صبح‌ها نه با طلوع خورشید، بلکه با صدای اذان حاج عباس که مردم روستا را برای خواندن نماز صبح به مسجد دعوت می‌کرد، بیدار می‌شد. چشم‌هایش را می‌مالید و برای نماز خواندن آماده می‌شد. بعد از نماز، مختصر صبحانه‌ای می‌خورد و آماده کار می‌شد. حالا چند ماهی از آن روزهای خوش می‌گذرد.

هجرت برای زدودن غبار محرومیت‌

 به گزارش «قدس آنلاین» به نقل از استان نیوز، روزهایی که با تمام وجود صفای زندگی روستایی را حس کرده بود. یک زندگی ساده و بی‌آلایش در قطعه‌ای از دنیا که مردمانش جز سادگی و صداقت هیچ زینتی را در آغوش نگرفته‌اند و کار و تلاش مشخصه اصلی زندگی‌شان است.
همان روزهایی که به قصد آباد کردن روستا و رهایی اهالی آن از رنج محرومیت، هجرت کرده بود. حالا که به شهر برگشته، انگار دلش در همان روستای کوچک جا مانده است و هر لحظه به دنبال فرصتی دوباره می‌گردد برای هجرت به آن روستای کوچک و باصفا.

با جهادگران از نوروز تا اربعین
برگزاری آئین اختتامیه اردوهای جهادی دانشگاه‌های سراسر کشور در سال ۹۵ بهانه‌ای شد برای یک دورهمی دوستانه از گروه‌های "جهادگران رضوی" که هر کدام از آن‌ها چندین بار برای خدمت به محرومان و زدودن غبار محرومیت به مناطق محروم و روستاهای دور افتاده مهاجرت کرده‌اند و خاطرات ریز و درشتی از این مهاجرت‌ها با خود دارند. خاطراتی که در همایشی به عنوان"شکوه هجرت" مرور می‌شود تا دست‌مایه‌ای باشد برای هجرتی دیگر در آینده‌ای نزدیک.
این همایش بزرگ به همت بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی و با مشارکت آستان قدس رضوی برگزار شد تا فرصتی باشد برای تقدیر از جهادگران و گروه‌های جهادی برتر و گفتن و شنیدن از اقدامات انجام شده توسط جهادگران رضوی در سال ۹۵ از اولین روزهای سال آن هنگام که جهادگران برای یاری مسافران نوروزی لباس خدمت به تن کردند تا خدمت‌رسانی جهادگران در حماسه بزرگ اربعین و حضور شکوهمندانه آن‌ها برای ارائه خدمات به زائران پیاده امام رضا(ع) در جاده‌های سرد باران زده منتهی به خراسان در ایام شهادت امام رضا(ع).

خودسازی در اردوهای جهادی
تشکیل قرارگاه مرکزی اردوهای جهادی در خراسان رضوی خبر خوشی است که آقای باادب؛ رئیس سازمان بسیج دانشجویی خراسان رضوی در این همایش بزرگ اعلام می‌کند و باعث خوشحالی جهادگران می‌شود. چرا که با تشکیل این قرارگاه فعالیت‌های جهادی دانشجویان شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد. این قرارگاه قرار است در همه شهرستان‌های کشور تشکیل شود تا فعالیت‌های جهادگران در شهرستان‌ها هم ایجاد گردد.
اقدامی که باعث جلب مشارکت بیشتر دانشجویان برای نقش‌آفرینی در اردوهای جهادی خواهد شد. باادب در سخنان خود گریزی هم به نقش اردوهای جهادی در خودسازی و رشد دینی و اخلاقی دانشجویان زده و می‌گوید: «جوان دانشجو با دل کندن از ظواهر دنیوی و ترک آسایشی که دارد به روستای محروم و دورافتاده‌ای هجرت می‌کند که ممکن است در آنجا حتی از خوردن آب آشامیدنی سالم هم محروم باشد. این موضوع باعث ترویج روحیه ایثار و فداکاری در جامعه خواهد شد».

خاطرات تلخ و شیرین یک جهادگر
زهرا قرایی یکی از دانشجویانی است که با عنوان جهادگر رضوی در روستاهای اسفیز و دافی؛ از روستاهای تربت‌جام به روستائیان خدمت‌رسانی کرده است. این دانشجوی جهادگر می‌گوید: «تا حالا چهار بار در اردوهای جهادی دانشگاه شرکت کرده‌ام و امسال هم قصد دارم با رفتن به این اردوها به مردم محروم کشورم کمک کنم». این دانشجوی جوان با افتخار از برگزاری کلاس‌های آموزشی برای زنان روستایی تعریف می‌کند: «دم‌خور شدن با زنان روستایی و آموزش رشته‌های هنری به آن‌ها از بهترین خاطرات زندگی من است. چرا که آن‌ها به خاطر کمبود امکانات از برنامه‌های آموزشی استقبال می‌کنند». هجرت به روستای اسفیز اگر چه خاطرات خوشی را برای این دانشجوی تربت‌جامی رقم زده، اما از این روستا خاطره‌ای تلخ دارد که روحش را آزار می‌دهد. آن هم زندگی فقیرانه رباب؛ زن بی‌سرپرستی است که در قسمت دورافتاده و خالی از سکنه‌ی روستا به تنهایی زندگی می‌کند و روزهای پراضطراب و شب‌های پر وحشتی را پشت سر می‌گذارد. قرایی در این‌باره می‌گوید: «قرار است این بار که همراه بچه‌ها به این روستا رفتیم برادران جهادگر یک خانه کوچک در داخل روستا برای رباب بسازند تا کنار اهالی دیگر زندگی آرامی داشته باشد».

هجرت برای خدمت
با همه مهارت و تخصصی که از کلاس‌های دانشگاه فرا گرفته، قدم در راه هجرت می‌گذارد. هجرتی جهادگونه که برای خدمت به زنان اهالی روستایی از شهرستان جوین سبزوار به مقصدی دورافتاده در روستای خرم‌آباد سبزوار شروع می‌شود. مریم صادقی‌نسب که متخصص زنان و مامایی است می‌گوید: «در مدتی که در روستای سرولایت حضور داشتم برای زنان روستایی کلاس‌های آموزش مامایی و بیماریهای زنان برگزار می‌کردم و آن‌ها مشتاقانه در این کلاس‌ها شرکت می‌کردند».
این دانشجوی تلاشگر می‌گوید: «سفر به یک روستای دورافتاده با همه سختی‌هایی که داشت برای من خیلی شیرین بود و بیشتر با دنیای بزرگی که در آن زندگی می‌کنم آشنا شدم. زنان روستایی نیاز بیشتری به حمایت دارند و باید به آن‌ها بیشتر رسیدگی شود. چرا که برخی از آن‌ها از ابتدایی‌ترین امکانات بهداشتی و رفاهی که باید زنان از آن برخوردار باشند، محروم هستند».

معجزه با هم بودن
وقتی بچه‌های جهادگرد به روستای رضویه از توابع گناباد قدم گذاشتند با گلایه اهالی از غیر قابل استفاده بودن مسجد قدیمی روستا مواجه شدند. برای همین دانشجویان جهادگرد آستین همت بالا زند تا یک مسجد برای اهالی با صفای این روستا بنا کنند. محمد سعادت‌پناه دانشجوی رشته مهندسی برق که یکی دانشجویان جهادگر است در این‌باره می‌گوید: «ما یک گروه ۳۷ نفره بودیم که در قالب اردوی جهادی به روستای رضویه گناباد اعزام شدیم و با تقاضای اهالی روستا تصمیم گرفتیم ساختمان مسجد روستا را که خیلی قدیمی و فرسوده بود تجدید بنا کنیم». این دانشجوی پرتلاش ادامه می‌دهد: «شاید اگر ساخت مسجد طبق روال طبیعی پیش می‌رفت مدت‌ها طول می‌کشید اما با تلاش و همت بچه‌های جهادگر و همکاری خود اهالی، این کار کمتر از یک هفته به طول انجامید. بعد از ساخت مسجد دانشجویان رشته برق از جمله خود من کار برق‌کشی را هم انجام دادیم و بعد از آن دانشجویان پرستاری و پزشکی کار معاینه، درمان و غربال‌گری اهالی روستا را در همین مسجد نوساز انجام دادند. این همه کار در یک بازه زمانی نه چندان طولانی، تنها از معجزه با هم بودن و همدلی است».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.