تبدیل شده و در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت مؤثر بین‌المللی قرار دارد. یکی از مهم‌ترین و قاطع‌ترین دلایل برای این نوع نگاه به جمهوری اسلامی، قدرت ائتلاف‌سازی ایران در منطقه برای مقابله با تهدیدات منطقه‌ای است. همان‌طور که اشاره شد، گروهک‌های تروریستی در منطقه و به‌ویژه در کشور عراق و سوریه، از سوی شبکه استکبار به سرکردگی آمریکا و شبکه صهیونیسم به سرکردگی رژیم صهیونیستی با کمک متحدین منطقه‌ای آنان به‌وجود آمدند.
    بحران‌آفرینی در سوریه با استفاده از این گروه‌های تروریستی، با هدف تغییر در ترتیبات منطقه‌ای و شکل‌دهی به خاورمیانه بزرگ و هموار کردن مسیر برای گسترش ناتو به شرق انجام گرفت. کشوری که توانست در سوریه برای مقابله با این تهدید مشترک برای بسیاری از کشورها و ملت‌ها در منطقه، ائتلاف واقعی مبارزه با تروریسم به‌وجود بیاورد، ایران بود.

    اگر کمک‌های مستشاری ایران نبود، به اعتراف خود سوری‌ها، حکومت سوریه سقوط می‌کرد. همین اتفاق در عراق برای دولت این کشور رخ می‌داد. ایران در سوریه موفق شد محور ائتلاف مبارزه با تروریسم شود. حزب‌الله لبنان، دولت عراق، مبارزان افغانی در قالب لشکر فاطمیون و عشایر عراق، همگی با محوریت ایران در کنار ملت، دولت و ارتش سوریه قرار گرفتند و عرصه را برای تروریست‌ها تنگ ساختند. ورود روس‌ها به این ائتلاف، به پیشنهاد ایران بود. روس‌ها هم برای دفع یک خطر قطعی که امنیت ملی آن‌ها را نشانه رفته بود، وارد این ائتلاف شدند. ارائه تسهیلات و خدمات پروازی به چند فروند جنگنده روس برای مبارزه با داعش در پایگاه نوژه همدان از چنین منطقی برخوردار است.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.