صلاحی مدیریت مرحوم واعظ طبسی در ادارۀ امور آستان قدس رضوی را منحصربه‌فرد برمی‌شمرد و می‌گوید برگزاری عالی مراسم احیا با حضور جمعیتی بالای یک‌میلیون نفر در آستان قدس نشان‌دهندۀ هماهنگی بالا در جای‌جای آستان است.

هماهنگی استاندار با آستان‌دار

قدس آنلاین - محمود صلاحی استاندار خراسان رضوی در دولت دهم است که اگرچه قبل از دوران مسئولیت اجرایی‌اش دیداری جمعی با مرحوم آیت‌الله طبسی داشته، ولی آشنایی رسمی خود با تولیت سابق آستان قدس را در همان روزهای استاندار بودنش مطرح و از صمیمت و هماهنگی بالا فی‌مابین‌شان صحبت می‌کند. صلاحی مدیریت مرحوم واعظ طبسی در ادارۀ امور آستان قدس رضوی را منحصربه‌فرد برمی‌شمرد و می‌گوید برگزاری عالی مراسم احیا با حضور جمعیتی بالای یک‌میلیون نفر در آستان قدس نشان‌دهندۀ هماهنگی بالا در جای‌جای آستان است.

آغاز استانداری در ۸/۸/۸۸ و پشتوانۀ محکمی به اسم آیت‌الله واعظ

همان‌طور که می‌دانید استانداران با رأی هیئت دولت انتخاب شده و به استان‌هایشان می‌روند؛ بنابراین نامزدها قبل از انتخاب به تهران رفته، رزومۀ خود را ارائه داده، مخالف و موافق صحبت می‌کنند و در نهایت رأی‌گیری انجام می‌شود؛ در صوت رأی آوردن فرد، استاندار با وزیر کشور به استان مربوطه رفته و معرفی می‌شود. ۴ شهریورماه ۱۳۸۸ به همراه هیئت دولت و رئیس‌جمهور وقت به مشهد رفتم، قرار بود رأی‌گیری در حرم صورت گیرد و البته این امر نیز افتخاری برای بنده بود؛ زیرا اولین استانداری بودم که در حرم امام رضا (علیه‌السلام) به این سمت نایل می‌شد.

هفتۀ قبل نیز دولت از مجلس رأی اعتماد گرفته و برای زیارت راهی مشهد شده بودند و این دومین سفر هیئت دولت به این شهر مقدس بود. هنگام پیاده شدن از هواپیما، آیت‌الله علم‌الهدی، شهید شوشتری و مسئولان استان از رئیس‌جمهور استقبال کردند، از آن‌ها جویای حال آیت‌الله طبسی شدم که گفتند کمر و پایشان را عمل کرده و در منزل بستری هستند؛ بدین‌صورت رئیس‌جمهور و وزرا برای زیارت به حرم و من به عیادت آیت‌الله طبسی رفتم.

این دیدار اولین آشنایی رسمی با آیت‌الله طبسی بود، البته ۲۰-۱۰ سال پیش به همراه فرماندهان سپاه در سفری به مشهد خدمت ایشان رسیده و آشنا شده بودیم، اما آشنایی رسمی ما همان ۱۴ رمضان سال ۸۸ بود. در دیدار آن روز ایشان مرا با روی خوش پذیرفت، بعد از صحبت با یکدیگر نمی‌دانم چطور، ولی با هم خیلی هماهنگ شدیم. آیت‌الله طبسی همان جا به آقای علوی (قائم‌مقامش) سفارش کرد هرچه بنده به‌عنوان استاندار گفته و یا سفارش کردم، دستورات ایشان است. غروب به حرم رفته و بعد از نماز جماعت به تالار آینه رفتیم. آن روز مرحوم چاوز هم در حرم حضور داشت و در حین بازدید وی از حرم، جلسۀ هیئت دولت تشکیل شد. در زمان رأی‌گیری اجازه خواستم از جلسه خارج شوم تا اگر وزیری قصد دادن رأی منفی داشت در رودربایستی قرار نگیرد. جز یک رأی مخالف، همگی موافق بودند و بدین‌صورت فردای آن روز که مصادف با میلاد امام حسن (علیه‌السلام) بود در سالن صبا به‌صورت پخش مستقیم، بنده به‌عنوان استاندار خراسان معرفی شدم.

آغاز استانداری من در روز ۸/۸/۸۸ مصادف با میلاد امام هشتم (علیه‌السلام) بود. از ابتدای همان سال قرار داشتم که ۸/۸/۸۸ مشهد باشم، ولی نمی‌دانستم که آن زمان استاندار مشهد می‌شوم. در این تاریخ با کمک برخی از نمایندگان خراسان در مجلس، حدود ۱۵۰ نفر از نمایندگان مجلس را برای این تاریخ به مشهد دعوت کردیم؛ در همین سفر موضوع پایتخت معنوی ایران تصویب شد و این هم توفیق دیگری بود که در زمان استانداری بنده اتفاق افتاد.

مزاح استاندار با آیت‌الله

توجه به آستان قدس رضوی و زائرین امام هشتم (علیه‌السلام) باعث هماهنگی بیشتر بین استاندار و تولیت آستان قدس رضوی می‌شد. ایشان به بنده می‌گفتند آقای استاندار و من به شوخی به ایشان می‌گفتم آقای آستان‌دار؛ من می‌گفتم آستان‌داریِ جایی که مرکز نور همۀ عالم است از استاندار بالاتر است. قرار شد ما سه‌شنبه یک هفته در میان، جلسه‌ای با هم داشته و مشکلات را با یکدیگر در میان بگذاریم. بنده از ایشان خواهش کردم که مشکلات استان را در جلسات یا به‌صورت تلفنی با خودم در میان بگذارند و من هم قرار شد مسائل را به ایشان اطلاع دهم؛ درحالی‌که الآن مسئولان برای یکدیگر پیغام داده و در روزنامه‌ها با هم صحبت می‌کنند و این امر ضربۀ بیشتری به ارتباطات می‌زند. جلسات ما سه‌شنبه‌ها به صرف ناهار و بحث و تبادل‌نظر برگزار می‌شد، البته ممکن بود اواسط هفته نیز تلفنی با یکدیگر به گفت‌وگو بپردازیم. ایشان علاقۀ من به آستان قدس رضوی و زائران را کمک به حل مشکلات می‌دانست و شاید به همین دلیل با من و استانداری بسیار هماهنگ بود. شاید اگر از قائم‌مقام ایشان هم بپرسید، این دوره را هماهنگ‌ترین دورۀ بین آستان قدس و استانداری تلقی کنند.

یک زمانی تصمیم گرفتم که مطالعه کمی و کیفی زیارت امام هشتم (علیه‌السلام) را انجام دهم و دکتر علم‌الهدی (رئیس پارک علم و فناوری خراسان) را به‌عنوان مدیر پروژه انتخاب -تعدادی از علما و اساتید با ایشان همکاری می‌کردند- کردم؛ این طرح یک طرح بسیار جدی علمی بود و تا زمانی که شخصاً استاندار بودم ۴۰ جلد از آن منتشر شد. یک زمانی نیز به رئیس‌جمهور گفتم که استاندار خراسان مانند استانداران دیگر معاون‌های مرسوم امنیتی، برنامه‌ریزی و عمرانی و پشتیبانی و ... دارد، ولی در خراسان که ۳۰ میلیون زائر می‌آیند و می‌روند و مشکلاتی مانند تأخیر در پروازها و ... داریم، این امر نیازمند ایجاد یک معاونت دیگر است و رئیس‌جمهور نیز قبول کرد معاونت امور زیارت به استانداری خراسان اضافه شود. پس از آن معاونت دیگری با عنوان معاونت امور زائرین ایجاد و تاکنون نیز در حال فعالیت است.

آیت‌الله طبسی مطیع رهبر انقلاب

هرچه ارتباط ما ادامه پیدا می‌کرد با ابعاد شخصیتی وی بیشتر آشنا می‌شدم. اگر بخواهم به‌صورت خلاصه بگویم، وی عالمی فقیه و مجتهدی مسلط به امور روز بود، با مدیریتی کم‌نظیر، با اِشراف همه‌جانبه به امور فرهنگی، دینی و اقتصادی آستان قدس رضوی؛ و به علت استمرار مدیریت ایشان تجربیات زیادی در این زمینه کسب کرده بود. آیت‌الله طبسی عالمی فرزانه بود که در مجمع تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان رهبری عضویت داشت. تا زمان حیات وی، مقام معظم رهبری نمایندگی ولی فقیه در دو استان خراسان شمالی و جنوبی که تفکیک شده بود، به غیر از وی به کسی واگذار نکردند و دلیل آن نیز مدیریت وی و اعتماد رهبر انقلاب به آیت‌الله طبسی بود. ایشان کاملاً مطیع رهبر انقلاب بود و بنده در جلسات این موضوع را به‌وضوح مشاهده می‌کردم. یک بار در جلسه خدمت رهبر انقلاب، آیت‌الله طبسی، آیت‌الله مهدوی‌کنی و جناب گلپایگانی بودم، وقتی رهبر انقلاب وارد شد و آیت‌الله طبسی خواستند بلند شوند، رهبری گفتند که بنده اذیت می‌شوم، شما بلند نشوید.

 آیت‌الله طبسی وضعیت ویژه‌ای داشتند به خصوص اواخر عمرشان با دو عصا حرکت می‌کردند و پادرد و کمردرد شدیدی داشتند. وی مقید بود که هر روز به دفتر بیاید، البته سنی از ایشان گذشته بود و متولد ۱۳۱۳ بوده و دورانی را در زندان ستم‌شاهی گذرانده بود که آثار شکنجه و صدمات آن دوران همچنان پابرجا بود. آیت‌الله طبسی قبل از انقلاب به‌عنوان مُبلّغی سخن‌دان و ناطق و تأثیرگذار بود که جوهرۀ کلام بسیار گیرا و سخنرانی‌های غرایی داشت (می‌توان شهید هاشمی‌نژاد را با ایشان مقایسه کرد) .

انبوه خدمات به زوار امام رضا (علیه‌السلام)

دربارۀ خدمات آیت‌الله طبسی باید بگوییم که ایشان حتی به لحاظ فیزیکی خدماتی داشتند. آستان قدس را با چند میلیون زائر در اوایل انقلاب تحویل گرفت و در پایان عمرشان با چندین میلیون زائر تحویل دادند. زمانی که در خانه‌تان ۱۰ نفر گنجایش مهمان دارید ولی ۴۰ نفر را دعوت می‌کنید، دچار مشکلاتی می‌شوید و هیچ‌کس به این نکته اشاره نکرده است. وقتی ایشان تولیت آستان قدس رضوی در اوایل انقلاب شد -نگاه کنید که این استان به چند میلیون زائر سرویس می‌دهد، درحالی‌که نظافت، نور، صوت، فرش، گرما و سرما، گلاب‌پاشی و ... همگی موضوعیت دارد و باید مورد توجه قرار بگیرد- چند برابر قبل از مدیریتشان (در هزار سال گذشته) رواق، صحن و ... ساختند. اگر بگوییم که از موقوفات بوده که موقوفات، هزینه‌ها و نذورات قبل از آیت‌الله طبسی هم بوده است. در مجموع خدمات ایشان بسیار قابل قدردانی است.

یکی از شب‌های احیا از میزان حدود یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار بطری آب توزیع‌شده، متوجه شدیم که چقدر زائر به حرم آمده‌اند؛ و قرار بود یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار نفر را در یک محوطه جای دهند و این تعداد بسیار زیاد بود و محلی بسیار وسیع با امکانات بهداشتی، نور، فرش و خدمات صوت و رفت‌وآمد و کفشداری باید برای این کار در نظر گرفته شود. در عید نوروز حدود ۵ تا ۶ میلیون زائر به‌راحتی به مشهد رفت‌وآمد می‌کنند؛ ولی کربلا و نجف را نگاه کنید، افراد برای رفتن به حرم به‌زحمت می‌افتند.

شخصیت آیت‌الله طبسی در مدیریت را در جای دیگری ندیده‌ام

شخصیت آیت‌الله طبسی در مدیریت را در جای دیگری ندیده‌ام؛ چراکه وی تسلط خاصی داشت و با نگاه و گفتن یک جمله همۀ نیروهایش کار می‌کردند. آیت‌الله طبسی خیلی صحبت نمی‌کرد و در جواب گزارش‌ها، تنها دو یا سه جمله می‌گفتند. نگاه عمیقی به مسائل داشت. در جلسات ایشان در شورای عالی فرهنگی می‌دیدم که وقتی می‌گوید آنجا فلان کار را انجام دهید، نیروها متوجه می‌شدند که باید کار را انجام داد؛ یک زمانی هم خودشان سر می‌زدند. دیده بودم وقتی ایشان به حرم امام رضا (علیه‌السلام) مشرف می‌شدند -آنجایی که قبر آیت‌الله مروارید قرار دارد- درست در پایین دارالزهد اذن دخول را می‌خواندند و مانند زائران عادی رفتار می‌کردند.

یک خاطره: راهکار آیت‌الله طبسی در حل مشکل حضور رئیس‌جمهور پاکستان

هرگاه از ایشان درخواستی کردم جواب منفی نشنیدم. یک روز رئیس‌جمهور پاکستان با رئیس‌جمهور ملاقات داشته و به طور ناگهانی گفت که می‌خواهم به مشهد بروم. درحالی‌که برای سفر رئیس‌جمهور باید برنامه‌ریزی‌های زیادی را در حوزه‌های مختلف مانند امنیت داشته باشیم، ولی ساعت ۱۰ صبح با من تماس گرفتند که رئیس‌جمهور پاکستان می‌خواهد به مشهد بیاید. شب سوم شعبان و میلاد امام حسین (علیه‌السلام) بود و حرم بسیار شلوغ بود و ما باید خط سبز را از فرودگاه تا حرم ایجاد می‌کردیم، درحالی‌که مشهد آن زمان شلوغ بود و نمی‌خواستیم خیابان‌ها را ببندیم. از آیت‌الله طبسی خواهش کردم و ایشان هم دستور دادند به آقای علوی که شرایط را مهیا کنند. به ایشان گفتم که وقت زیادی هم نداریم و دیگر نمی‌رسیم به استانداری برویم و ایشان دستور دادند که در دارالزهد صندلی و میز گذاشته و جلسه همان جا برگزار شود. به ایشان گفتم که رئیس‌جمهور پاکستان غذای حضرتی هم می‌خواهند ولی نمی‌توانیم به خاطر جمعیت زیاد وی را ببریم. در همان دارالزهد اتاق مخصوصی قرار دارد که دستور دادند درب آن را باز کنند و غذای حضرتی بدهند. هرچه گفتم ایشان آماده کردند.

 هماهنگی‌ها بسیار زیاد بود و بسیار همراه بودند و دست پدری ایشان را در استان حس می‌کردم. وقتی از استانداری در ۷/۸/۹۱ عزل شدم، آیت‌الله طبسی به من گفت که در جلسۀ سه‌شنبه‌ها شرکت کن. گفتم اگر بروم دیگر نمی‌توانم مرتب حضور داشته باشم. گفتند هروقت به مشهد آمدم اولین ناهار را پیش ایشان بروم؛ و تا زمانی که ایشان در قید حیات بودند هروقت که به مشهد رفتم، زنگ می‌زدم به آقای طاهری (منشی دفتر آیت‌الله طبسی) می‌گفتم که به مشهد می‌آیم و با ایشان هماهنگ می‌کردم. همان روزی که به مشهد می‌رسیدم، ناهار را خدمت آیت‌الله طبسی می‌خوردم.

آخرین دیدار

آخرین دیدار دوشنبه قبل از رحلت ایشان بود. برای ملاقات به بیمارستان رفتم، البته وی در کما بود و تنها توانستم چهره‌اش را ببینیم و جمعه از دنیا رفتند. امام رضا حدیثی با این مضمون دارند که هرکس یک بار به دیدن من بیاید، سه بار به زیارتش می‌آیم. به آیت‌الله طبسی می‌گفتم شما بیش از ۳۰ سال خادم این آستان بودید و حتماً امام رضا (علیه‌السلام) شما را مورد توجه خاص قرار می‌دهند که دعوت کردند بیش از ۳۰ سال خادم این آستان باشید. من از استان می‌روم و شما اگر ما را یادتان بود، وقتی به حرم می‌روید از طرف ما هم سلام دهید. وقتی خداحافظی کردم دوباره گفتم یک درخواست دیگر هم دارم و اینکه پدر و مادرم هر دو از دنیا رفته‌اند و علاقۀ خاصی هم به امام رضا (علیه‌السلام) داشتند، شما یک دعای خاص هم برای پدر و مادرم در حرم بخوانید. آیت‌الله طبسی قول داد که همیشه پدر و مادرم را دعا کنند. وی اضافه کرد که از نشانه‌های فرزند صالح است این است که به فکر پدر و مادرش است. هروقت که ایشان را می‌دیدم، می‌گفتم پدر و مادرم را یادتان هست؟ می‌گفتند بله و برایشان دعا می‌کنم.

آیت‌الله واعظ، فقیهی مبرز

آیت‌الله فقیهی مبرز بود. اجتهاد مسلم وی هم در سخنرانی‌ها و هم در دروس حوزوی و هم در حرف‌شنوی و استفاده‌ای که فضلا از ایشان می‌کردند، مسلم بود. حوزۀ علمیۀ مشهد را مقام معظم رهبری کامل به ایشان سپرده بودند. همان‌طور که می‌دانید حوزه‌های سراسر کشور باید هماهنگی با حوزۀ علمیۀ قم داشته باشند؛ استقلال حوزۀ علمیۀ مشهد تنها به خاطر مدیریت و وجود آیت‌الله طبسی بود. حقیقتاً که شخصیت بسیار بزرگی را هم در عرصۀ مدیریت دینی و هم در فقه و اصول و هم در حمایت از امام و رهبری از دست دادیم. درعین‌حال از پیشگاه امام رئوف می‌خواهیم که از این خادم بااخلاص و قدیمی خودش آن‌گونه که شایستۀ خدمات ایشان است پذیرایی کند و از ایشان هم می‌خواهیم که در سر سفرۀ امام رضا (علیه‌السلام) ما را فراموش نکند.

* این مطلب در ویژه نامه «یار صادق انقلاب» به چاپ رسیده که به مناسبت نخستین سالگرد ارتحال آیت الله واعظ طبسی توسط روزنامه قدس منتشر شده است.

*جهت دریافت ویژه نامه اینجا کلیک کنید

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.