مشهد- عشق معنا می‌شود، وقتی بعد از گذشت ۳۴ سال هنوزهم عاشقی را در چشمان مطمئنش می‌بینی. اینجا مرکز توانبخشی جانبازان امام خمینی است؛ همانجایی که ۱۳۸ نفر از قهرمانان شهرمان پاهایشان را برای قدم زدن‌های بسیار، به من و تو بخشیده‌اند.

تکه‌های بدنمان را دادیم تا تکه‌ای ازایران به یغما نرود

سرورهادیان - کافی است هر از گاهی در قدم زدن‌های دور پارک ملت برای تنفس هوای پاک، کمی هم آن طرف تر، شقایق‌هایی که سال‌ها زندگی را برروی تخت می‌گذرانند را، هم ببینیم که آن‌ها با اکسیژن به سختی نفس می‌کشندو قدم زدن را آرزویی محال می‌دانند.
اینجا همه جانبازان نخاعی ۷۰ درصد هستند؛ همه کسانی که زندگی را تمام عمر یا روی ویلچر می‌گذرانند و یا روی تخت.

خانه اول و دردهای مشترک

۵۹ نفر از این بزرگمردان در این مرکز در این سال‌ها به شهادت رسیده‌اند.
«قاسم علیزاده» متولد ۱۳۴۴ که در سال ۶۱ در کردستان در تیپ شهدا به فرماندهی شهید کاوه در ۱۷ سالگی مجروح شد، برایم از زمان مجروحیتش تعریف می‌کند: با دو گلوله مجروع شدم یکی از گلوله‌ها به کلیه راستم اصابت کرد که کامل تخلیه شد و گلوله دوم هم باعث شد کلیه چپم و نخاعم آسیب ببیند.


حالا برایم از آن زمان که همرزمش مدام به او می‌گفت اشهدت را بگو و او می‌گوید: سه بار گفته‌ام. «گویا لایق رفتن نبودم». حالا یکی دیگر از جانبازان که از دوستان قاسم علیزاده است با لبخند به او می‌گوید: نه اشهد درست نگفتی. گویی هنوز هم اینجا همان حس و حال جبهه را دارد.
از او می‌پرسم بعد از گذشت این سال‌ها چه خواسته‌ای داری؟ می‌گوید: برای کسی نرفتم که امروز از کسی توقع داشته باشم. وظیفه‌ام بود و عمل به وظیفه که منت گذاشتن ندارد. برای دفاع از خاک و ناموس باید می‌رفتیم و رفتیم.

مسئولان حال ما را بپرسند

«سید یوسف علوی»، متولد ۱۳۲۶ از قوچان و بازنشسته ارتش است. اوهم روی ویلچر نشسته است، از بچه‌های لشکر ۷۷ بوده است. او معاون گروهان تانک بوده و در عملیات سوسنگرد و پشتیبان عملیات در آزاد سازی آبادان هم بوده است و درسال ۶۱ درعملیات فتح‌المبین جانباز نخاع شده است و همچنین از ناحیه یک دست هم آسیب جدی دیده است.
او می‌گوید: توقعی از مردم عادی نیست، از مسئولان است که گاه گاهی حال مارا بپرسند.
او که دارای چهار پسر و یک دختر است، تصریح می‌کند: خانواده‌های ما زحمت زیادی را برایمان کشیده اند و به اعتقاد من سرکشی به همسر جانبازان هم باید در برنامه‌ها قرار بگیرد.
آن طرف‌تر، روی تخت جانبازی زیرسرم است. می‌شنوم بتازگی به دلیل زخم بستر تحت جراحی قرار گرفته است.

جانبازان مدافعین حرم

محمد کاظمی، متولد ۱۳۴۵ است و در سال ۶۶ در منطقه میمک در مرز عراق مجروح شده است. اما با وجود دردی که داشت با نگاهی مهربان، فقط یک جمله را تأکید می‌کند: مشکل مجروحین مدافعین حرم را پیگیری کنید تا آن‌ها هم جزو جانبازان قرار بگیرند.

نماز عاشقی
تقی شکوری، متولد ۱۳۴۳ در گرمه است و در شلمچه در ۱۸ سالگی از ناحیه کمر مجروح شده است. کنارش که می‌نشینم، می‌پرسم اگر به همان سال ۶۲ برگردی بازهم به جبهه می‌روی، می‌گوید: دفاع پشیمانی ندارد. مگر می‌شود نمازعشق بخوانی و پشیمان بشوی.
جنگ ما دفاع بود و هر موجود زنده‌ای از خودش دفاع می‌کند.
حالا این قهرمان که باز نشسته سپاه است، می‌افزاید: بارها این سال‌ها این پرسش مطرح می‌شود که اگر امروز جنگ شود، نسل امروز عملکردشان چگونه است؟ به نظر من جوان امروز ما اندیشمند است، نسل جوان فهیم و تحصیلکرده و دانایی داریم که برای دفاع نسبت به گذشته، یک پارچه‌ترهستند.

مأمن یاران دیرین

«حجت‌الاسلام کریم دوان» که همیشه با روی باز پذیرای همه کسانی است که برای دیدار بهانه از قهرمانان مانده از دفاع مقدس نمی‌آورند، توضیح می‌دهد: این جا مرکزی است که جانبازان نخاعی با ما در ارتباط هستند و هر زمان نیاز به فیزیوتراپی، درمان، پانسمان و ورزش و یا برای انجام فعالیت‌های فرهنگی و دور هم بودن و دید و بازدید دارند به این مرکز می‌آیند.
حالا مطمئن می‌شوم اینجا مأمن همه یاران دیرین است؛ تنها جایی که همه مانند همه‌اند و یکدیگر را درک می‌کنند. جایی که انسان‌هایی با افکار و دردهای مشترک می‌توانند، کنارهم باشند.
این مرکز که سال ۱۳۶۲ افتتاح شده است، افرادی را که از سال ۱۳۵۷ جانباز شده‌اند را گرد هم آورده است.
حجت‌الاسلام دوان تأکید می‌کند: حدود ۴۰ درصد از این جانبازان متعلق به سال ۱۳۶۲ هستند و مابقی متعلق به سال‌های بعد آن تا سال ۹۵که شامل جانبازان مدافعان حرم هم می‌شوند.

وی تأکید می‌کند: جانبازان این مرز و بوم نیاز به حمایت مالی ندارند واز مسئولان ومردم توقع مادی ندارند، آن‌ها تنها نیاز به حمایت معنوی دارند. این در حالی است که حتی سال نو هیچ کدام از مسئولان تا این لحظه به دیداراین عزیزان نیامده‌اند.
مسئول فرهنگی مرکز توانبخشی جانبازان ازموفقیت‌های همین عزیزان و قهرمانی سه نفر از جانبازان در پاراالمپیک جهانی دررشته شنا می‌گوید و ادامه می‌دهد: این عزیزان، قهرمان‌هایی هستند که در رشته‌های مختلف ورزشی مانند: ویلچررانی، تنیس خاکی، بسکتبال بارها درعرصه‌های ملی درخشیده‌اند.
وی در ادامه با اشاره به نمایشگاه «مشهد دوست داشتنی» خاطرنشان می‌سازد: در نمایشگاه مشهد دوست داشتنی با همکاری فرهنگی شهرداری منطقه ۱۱ غرفه ای را به نام همین مرکز برپا کرده‌ایم تا یادآور رشادت‌های این قهرمانان باشیم. حتی گروهی رابه صورت مجازی ایجاد کردیم که حرف دل مردم با جانبازان است و مردم احساس خود را می‌توانند بیان دارند و پاسخ آن را دریافت دارند.

نگاه منتظر
اما نگرانی من در انتهای گزارشم بیش‌تر از همیشه باقی می‌ماند.
آن طرف‌تر، جانباز نخاعی «اصغرمعتکف» آرام خوابیده است. اوکه از۱۰ فروردین ۹۵ در کما قرار دارد در سال ۱۳۶۲ در پنج وین عراق مجروح و حالا دیگر دیدار هیچ کسی، التیام بخش نگاه منتظر او نیست.
می‌دانم با پاهای تو،آرام در آرامش پیاده‌روها راه می‌روم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.