هر پنج نشستند افطار کنند، اول لقمه را که علی (ع) برداشت مسکینی به در خانه ایستاد و گفت درود بر شما ای اهل‌بیت(ع) محمد من مسکینی از مساکین مسلمانم مرا اطعام کنید از آنچه می‌خورید خدا از طعام بهشت به شما بخوراند لقمه را از دست نهاد.

روایت شیخ صدوق از نزول آیاتی در شأن اهل‌بیت(ع) به نقل از امام صادق(ع)

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم ، روز 25 ذی‎الحجه مصادف با نزول سوره «هل أتی» است. این سوره از جمله سوره‎هایی است که سبب نزول آن ماجرایی از پنج تن آل عباست که شیخ صدوق در امالی خود داستان آن را از قول امام صادق(ع) اینگونه بیان می‎کند:

امام صادق از پدرش در تفسیر (سوره هل اتی آیه 7) وفا می‎کنند به نذر، فرمود حسن و حسین‏ که کودک بودند بیمار شدند. رسول خدا (ص) با دو مرد به عیادت آنها آمد. یکی از آنها گفت ای أبو الحسن اگر برای دو فرزندت نذری می‎کردی، خدا آنها را شفا می‌داد. فرمود سه روز به شکرانه خدا روزه می‌دارم و فاطمه (س) هم چنین گفت و حسن و حسین هم گفتند ما هم سه روز روزه می‌داریم و کنیزشان فضه هم چنین نذری کرد خدا جامه عافیت در تن آنها کرد.

صبح نیت روزه گرفتند و طعامی نداشتند. علی (ع) نزد همسایه یهودی خود شمعون که شغل پشم داشت رفت و فرمود می‌توانی مقداری پشم به من بدهی که دختر محمد برایت بریسد و سه صاع جو در عوض آن بدهی؟ گفت آری: مقداری پشم با جو به آن حضرت داد و او به فاطمه خبر داد و قبول کرد و اطاعت کرد و یک سوم پشم را رشت و یک صاع جو را برداشت و آسیا و خمیر کرد و پنج قرص نان از آن پخت برای هر تن قرصی علی نماز مغرب را با پیغمبر خواند و به منزل آمد و سفره گستردند و هر پنج نشستند افطار کنند، اول لقمه را که علی (ع) برداشت مسکینی به در خانه ایستاد و گفت درود بر شما ای اهل‌بیت(ع) محمد من مسکینی از مساکین مسلمانم مرا اطعام کنید از آنچه می‌خورید خدا از طعام بهشت به شما بخوراند لقمه را از دست نهاد و فرمود:

فاطمه ای صاحب مجد و یقین‏  ای دخت خیر الناس کل اجمعین
‏ بر در نبینی بینوا یک مسکین‏  ایستاده می نالد زار و غمین‏
دارد شکایت با خدا آن کمین‏  هر که کند خیر بگردد سمین‏
وعد او هست بهشت برین‏  کرده خدایش به بخیلان حرام‏
صاحب بخل است مدامی حزین‏  آتش دوزخ بردش در سجین‏
نوش حمیم است و همی با غسلین‏

فاطمه رو به علی (ع) کرد و گفت:
ای ابن عم امر تو سمع و طاعت‏  مرا نه پستی است و نی ملامت‏
تو را خوراک از خرد و براعت‏  مرا امید است از این مجاعت‏
پیوست با نیکان و با جماعت‏  روم به فردوس ابا شفاعت‏

و هر چه در سفره بود برداشت و به مسکین داد و گرسنه خوابیدند و جز آب نچشیدند و سپس ثلث دوم پشم را برداشت و رشت و صاعی از جو بر گرفت و آسیا کرد و خمیر کرد و پخت و پنج قرص نان فراهم کرد و برای هر سری قرصی و علی (ع) نماز مغرب را با پیغمبر خواند و به منزل آمد و چون سفره گستردند و پنج تن نشستند و علی اول لقمه برگرفت، یتیم مسلمانی بر در خانه ایستاد و گفت درود بر شما خانواده محمد، من یتیم مسلمانیم از آنچه خود می‌خورید به من بدهید ، خدا به شما از خوراک بهشت عطا کند. علی لقمه از دست نهاد و فرمود:
فاطمه دخت سید کریمان‏  دخت پیمبری نه از لئیمان‏
باشد بخیل دائم از ذمیمان‏  می‎کشدش به آتشی چه سوزان‏
می‌نوشد از صدید و از حمیمان‏

فاطمه رو به او کرد و می‌فرمود:
می‌دهمش بی‌باک من عطا را  برمی‏‌گزینم بر همه خدا را
شب را گرسنه باشند این دو شبل ما را  کشته شود کوچکترش فکارا
در کربلا ربوده گردد زارا  بر قاتلش صد وای و صد خسارا
دوزخ کشد او را بته ز نارا  پندش بود سنگین‏‌تر از نصاری‏

سپس هر چه در سفره بود به آن یتیم داد، قسمت سوم پشم را رشت و آخرین صاع جو را آسیاب کرد و خمیر کرد و پنج قرص دیگر برای هر سری قرصی از آن پخت علی نماز مغرب را با پیغمبر خواند و به منزل آمد و سفره گستردند و اول لقمه را که علی برگرفت، اسیری از مشرکان از در خانه آواز داد ای خاندان محمد ما را اسیر کنید و در بند کنید و خوراک ندهید، علی (ع) لقمه را از دست بر زمین نهاد و فرمود:
فاطمه ای دخت نبی احمد  دخت نبی سید مسدد
آمد اسیری بر درت بی‌‏مسند  در بند ناتوانیش مقید
دارد شکایت از مجاعه بی‌حد  اطعام امروزت بیابی در غد
نزد خدای واحد موحد  زارع درو کند هر آنچه کارد
بده تو مگذار که گردد فاسد

 فاطمه می‌فرمود:
زان جو نمانده است غیر صاعم‏  که نان کند دو دست و هم ذراعم‏
شبلان من گرسنه در کنارم‏  وامگذارشان خدای کردگارم‏
که بابشان در خیر شد پناهم‏  با دست نیرومند او براهم‏
نه معجزم بسر نه بر کف آهم‏  بجز عبا که بافته‏ام بصاعی‏

هر چه در سفره بود برگرفتند و به آن اسیر دادند و همه گرسنه خوابیدند و صبح را روزه نبودند و چیز خوردنی هم نداشتند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.