۲۰ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰
کد خبر: 491363

آخرین نشست خبری رئیس جمهور دولت ششم، سال 76 و در ساختمان 5 طبقه یا نخست وزیری سابق در محدوده پاستور در حال برگزاری بود که خبرنگار نیویورک تایمز-خانمی فارسی زبان- پشت تریبون قرار گرفت و پرسش خود را مطرح کرد:

هاشمی، قانون و اطاعت

 آقای هاشمی! اکنون در آخرین روزهای ریاست جمهوری هستید. لطفا یکی از موارد اختلافتان را با رهبر انقلاب بگویید! خبرنگاران که از سؤال وی متعجب شده بودند منتظر بودند تا رئیس جمهور چه پاسخی می دهد. اصحاب رسانه خوب از رفاقت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با آیت‌الله سید علی خامنه ای با خبر بودند اما مسائل اجرایی و سلایق سیاسی شاید برای خبرنگار ایرانی تبار رسانه آمریکایی جای امیدواری نگه داشته بود. اما اکبر هاشمی رفسنجانی با قاطعیت تمام گفت هیچ اختلافی نداریم. خبرنگار مجدداً سؤال کرد و باز همین را شنید. اصرار سوم خبرنگار منجر شد تا رئیس جمهور بگوید حاضر است برگه‌ای را سفید امضا به دوست دیرینش بدهد و بی برو برگرد عمل کند.

26 بهمن 93 یعنی 17 سال پس از آن نشست خبری، به عنوان مصاحبه کننده در برابر هاشمی رفسنجانی نشستم و ماحصلش گفت وگوی یک ساعته با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شد که در همان ایام در خبرگزاری مهر و روزنامه تهران تایمز منتشر شد:

«سال ۷۶ در آخرین جلسه و نشست خبری و مطبوعاتی که داشتید، در پاسخ به سوال یک خبرنگار ـ که فکر می‌کنم از رسانه آمریکایی بود ـ گفتید: هیچ اختلاف نظری با رهبری معظم انقلاب ندارم و حتی حاضرم برگه‌ سفید امضا به ایشان بدهم. الان هم آیا شرایط همین است و بر همان اعتقاد و در واقع عدم اختلاف سلیقه معتقد هستید؟

- اختلاف سلیقه بین انسان‌ها طبیعی است. با رهبری نیز در کنار روابط خیلی صمیمانه و دوستانه‌ و کارهای فراوانی که داشتیم، طبیعی بود که اختلاف سلیقه داشته باشیم. اما با هم تفاهم و اختلافات را حل می‌کردیم. از آن زمان که ایشان رهبر شدند، وظیفه‌ام بود اطاعت کنم. تا زمانی که ایشان رهبر نبودند، ممکن بود در اختلاف سلیقه به نظر خودم عمل کنم، ولی وقتی ایشان رهبر شدند، حرف ایشان حجت شد. بحث‌هایمان را می‌کنیم و وقتی که نظر ایشان اعلام شود، تابع همان هستیم.

جلسات مستمری که از سابق و دوران ریاست جمهوری و بعدها بوده، به همان شکل ادامه دارد؟

- ...گاهی ایشان به دفتر من می‌آمدند و گاهی من به دفتر ایشان می‌رفتم. بعد از اینکه دیگر رئیس‌جمهور نبودم، آن مقدار کار نبود و من رئیس مجمع تشخیص مصلحت بودم که براساس قانون، مشاور ایشان است. چون در اینجا تصمیم مستقل نداریم.

ما مشاور هستیم و باید مسایلی را که ایشان قبول می‌کند در دستور باشد بررسی کنیم و نظرمان را بدهیم و به آنجا برود و ایشان نظر نهایی را می‌دهند و منتشر می‌شود  و اعلان می‌کنند. البته جلسات دوستانه به خاطر بُعد عاطفی هنوز باقی است.»

اکبرهاشمی رفسنجانی از دنیا رفت و کارنامه‌ای از او بجا ماند که اصلی ترین نشانه آن مبارزه برای پیروزی نهضت و انقلاب خمینی کبیر و تلاش برای استقرار حکومتی مبتنی بر رفاه و آسایش و سازندگی بود. هاشمی صدور انقلاب را زمانی میسر می دانست که رفاه در کشور حکمفرما باشد و این در حالی است که توسعه بدون توجه به اصول انقلاب و آنچه برایش قیام شده بود بی نتیجه است و گاهی چرخ‌های توسعه بر ریل ناهموار حرکت می کند و به عده‌ای آسیب می رساند. هاشمی نماینده تجدد  و در مقابل او نگاه تمدنی به اسلام وجود داشت و البته در اصولی چون فلسطین و مبارزه علیه رژیم صهیونیستی هیچ اختلافی بین او و دیگر انقلابیون دیده نمی شد. آنگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند، اختلافات نتوانست رشته های مودت را بکلی بگسلد و هاشمی تا آخر عمر در کنار انقلاب باقی ماند.

هاشمی توانست صدای بخشی از مخالفان و منتقدان را در داخل کشور نگه دارد و با تبدیل شدنش به سمبل اصلاحات، انتقادات را نگذاشت از دیوار خانه به بیرون هدایت شود. اما اکنون باید مراقب بود تا به هاشمی ظلم نشود. ظلمی که روزگاری با عنوان های عالیجناب سرخ و خاکستری از سوی مدعیان اصلاحات به او روا شد. هاشمی در اوج انتقادات اما همواره بر2 چیز تاکید می کرد. قانون و تبعیت از ولی فقیه.

هاشمی به معنای واقعی کلمه بین شخصیت حقیقی و حقوقی آدم‌ها تفاوت قائل بود و هنگامی که دوست دیرینش را در قامت رهبری جامعه اسلامی می‌دید، راه تبعیت پیش می‌گرفت. درباره هاشمی آیندگان زیاد خواهند گفت. تجربه انقلاب نوپای اسلامی توانست برداشت‌های متعدد از توسعه و اداره جامعه را با فرهنگ اسلامی امتحان کند. آیندگان بیش از این ها به بررسی این روش ها خواهند پرداخت و برماست که نیمه پر لیوان را ببینیم و به فکر بدرقه باشکوه پیر مبارز و یار و همسنگر امام مسلمین باشیم. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.