۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۸
کد خبر: 507707

قدس آنلاین - "سواره از پیاده خبر ندارد، سیر از گرسنه". این تمثیل حداقل یکبار برای بسیاری از ما مصداق پیدا کرده است.طبیعی ترین واکنش توام با حسرتی که ممکن است برای هر یک از ما پس از مقایسه محرومیت مان با توانمندی های خود بروز دهیم.

تجربه چنین محرومیتی را می توان با تجربه ابتلا به یک بیماری ساده ، یا قرار گرفتن در بحرانی مالی و یا حتی ایستادن در کنار خیابان زیر بارش تند برف و باران و عبور بی تفاوت اتومبیل ها ملموس و عینی ترسیم کرد.

شاید برای همین است که تبعات منفی تولید و پخش یک تیزر تبلیغاتی در رسانه ملی از قاب تلویزیون هر خانه ای با خانه دیگر متفاوت است.هدف سودجویانه ای که تهیه کننده این گونه پیام ها در پی دست یافتن به آن است در عین آنکه ممکن است برای گروهی مطبوع و جذاب جلوه کند، برای آن کارگر ساده ای که تنها ابزار تفریح خانواده اش تلویزیون قدیمی و بی کیفیت اوست، آهنگ تلخ و نشتری است مدام بر زخم های کهنه شرمندگی اش.  

قبول کنیم محروم بودن به هر دلیل ؛ تجربه تلخی است آنهم برای کودکانی که درک بسیاری از نبودن ها و قیاس بسیاری از تفاوت ها برای شان ساده نیست.

نه آن دانش آموزی که در بهترین مدارس کشور تحصیل می کند و نه آن والدینی که پرداخت پول توجیبی فرزندانشان از تمام درآمد یک ماه یک خانواده محروم بیشتر است نمی توانند با مطالعه تصویر سازی های منِ روزنامه نگار یا مشاهده مستند آن تصویر بردار رسانه دیداری   
 به کُنه واقعیتی که در دل این تفاوت های رقت بار نهفته است پی ببرند.

کدام یک از ما حاضریم امروز و در عصر توسعه فناوری های تولید و ساخت چهاردیواری ها و فرا رفتن توقعات و تقاضاهای سیری ناپذیری که به مدد رسانه ها برایمان رقم خورده است، فرزندمان پشت نیمکت های فرسوده کلاسی بنشیند که سوز استخوان سوز سرمای زمستان از پنجره های شکسته آن به داخل می آید.کلاسی که با سوختن هیزم های خشک جمع شده از دل طبیعت درون حلب های روغن وسط کلاس گرم می شود و دود حاصل از آن چشم ها را می سوزاند.

کدام یک از ما می توانیم مدرسه ای را ترسیم کنیم که حتی از داشتن یک سرویس بهداشتی ساده نیز محروم است و دانش آموزانی را در ذهن تصور کنیم که برای اجابت مزاج به تپه ها پناه می برند.

می توانید مدرسه ای را در عصر هوشمند سازی مدارس تصور کنید که از درِ کلاس شان به عنوان تخته سیاه و وسیله کمک درسی استفاده می کنند.

این مفاهیم،تصاویر ذهنی،خیالی و برگرفته از وهم ما روزنامه نگاران نیست.

می خواهیم بگوییم در همین دوره ای که استانداردهای ساخت و تجهیز مدارس از ضرورت کاربرد رنگ های  سرد در کلاس ها، آفتابگیر بودن اتاق ها،نحوه چیدمان و انتخاب صندلی،وجود سرویس های بهداشتی فلاش دار،وجود اتاق رایانه و وسایل کمک آموزشی مثل ویدئوپرژکتور، اورهد و... می گویند بسیاری از کودکان مناطق محروم زیر سقف کلاس های سردی می نشینند که نور کافی ندارد.کسی چه می داند شاید اگر من و شما هم هر روز میهمان کلاس هایشان می شدیم به صدای شکم های گرسنه شان هم عادت می کردیم.

یادمان باشد برای درک محرومیت یک هموطن همیشه لازم نیست به یک بیماری ساده مبتلا شوید بحرانی مالی را تجربه کنید و یا حتی در کنار خیابان زیر بارش تند برف و باران بایستید و عبور بی تفاوت اتومبیل ها از کنارتان را ببینید.کافی است باور کنیم ممکن است همه آنچه را که امروز داریم و از داشتن آن ها غافلیم ، عده ای ؛ جایی دیگر از همین آب و خاک به خواب شب شان هم نبینند.

بقول شیخ اجل

گفتن از زنبور، بی‌حاصل بود           با یکی در عمر خود ناخورده‌ نیش

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.