دشمنی آمریکا با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست. کینهای که ربطی به این دولت و آن دولت ندارد و به دلیل ساختار تعریف شده برای دو نظام حاکم بر ایران و آمریکاست.
به گزارش قدس آنلاین به نقل از مرداد نیوز، بدون شک میتوان تاثیر این دشمنی را تا حد قابل توجهی کم و در برخی اوقات بی رنگ کرد. در دولت قبل به دلیل نداشتن استراتژی و نیز وجود مدیریت خودمحوری احمدی نژاد، مشکلات میان ایران و جهان به سطحی رسید که هر لحظه امکان حمله این بی بندوبارهای جهانی وجود داشت، آنهایی که در یک چشم به هم زدن عراق،افغانستان،سوریه،یمن،لیبی و … را زیر و رو میکنند و به هیچ مرجعی نیز پاسخگو نیستند.
عصبانیت از مبارزه بی هزینه
اما دولت روحانی با برنامه و سیاست، مسیری را در پیش گرفت که هم فاصله میان دو نظام حفظ شود و هم ایرانهراسی که توسط آمریکا هدایت و رهبری میشد، خاصیت خود را از دست بدهد. ولی به نظر این مبارزه بی هزینه برای برخی سنگین تمام شده است و آنها عادت کردهاند برای رسیدن به یک هدف از جیب مردم هزینههای سنگینی پرداخت شود.
دو اصل اقتدار
بدون شک مردم بهتر از برخی میدانند که نه اقدامات دیپلماتیک به تنهایی جوابگوی این زورگوییهای جامعه جهانی است و نه قدرت سخت میتواند در برابر منش استعماری آنها ایستادگی کند و اگر اینطور بود درزمان دولت اصلاحات که جامعه جهانی احترام ویژهای برای ایران قائل بود نباید مشکلاتی با دنیا داشتیم و از سویی نیز در دولت احمدی نژاد که نیروهای نظامی حرف اول را میزدند هم باید کدخدای جهان می شدیم؛ولی نشد.
منت ممنوع!
بنابراین به نظر می رسد باید واقعبینی میان مسئولان و مقامات کشور بیشتر شود تا این بگومگوهای سیاسی افکار مردم را آلوده و فضای کشور را آشفته نکند و مسئولان بدانند که اگر هر کدام اقدامی را در مسیر ماموریتهای خود انجام میدهند،جزو وظایف آنها بوده و نباید این فعالیتها را به رخ یکدیگر بکشند. در همین راستا با یکی از چهرههای امنیتی و سیاسی کشور به گفتوگو نشستیم تا از وی بپرسیم که این دو موئلفه مهم یعنی اقتدار نظامی و دیپلماسی قوی آیا بدون هم کارایی لازم را دارند یا خیر. نوذرشفیعی، سخنگوی پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی مجلس معتقد است قدرت ترکیبی از چند موئلفه بوده و هر کدام بدون وجود دیگری کاری از پیش نمیبرند. در ادامه گفتوگوی خبرگزاری مرداد را با این عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاستخارجی مجلس نهم را پیمیگیریم:
_ اینکه گفته میشود اقتدار امروز فقط برمبنای قدرت نظامی است و مذاکرات واقدامات دیپلماتیک بیتاثیر بوده را تایید میکنید؟
از دیدگاه بنده اقتدار یک مجموعه ترکیب شده از قدرت نظامی ،سیاسی ،روابط بین الملل ،اقتصادی وفرهنگی است. پایه قدرت هرکشوری وسعت، جمعیت وتوانمندی های تکنولوژیکی به حساب میآید و مجموعه این موئلفهها قدرت یک کشور رانشان می دهد. برای مثال ژاپن قدرتش در اقتصاد بوده و روسیهای که قدرتش در توانمندی نظامی است یا ایالات متحدآمریکا قدرت ترکیبی دارد.
امروزه اصل قدرت برمولفه ها متخلفی استوار است و کشورها نیز دراین مسیر درحال حرکت هستند.برای مثال اگر شما درحوزه دیپلماسی ازفردی استفاده میکنید که درونگرا است و فن بیان مذاکره وارتباط برقرار کردن باکشورها را بلد نیست، از شرایط وروابط بین المللی هم اطلاع نداشته باشد، نمیتوانید اهداف خودتان را درسطح دنیا پیش ببرید. لذا باز هم تاکید میکنم که اقتدار و قدرت یک امرترکیبی بوده و ازمولفههای مختلفی تاثیر میپذیرد.
_به نظر شما آیا می توانیم دیپلماسی واقتدارنظامی را دوبال امنیت کشور بنامیم؟
نمیتوان امنیت را فقط در حوزه نظامی و دیپلماسی دانست. بلکه باید همه عناصر وموئلفه ها ازجمله اقتصادی ،سیاسی،فرهنگی ،بین المللی ،تجارت جهانی را درنظر گرفت. بنابراین امنیت با ابعاد مختلفی است و توانمندی نظامی و دیپلماسی بخشی ازاین مجموعه هستند.
_برخی افراد تلاش میکنند اقدامات دولت و دیپلمات ها برای حفظ امنیت کشور را نادیده بگیرند نظر شما دراین رابطه چیست ؟
در کشور جناحهای مختلفی وجود دارد که باهم در حال رقابت هستند و اینها بخشی از ویژگی دموکراسی در کشوراست . به نظر من انتقادها ونقدها نباید مخرب باشد.وقتی نقدی از سوی جناح دیگری بیان میشود باید به گونهای باشد که نگرانی چندانی بهوجود نیاورد و سبب تخریب نظام نشود و درجهت اصلاح اموروتقویت کننده باشد.
_جریانهایی در کشور وجود دارند که سعی میکنند تا سردار سلیمانی یا دکتر ظریف را بدون دیگری به عنوان قهرمان معرفی کنند،بهنظر شما این رویکرد مناسب است؟
آقای ظریف و سردار سلیمانی هرکدام جداگانه کارکردهای متفاوتی دارند. یکی درحوزه نرم یعنی دیپلماسی ودیگری درحوزه سخت یعنی نظامی فعالیت میکنند و مقایسه هر دو اینها کاری اشتباه است. این دو بزرگوار مکمل یکدیگر هستند و اگر قراراست مقایسه ای صورت بگیرید باید از منظر تاثیری که برپیشبرد منافع ملی دارند صورت بگیرید. هردواین بزرگواران ازمقتدرین کشور درحوزه کاری خودشان هستند و اگر مدیر ان کشور بتوانند مانند این دو به شرح وظایف خودشان عمل کنند، کشور باسرعت وشتاب بیشتری روبه جلو حرکت خواهد کرد.
_ آیا این اظهارات به افکارعمومی و وحدتملی ضربه نمیزند؟
افکار عمومی آگاه است و درک درستی از تحولات کشور و شرایط محیطی ،منطقی و بین المللی دارد. به نظربنده نگاه به موضوعات باید مثبت باشد اگر قراراست تحلیلی ارائه بدهیم درجهت برطرف کردن نواقص و تقویت کننده سیستم اداره کشور باشد.
آقایان به فکر مردم باشید
گفتنی است خلط مباحث مختلف در کشور به دلیل رویکردهای جناحی برخی جریان ها سبب خواهد شد تا شکاف فراوانی میان اقشار مختلف جامعه به وجود آید و این به نفع نظام و مردم نیست. ای کاش جریانهای سیاسی اهداف و منافع ملی را قربانی سودهای زودگذر و جناحی نکنند و به گونه ای با مسائل کلان کشور روبهرو شوند که در نهایت به نفع مردم کشور تمام شود.
نظر شما