۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۹
کد خبر: 460169

پوریا پورشیبانی:وقتی خبر قبولی در کنکور را شنیدم، به حدی خوشحال شده بودم که نمی دانستم چطور در عرض کمتر از 5 دقیقه، فاصله ای 20 دقیقه ای را دویدم تا به منزل برسم و موضوع را برای اعضای خانواده تعریف کنم. آن روزها را هرگز از یاد نمی برم. به هر حال، دیگر دانشجو بودم و خوشحالی ام دو دلیل داشت؛ اول اینکه وارد محیط جدید و دوره تازه ای از زندگیم می شوم و دوم اینکه حداقل 3 یا 4 سالی ماجرای رفتن به سربازی را به تعویق می اندازم.

البته اینها، فقط ابتدای ماجرا بود چون رفته رفته، موضوع برایم با گذشت زمان دچار تغییر شد. روزی که برای ثبت نام وارد دانشگاه شدم، اتفاقاتی را تجربه کردم که عجیب و شاید بین تمام کشورهای جهان منحصر به فرد بود. این مسایل، هیجان نخست قبولی در کنکور را گرفت و دیدگاه تازه ای از جهانی که در آن زندگی می کنم و دانشگاهی که در آن ثبت نام کرده ام، به من داد. این یادداشت در واقع زبان اعتراض من به شیوه ثبت نامی که در دانشگاه داشتم، است. برای ثبت نام در هر موسسه آموزشی، نیاز به یکسری مدارک مشخص است؛ عکس 6 در 4 ، تاییدیه مدارک تحصیلی قبلی، مدارک شناسایی، ریزنمرات از آخرین مدرک تحصیلی و...

کارِ ثبت نام با همین اسناد آغاز می شود و دقیقاً همین جا، تونل اتفاقات عجیب است. شما پیش از کنکور، تمام مدارک شناسایی خودتان را در اختیار سازمان سنجش قرار داده اید و حتماً سازمان سنجش این مدارک را به دانشگاهی که در آن قبول شده اید، انتقال داده است اما گویا این مسایل هیچ تاثیری در کار مسوولان خدمات دانشگاهی ندارد و آن ها باید خودشان، همه چیز را کنترل کنند. مرحله نخست، تکمیل یکسری فرم است، سپس ارایه مدارک به مسوول دفتر واحد دانشگاهی و انتظار برای گرفتن تاییدیه ها. مرحله دوم، کمی پیچیده تر است، شما باید بوروکراسی را آغاز کنید. از این طبقه به آن طبقه بروید و امضا و مُهر بگیرید. انگار کسی که قرار بود چارت اداری دانشگاه ها را ترسیم کند، نمی توانست واحدهای بایگانی، مدیریت، دفتر دانشگاه و... را کنار هم بچیند تا دیگر نیازی به صرف زمان، انرژی و اعصاب برای کنترل مدارک نباشد. در دل این مرحله، مرحله سومی هم وجود دارد که شما را شگفت زده می کند. مدارک در دست شماست و به هر دفتری که می روید، یک نفر باید زیر یکسری از برگه ها را امضا کند. تصورتان این است که طرف مقابل، حوصله به خرج می دهد و با دقت، امضا می کند اما در واقع کشیدن یک خط ساده است که هر کسی می توانست آن را انجام بدهد! البته باید خیلی خوش شانس باشید که وقتی وارد هر اتاق می شوید، کارمندان دانشگاه پشت میزشان حاضر باشند وگرنه اوضاع خیلی پیچیده می شود. گام چهارم، بازگشت به خانه نخست است. به دفتر دانشگاه. شما در طبقات مختلف دانشگاه چرخیده اید، امضاها را جمع کرده اید، پای برگه های تان مهر زده اند و آماده اید برای ثبت نام اما در این مرحله، با موضوعات دیگری مواجه می شوید. ژتون ناهار، خوابگاه، وام دانشجویی، همکاری با انجمن ها و نهادها درست در همان گام اول ورودتان به دانشگاه، آمادگی برای انتخاب واحد، تعیین زمان حذف و اضافه، ارایه اصل مدرک تحصیلی قبلی که اگر موجود نباشد، باید بابتش به دانشگاه، سفته بدهید.

حالا من حدود یک هفته ای می شود که همه این مراحل را سپری کرده ام و ثبت نامم نهایی شد اما مساله ای که ذهنم را درگیر کرده، یک پرسش ساده است: برای یک ثبت نام دانشگاهی، واقعاً به این همه بوروکراسی نیاز است؟ نمی توان برنامه ای نوشت که به صورت جامع و در فضای مجازی، تمامی امور مربوط به ثبت نام پیش از ورود دانشجو به دانشگاه را انجام داد؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.