خط قرمز- سعید کوشافر: زن جوان باورش نمی‌شد، چشمانش از حدقه بیرون زده و زبانش بند آمده بود، مردی که پشت خط بود، برادر زن برادرش بود، او مدعی بود هفته قبل وقتی که پیام زن جوان را دیده که طلب مقداری پول دارد و شماره حسابش را هم داده، بلافاصله از اولین عابر بانک پول را به شماره‌ای که داده بود واریز کرده و حالا مقداری از پول را نیاز دارد، این در حالی بود که زن جوان هرگز چنین درخواستی نکرده بود.

سرش درد گرفت و گیج رفت، او اصلاً از این مرد خوشش نمی‌آمد، چند بار هم به برادرش گفته بود که اصلاً دوست ندارد در مجالسی که برادر زنش حضور دارد او هم باشد، حالا این مرد مدعی شده که پول به حسابش ریخته است.

از اداره مرخصی گرفت و به خانه آمد، مسکن خورد و خوابید، یا شاید از هوش رفت، وقتی بیدار شد ماجرا را برای مادرش بیان کرد، مادرش هم گفت شماره کارت را چک کن شاید برادر زن برادرت اشتباه کرده باشد.

زن برخلاف میلش با او تماس گرفت و خواست پیام و شماره کارت را ارسال کند، دقایقی بعد اسکرین تات درخواست زن به همراه شماره کارت را روی تلگرامی مشاهده کرد، بعد از اکانت او ارسال شده بود، اما شماره حساب او نبود. زن جوان از برادر زن برادرش مهلت خواست تا مسأله را بررسی کند، مرد اندکی این دست و آن دست کرد در نهایت هم با کلی منت گذاشتن تا روز بعد به زن جوان مهلت داد که پولش را برگرداند.

اما این پایان ماجرا نبود، آنروز عصر چند نفر دیگر هم پیام دادند، بعضی دوستانه، بعضی با متلک و برخی غرض ورزانه به او پیام دادند که اگر هنوز هم پول یا شارژ نیاز دارد برایش بفرستند، آنها به متلک می‌گفتند که گمان نمی‌کردند کارمندان هم آنقدر وضعشان خراب شود که برای 5 یا 10 هزار تومان شارژ موبایل درمانده شوند.

زن دیگر تحمل نداشت، گریه‌اش گرفته بود، داشت شاخ درمی‌آورد که این هم از دوستان و فامیل ادعای پرداخت پول یا شارژ به او داشته باشند، مادرش دلداری‌اش می‌داد و از او خواست تا این معما را در گفت‌وگو با یکی از دوستانش حل کند.

او اول یک پیام برای تمام دوستانش فرستاد که هر کس از او طلبی دارد بگوید، تازه آن موقع که با سیل جوابها رو به رو شد فهمید که مسأله فراتر از یک شوخی یا بازی است دهها تن از دوستانش پاسخ دادند که مبالغی پول یا شارژ برایش ارسال کرده‌اند یکی از آنها خواهرش بود. شماره خواهرش را گرفت و خواهرش گفت که چند روز قبل دیده که پیامی تلگرامی مبنی بر اینکه مشکلی برایت پیش آمده دستم رسید که خواسته بودی چند صد هزار تومان پول به طور فوری برایت واریز کنم، شماره کارتت را هم در تلگرام فرستاده بودی و من هم بلافاصله از عابربانک پول را به حسابت ریختم، تا امروز هم چیزی نگفتم که مبادا در معذوریت قرار بگیری یا ناراحت بشوی.

زن جوان دیگر چاره‌ای نداشت، روز بعد هم مرخصی گرفت و راهی دادسرا شد تا شکایت کند و عامل این کلاهبرداری شناسایی شود. شکایت به پلیس فتا ارجاع شد و مأموران این پلیس خیلی زود و با بررسی‌های میدانی و تحقیقات سایبری و تخصصی اقدام به شناسایی عامل این کلاهبرداری‌ها کردند.

نام یک زن به میان آمد، زنی که همکار زن جوان بود. متهم 31 ساله به پلیس احضار شد و در مقابل افسران پلیس فتا قرار گرفت. او هرگز نپذیرفت که چنین کاری از او سر زده است، اما این افکار فقط تا زمانی ادامه داشت که در مقابل ادله و مستندات دیجیتالی قرار نگرفته بود. او سپس و زمانی که تمام درهای انکار را بررویش بسته دید لب به سخن گشود و اعتراف کرد که زن جوان شاکی همکارم است، که یک روز زمانی که او برای انجام کاری از اتاق خارج شده بود موبایلش را روی میز جا گذاشت، می‌دانستم که تا ساعتی بعد باز نخواهد گشت چرا که جلسه‌اش طولانی خواهد بود.

اول برای فضولی سراغ موبایلش رفتم تا سرکی در پیام‌ها و تماس‌هایش بکشم، با خودم می‌گفتم که سر از روابطش درمی‌آورم و بالاخره از این دست فضولی‌های زنانه. اما وقتی دیدم که موبایلش قفل نیست، شیطان سراغم آمد و وسوسه‌ای به جانم انداخت که اکنون باعث سیاه روزی من شده است.

در آن زمان ناگهان به فکرم رسید که تلگرام را روی موبایلم نصب کنم و شماره موبایل شاکی را بدهم، بلافاصله که پنج رقمی راه‌اندازی برای موبایل آمد و من وارد موبایل خودم کردم و به این ترتیب با شماره او اکانتی در تلگرام درست کردم.

عکس‌هایی از همکارم داشتم، البته همانروز به بهانه‌ای یک عکس جدیدم از او گرفتم و روی تلگرام نصب شده در گوشی‌ام گذاشتم، اکنون من می‌توانستم با تمام کسانی که او می‌شناخت و شماره آنها را در اختیار داشت از طریق تلگرام ارتباط داشته باشم و همه گمان کنند شاکی است، وسوسه دام شیطان زمانی سراغم آمد که ابتدا قرار بود بهاه شوخی و خنده باشد و سنجش میزان دوستی آشنایانش، اما همین مسأله من را به خاک سیاه نشاند و وقتی دیدم چند شارژ موبایل برایم ارسال شد، تصمیم گرفتم درخواست پول بیشتر و شارژ بیشتر کنم.

اصلاً گمان نمی‌کردم که دستم رو شود و هم آبرویم برود هم راهی دادسرا و زندان شوم. این داستان روایت زنی است که فریب شیطان را خورد و با سوءاستفاده از سهل انگاری همکارش پرونده قضایی سیاهی برای خود بسازد و روزگارش را به تباهی بکشاند.

اما مشابه این داستان اتفاقی افتاد که در همین حوالی رخ داد، ماجرایی که سرهنگ جواد جهانشیری در گفت‌وگو با خبرنگار خط قرمز به تشریح آن پرداخت و گفت: زنی جوان که با سوءاستفاده از اکانت تلگرام همکارش اقدام به کلاهبرداری سایبری از دوستان شاکی کرده بود توسط پلیس فتا شناسایی و دستگیر شد.

سرهنگ «جواد جهانشیری» گفت: با دریافت مرجوعه قضایی از سوی خانمی جوان مبنی بر کلاهبرداری سایبری موضوع در دستورکار تیمی از کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت. وی افزود: در بررسی اظهارات شاکی که کارمند یکی از ادارات دولتی است مشخص شد فردی ناشناس با در اختیار گرفتن اکانت تلگرام وی از دوستان و آشنایان تقاضای پول و ارسال شارژ تلفن همراه کرده است.

سرهنگ جهانشیری تصریح کرد: کارشناسان پلیس فتا با یک سری تحقیقات گسترده فنی در فضای سایبر کلاهبردار را که همکار شاکی است را شناسایی و به پلیس فتا احضار کردند. متهم 31 ساله در بازجویی‌های اولیه منکر هرگونه جرمی بود که در ادامه تحقیقات در مواجهه با مستندات دیجیتالی کشف شده به بزه انتسابی اعتراف و اعلام داشت هنگامی که شاکی برای انجام کاری خارج از اتاق خود بود با شماره شاکی عضو تلگرام شدم و یک نسخه از شبکه اجتماعی تلگرام وی را روی گوشی خود نصب و با سوءاستفاده از عکس‌های داخل شبکه اجتماعی تلگرام وی، برای مخاطبینش پیام و پست درخواست پول و شارژ ارسال می‌کردم. رئیس پلیس فتا خراسان رضوی با اشاره به معرفی متهم به دادسرا خاطرنشان کرد: شبکه‌های اجتماعی پیام رسان نظیر تلگرام و... قابلیت چند پلت فرمی بودن را دارند که این ویژگی کاربر را قادر به دستیابی به شبکه اجتماعی خود از طریق (تبلت، کامپیوتر، گوشی و...) مختلف می‌کند لذا شهروندان می‌بایست ضمن رعایت حریم خصوصی به این ویژگی اهتمام ویژه داشته تا دست افراد سودجو را از رسیدن به مقصد سوء، کوتاه کنند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.