قدس آنلاین / ملیحه پژمان: آنطوان بارا سال‌هاست به‌عنوان عضو اتحادیه نویسندگان کویت، سوریه و عرب فعالیت می‌کند و تألیفات قابل توجهی به زبان عربی و فرانسه دارد. وی از معدود اتباع مسیحی است که توجه ویژه‌ای به مکتب اهل‌بیت‌(علیهم السلام) دارد و دو کتاب ارزشمند «حسین در اندیشه مسیحیت» و « زینب، فریاد فرمند» را با هدف بازتعریف شخصیت امام حسین(علیه‌السلام) و خواهر ارجمندشان حضرت زینب (سلام الله علیها) به رشته تحریر درآورده که هر دو به زبان فارسی ترجمه شده است.

هر چقدر درباره سیدالشهدا(علیه‌السلام) و خواهر ارجمندش  کتاب تألیف شود، باز هم حق جانفشانی‌های آنان ادا نخواهد شد/ امام حسین(ع) گرایش به تشیع را در ذهن و جانم ایجاد کرد

دکتر آنطوان بارا، نویسنده، روزنامه نگار و اندیشمند شیعه گرای مسیحی، سوری الاصل و ساکن کویت است. وی متولد سال 1943 سوریه و دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات عرب و فرانسه و مدرک دکتری در رشته خلاقیت بشری است. او در سال 1963 به استخدام وزارت اطلاع‌رسانی کویت درآمد و اکنون به‌عنوان دبیر روزنامه کویتی «الکویتیه» مشغول به فعالیت است. آنطوان بارا سال‌هاست به‌عنوان عضو اتحادیه نویسندگان کویت، سوریه و عرب فعالیت می‌کند و تألیفات قابل توجهی به زبان عربی و فرانسه دارد. وی از معدود اتباع مسیحی است که توجه ویژه‌ای به مکتب اهل‌بیت‌(علیهم السلام) دارد و دو کتاب ارزشمند «حسین در اندیشه مسیحیت» و « زینب، فریاد فرمند» را با هدف بازتعریف شخصیت امام حسین(علیه‌السلام) و خواهر ارجمندشان حضرت زینب (سلام الله علیها) به رشته تحریر درآورده که هر دو به زبان فارسی ترجمه شده است.
آنطوان بارا در بخشی از معرفی بیوگرافی خود نوشته است: «هویت فکری‌ام این‌گونه شکل گرفته که فردی «مسیحی مذهب، شهروندی مسلمان و سنتی،‌ عرب زبان و عاشق شیعه» ام.»وی خود را در گرایش به اسلام مدیون مرحوم پدرش می‌داند و معتقد است، آموختن تسامح و بخشندگی از پدرم سبب آشنایی ام با اسلام شده است. این نویسنده مسیحی همچنین بسیاری از سوره‌های قرآن کریم را در دوره دبیرستان بر سر کلاس‌های درس تلاوت می‌کرده است. ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) فرصتی مغتنم بود تا با این اندیشمند مسیحی گفت و گو کنیم و دکتر بارا از ارادت ویژه اش به خاندان وحی بگوید.

 جناب آقای دکتر! شما یک مسیحی هستید، اما گرایش‌های لطیف و ویژه ای به تشیع دارید، در نگاه شما شیعه چه تعریفی دارد؟
تشیع بالاترین درجات عشق الهی و معرفت حقانی را معرفی می‌کند، ضمن اینکه بزرگ‌ترین شخصیت‌های ارزشمند الهی و دینی در عالم شیعه ظهور و بروز کرده‌اند که هر کدام از آنان چراغی روشن برای هدایت بشریت هستند. شیعه به معنای تسلیم شدن حقیقی در مقابل ذات الهی است و من به خودم می‌بالم که برای درک حقایق نامکشوف زندگی ام، به جهان تشیع ورود پیدا کرده‌ام، جهانی که سرشار از نکات روشن و نامکشوف است و بی‌تردید با آمدن آخرین فرزند امام حسین(علیه‌السلام) روشن تر از همیشه پیش روی بشریت قرار خواهد گرفت.

  چه جرقه هایی سبب شد که شما به سمت تحقیق و مطالعه تشیع گرایش پیدا کنید؟
تشیع،‌ آیینی ارزشمند است و همه ائمه هدی(علیهم السلام) در این آیین به امامت و ولایت مؤمنان برگزیده شده اند که هر کدام جایگاه ویژه ای در شیعه و عالم هستی دارند. امام حسین(علیه‌السلام) بیشترین جرقه‌ها را برای تحقیق و مطالعه درباره شیعه در ذهن و جانم ایجاد کرد، اما در کنار بررسی شخصیت والای سومین پیشوای شیعیان از نهج البلاغه هم استفاده کردم و بیش از 25 مرتبه این کتاب حیات بخش و انسان ساز را به طور کامل خواندم. راستی که علی(علیه‌السلام) هم در دنیا بی بدیل بوده و جهان تفکر ایشان مافوق تصور و ادراک بشریت بوده و امام حسین(علیه‌السلام) فرزند مکتب چنین پدری است.

 یکی از آثار ارزشمند تألیفی شما «حسین در تفکر مسیحیت»‌ است، اما نوشتن درباره سیدالشهدا(علیه السلام) معرفت و شناخت می‌خواهد،‌ این شناخت برای شما چگونه حاصل شد؟
این سؤال من را به خاطرات سال‌هایی دور برد، یادم هست پیش از نگارش این کتاب،‌ مشغول تحقیق درباره شخصیت‌های بزرگ اسلام و شیعه بودم، در همان زمان کتابی به نام «فضل معظم» از یکی از دوستانم به دستم رسید. کتاب را خواندم و بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم. در آن دوران تشنه شناختن حسین(علیه‌السلام) بودم و می‌خواستم بدانم چرا 50 سال پس از رسالت یک پیامبر، دینش منحرف می‌شود و نواده اش به نامردی و جفا شهید می‌شود؟ می‌خواستم بدانم چرا هیچ کسی در تاریخ آن زمان که سیدالشهدا(علیه‌السلام) شهید شد، حقانیت ایشان را پیش از واقعه عاشورا درک نکرد تا به یاری اش بشتابد؟ امام حسین(علیه‌السلام) برای من نقطه انتهای فداکاری و جانفشانی است که هیچ بشریتی تجربه نکرده و نخواهد کرد.«فناشدن برای خدا» این زیباترین حقیقت هستی است که امام حسین(علیه‌السلام) به ما یاد داد و من تصمیم گرفتم، درباره امام سوم شیعیان کتاب بنویسم.

 جایی در این کتاب شخصیت امام حسین(علیه‌السلام) را با حضرت عیسی(علیه‌السلام) مقایسه کرده‌اید، این مقایسه چطور به ذهن شما رسید؟
در حقیقت شباهت‌های زیادی میان عیسی(علیه‌السلام) و امام حسین(علیه‌السلام) وجود دارد، ضمن اینکه روایت واقعه عاشورا در انجیل هم نقل شده است. در هنگام تألیف کتاب، این نکته به ذهنم آمد که شخصیت حسین بن علی(علیه‌السلام) و عیسی بن مریم (علیه‌السلام) بسیار به هم نزدیک است. نظرات، مواضع، اقدام‌ها، سخنان و کیفیت نگاه آن دو بزرگوار و نحوه استقبال بی‌محابا از مرگ در راه عقیده، مهم‌ترین شباهت‌هایی است که در وجود این دو شخصیت ارزشمند یافتم. اگر چه مطابق عقیده مسیحیان، حضرت عیسی(علیه‌السلام) شهید شده است که البته این نظر با دیدگاه قرآنی مسلمانان انطباق ندارد، اما من شباهت فراوانی میان شخصیت امام حسین(علیه‌السلام) و شخصیت عیسی(علیه‌السلام) به عنوان یک شهید و نه یک پیامبر یافتم. اینکه هر دو بزرگوار چرا با میل و خواست خود مرگ را پذیرا شدند و بخصوص امام حسین(علیه‌السلام) در شرایطی که زمینه رسیدن به ثروت و مقام دنیوی برای ایشان فراهم بود، اما هرگز تسلیم زر و قدرت نشد و براساس آیه: «انفروا خفافا و ثقالا و جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل‌الله؛ همگی به سوی میدان جهاد حرکت کنید، سبکبار باشید یا سنگین بار و با اموال و جان‌های خود در راه خدا جهاد کنید» به آن حرکت شگفت  الهی دست یازید. امام حسین(علیه‌السلام) به هیچ یک از امتیازات و تطمیع‌ها توجه نکرد، حال آنکه دنیا پرستی و حب مال و جاه و مقام همه جا بیداد می‌کرد . او همه این‌ها را ترک کرد و به شهادت رسید و خاندان و عترتش را به سوی شهادت برد، در حالی که می‌دانست همه این‌ها در راه عقیده است، هیچ نیست.

اعتقاد دارم، هر چقدر درباره سیدالشهدا(علیه‌السلام) و خواهر ارجمندش  کتاب تألیف شود، باز هم حق جانفشانی‌های آنان ادا نخواهد شد. آرزو دارم، این آثار و تألیفات که برکات بی‌شماری برای من داشته و دارد، ‌در قیامت دستگیرم باشد.

  با این ذهنیت زیبا از وجود مقدس امام حسین(علیه‌السلام) چه تعریف دیگری دارید؟
ایشان گوهر جاودانه و همیشگی ادیان هستند و شهیدی که دارای جاه و جبروت فرعون و کسری نبود، اما متواضع بود و برای حفظ دین و حرکت در مسیر جدش شهادت را برگزید. ایشان حتی در شرایط سخت محاصره در کربلا،‌ لحظه‌های جنگ و حتی آن زمان که دقایقی با شهادت فاصله داشت، باز هم دلسوزانه دشمنان را نصیحت کرد تا از راه ناصوابی که در پیش گرفته اند، برگردند. امام حسین(علیه‌السلام) با اینکه می‌دانست شهید می‌شود، اما خویشتن را در راه عقیده به خطر انداخت و با سپاهی 70 نفری در برابر سپاه 30 هزار نفری عبیدالله - به تصریح منابع تاریخی - به سمت کوفه حرکت کرد تا حرکت و جنبشی در بدنه جامعه ایجاد کند. حماسه

  از نگاه شما به عنوان یک اندیشمند مسیحی، ‌مهم‌ترین اصول مورد توجه امام حسین(علیه‌السلام) چه بود؟
پرسش قابل تأملی است و اگر همه انسان‌ها به دریای وجود شخصیت امام حسین(علیه‌السلام) تعمق کنند، باز هم نمی توانند جایگاه شخصیت ایشان و اصول متعالی مورد توجه ایشان را بشناسند. اما از نگاه من امام حسین(علیه‌السلام) همواره تابع اصول و قانون مشخصی بود، چنانکه در این باره فرمود:«من انسان جاه طلب، اخلالگر، مفسد و ظالم نیستم. اگر خروج کرده‌ام، برای اصلاح امت جدم است و می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر را احیا کنم.» بر این اساس، ایشان در قیام خود دو هدف را در نظر گرفت. نخست، اصلاح امت جدش و پس امر به معروف و نهی از منکر. ایشان در رسیدن به این اهداف متعالی هرگز به گروه‌های خاص گرایش پیدا نکرد و اصل اساسی برای حضرت تقوای الهی بود. در حقیقت حق طلبی سرخط اصلی سیدالشهدا(علیه‌السلام) برای قیام کربلا بود و امروز می‌بینیم که عاشورا تنها یک واقعه نیست، بلکه به فرهنگی بی بدیل برای همه انسان‌های آزاده تبدیل شده است. بنابراین این روح انقلابی می‌تواند معجزه بیافریند، چنانکه با گذشت 14 قرن از انقلاب عاشورا،‌ فریاد حق طلبی در جهان طنین انداز است و هر روز به خیل دوستداران و محبان امام حسین(علیه‌السلام) با هر مرام و دینی افزوده می‌شود.

 شما در کتاب «زینب، فریاد فرمند» به کدام ویژگی شخصیتی حضرت زینب(سلام الله علیها) پرداخته‌اید؟
البته این اثر را در هفت سال اخیر به رشته تحریر درآوردم و این کتاب به دوران زندگی حضرت زینب(سلام الله علیها)، همراهی ایشان با برادرش امام حسین(علیه‌السلام) در کربلا و حفظ و صیانت از نهضت عاشورا اختصاص دارد. ویژگی پررنگ کتاب به لحظات همراهی زینب(سلام‌الله علیها) با امام حسین(علیه‌السلام) در کربلاست؛ زیرا حضرت زینب(سلام الله علیها) برای چنین روزی آماده شده بود تا در مبارزه همراه و شریک برادرش باشد،‌ از سوی دیگر، زینب (سلام الله علیها) برادرش را از دوران خردسالی دوست داشت و اگر گاهی برادرش امام حسین(علیه‌السلام) دیر به خانه می‌آمد، بی صبرانه در انتظار او می‌نشست و زمانی که زینب(سلام الله علیها) با عبدالله بن جعفر پیوند زناشویی بست، میان امام علی (علیه‌السلام) و عبدالله بن جعفر پیمانی بسته شد که در آن ذکر شده بود که زینب آزاد است، هرگاه که بخواهد همراه برادرش حسین باشد، بدون آنکه از همسرش اجازه بگیرد. اما هنگامی که امام حسین(علیه‌السلام) راهی کربلا شد، زینب(سلام الله علیها) می‌توانست بدون اجازه همسر با برادرش همراه شود، اما با این حال از همسرش اجازه  خواست تا برادرش را در این سفر همراهی کند. زینب(سلام الله علیها) روایتگر رسالت زنده عاشوراست و اگر ایشان نبود، بی‌تردید کربلا و حقیقت قیام سیدالشهدا(علیه‌السلام) در غبار ناراستی یزیدیان مغفول می‌ماند. زینب(سلام الله علیها) برای حفظ قافله کربلا تربیت شده بود و خواهر سیدالشهدا(علیه‌السلام) در مسیر اسارت همواره پاسدار حریم ولایت بود و از فرزند برادرش به عنوان چهارمین پیشوای معصوم حمایت می‌کرد.
اعتقاد دارم، هر چقدر درباره سیدالشهدا(علیه‌السلام) و خواهر ارجمندش  کتاب تألیف شود، باز هم حق جانفشانی‌های آنان ادا نخواهد شد. آرزو دارم، این آثار و تألیفات که برکات بی‌شماری برای من داشته و دارد، ‌در قیامت دستگیرم باشد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.