لیلا کردبچه : با وجود دلبستگی شهریار به موازین و سنت‌های شعری گذشته ایران، نمی‌توان او را به تمام معنا شاعری سنت‌گرا تلقی کرد و تأثیر مکتب‌ها و اسلوب‌های ادبی معاصر را در شعر او نادیده گرفت. تأمل در اشعار شهریار این نکته را تأیید می‌کند که او با شناخت، ارزیابی و نقادی شیوه‌های ادبی روزگار خود، هرآنچه را که شایسته می‌یافت برمی‌گزید و در خلق آثار خویش از آن‌ها بهره می‌گرفت.

از میان مکتب‌های ادبی اروپایی که از دهه‌های نخست قرن بیستم در ایران رواج یافته، شهریار به‌طور خاص برخی از ویژگی‌های رمانتیسم را که با سرشت شعر فارسی مناسبت بیشتری داشت، در آثار خود به‌کار می‌گرفت. وی ضمن بحثی که در مقدمه  دیوان خویش در ارزیابی مکتب‌های ادبی آورده، به‌صراحت در این‌باره سخن گفته و جنبه‌هایی از رمانتیسم را که از نظر او برای ادبیات ما سودمند بوده، نشان داده است.

آشنایی با مکتب رمانتیسم

با تأمل در گفتار و اشعار شهریار به‌نظر می‌رسد که او در آغاز از رهگذر منظومه «افسانه » نیما و «سه‌تابلو»ی میرزاده  عشقی با کاربرد اصول رمانتیسم در شعر فارسی آشنایی یافت و از منظومه بلندی که او در ذکر مفاخر ادب و هنر ایران پرداخته چنین برمی‌آید که او پس از آشنایی با نیما و عشقی، آثار نویسندگان و شاعران رمانتیک ایران و برخی آثار رمانتیک‌های جهان را نیز با دقت خوانده و به استنباط مشخصی در این‌باره دست یافته است و پس از آن با همه  سنت‌گرایی، مدافع بهره‌گیری از برخی وجوه رمانتیسم شده و از آن میان به‌ویژه صحنه‌آرایی و فضاسازی رمانتیک را از شعر «سه‌تابلو» عشقی، و تخیل رمانتیک را از «افسانه» نیما آموخته و با تلفیق متناسب آن‌ها با یکدیگر و بهره‌گیری از وجوه محتوایی رمانتیسم توانسته آثاری کمال‌یافته‌تر از سروده‌های این پیشروان پدید آورد.

رمانتیسم در شعر شهریار به‌موازات نقد تمدن و نکوهش نمودهای آن که در زندگی پرتصنع شهری به جلوه درمی‌آید، منادی بازگشت به طبیعت و زندگی ساده و بی‌آلایش روستایی است؛ رویکردی که آثار او را از توصیف‌های ستایشگرانه طبیعت و مناظر پرنقش و نگار و بکر آن سرشار کرده است و برخلاف آثار کلاسیک که در آن‌ها، اغلب توصیف بیرونی طبیعت را مدنظر قرار می‌دهد، در شعر او این توصیف با ادراک درون‌گرایانه  طبیعت و همدلی با آن همراه است و حالات و خصوصیات طبیعت در آثار او، در پیوند با احساسات و عواطفش بیان می‌شود.

بازگشت به طبیعت و گذشته

از مهم‌ترین وجوه رمانتیسم در شعر شهریار، بازگشت به گذشته و دوران کودکی است. رمانتیسم به یک اعتبار، زاییده  بحران میان سنت و مدرنیسم بود، در روزگاری که ابعاد این بحران به عرصه‌های مختلف حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دامن می‌گسترد و تزلزل مبانی ارزش‌ها، تشتت فکری، آشفتگی اجتماعی، بی‌ثباتی اوضاع و تیرگی چشم‌انداز آینده را در پی می‌آورد، برای هنرمند رمانتیک جز نقد و نفی واقعیت‌های موجود و بازگشت به دوران ماقبل رمانتیسم راهی گشوده نمی‌ماند.

آرزوی بازگشت اشتیاق‌آمیز و نوستالژیک به گذشته، در عین‌حال که از مبانی معرفتی ویژه‌ای سرچشمه می‌گرفت، مبتنی‎‌بر ارزیابی رمانتیک‌ها از تیرگی حال و چشم‌انداز آینده بود. با چنین نگاه و ارزیابی بود که رمانتیسم، بازگشت به عصر سنت و دوران ماقبل تجدد را شعار خود ساخت.

شهریار به‌گواهی اشعارش از این جنبه  رمانتیسم تأثیر بسیار پذیرفته و به صورت‌های مختلف آن را در سروده‌های خود بازتاب داده است. با تأمل در شعر شهریار، جلوه‌های گوناگون این بازگشت نوستالژیک به گذشته را می‌توان از طریق نقد مظاهر و پیامدهای تمدن جدید و آرزوی بازگشت به دوران ماقبل مدرنیسم، بازگشت به دامان طبیعت، ستایش زندگی روستایی، و آرزوی بازگشت به دوران کودکی در شعر شهریار دید.

روستا، نماد فطرت انسانی

بررسی شعر شهریار به‌وضوح تأیید می‌کند که او تا چه حد در خلاقیت ادبی خود وامدار روستا و طبیعت آن است؛ چنانکه به‌جرأت می‌توان گفت که اگر او ایام کودکی خود را در روستا و دامان طبیعت نمی‌گذراند، نه‌تنها به خلق منظومه  «حیدربابا»ی خود توفیق نمی‌یافت، بلکه بسیاری از اشعار دیگر او نیر ناسروده باقی می‌ماند. پرداختن به بازسازی خاطرات کودکی و غرق‌شدن در حلاوت حزن‌آمیز آن، در شعر او به‌منزله  گریز از زندگی تمدن‌زده  شهری و ناملایمات و دلهره‌های آن و پناه‌بردن به مأمن طبیعت و سنت و سادگی است؛ به‌ویژه اینکه دوران کودکی شهریار که در عین‌حال خوشترین ایام حیات وی نیز بوده، در عصر غلبه  سنت و رواج رسوم عاری از تکلف دوران ماقبل تجدد سپری شده بود. خاطرات کودکی شهریار را از یک‌سو به متن سنت‌ها برمی‌گرداند، و از سوی دیگر به آغوش صمیمیت روستا و طبیعت که ایام کودکی او در دامنه  آن‌ها سپری شده بود، درمقابل ادوار بعدی زندگی او که با گسترش مظاهر تمدن همراه، و از نامرادی‌ها و حسرت‌ها و ناکامی‌ها سرشار بود. به همین دلیل، پرداختن به دوران کودکی در کلام او، همانند رمانتیک‌های دیگر، ابعاد فلسفی و اجتماعی می‌یافت و از خاطره‌پردازی صرف فراتر می‌رفت.

شاعر کودکی‌ها

شهریار در بسیاری از سروده‌هایش با گونه‌ای تلقی رمانتیک به دوران کودکی نگریسته و از گنجینه  خاطرات کودکی، برای خلق مضامین و تصاویر شعر خود بهره برده است. خاطرات ایام کودکی شاعر چنان تأثیر جادویی و جاودانه‌ای در روح شاعر گذارده بود که او در دوره‌های بعدی زندگی خویش، هیچ‌گاه نتوانست از تأثیر پرجاذبه آن روزگاران برکنار بماند. او در بسیاری از سروده‌های خویش، ضمن بیان خاطرات دوران کودکی، با حسرت از آن روزهای سپری‌شده یاد کرده است؛ مانند منظومه  «حیدر بابا» و «خان‌ ننه» و «در جست و جوی پدر» و بسیاری دیگر از سروده‌های فارسی و ترکی او که در آن‌ها آرزوی بازگشت نوستالژیک به گذشته، زمینه‌ساز مضمون‌پردازی‌ها و تصویرسازی‌های بکر و بدیع شده است. درحقیقت شهریار هم از حیث جمال ‌شناسی و وجوه بلاغی، و هم از جهت نوع نگاه به گذشته و حال و آینده  انسان و نحوه  آسیب‌شناسی خاص او و شیوه چاره‌گری اجتماعی شاعرانه، از آموزه‌های مکتب رمانتیسم تأثیر پذیرفته است و برمبنای آن، دامنه  خلاقیت‌های خود را گسترش داده و به تشخص شعری رسیده است.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.