شاهنامه‌شناس کسی است که پس از چندین سال تحقیق درباره زوایای گوناگون شاهنامه و چاپ ده‌ها کتاب و مقاله به درجه اجتهاد رسیده است. تعداد شاهنامه‌پژوهان واقعی در کشور ما از تعداد انگشتان دست کمتر است و شاهنامه‌شناس هم در کل دنیا شاید 3 نفر داشته باشیم.

شاهنامه‌پژوهی با شاهنامه‌دوستی اشتباه نشود

    زهرا دلپذیر: شاهنامه فردوسی سند افتخار هویت ایرانی و آمیزه­ای از فرهنگ و باورهای اساطیری، پهلوانی و تاریخی ملت ایران است که ریشه در گذشته­های بسیار دور این سرزمین دارد. بنابراین برای دریافت مفاهیم بلند و زوایای آشکار و نهان آن نیازمند پژوهش و آگاهی به علوم مختلف هستیم. شاهنامه‌پژوهی و فردوسی‌شناسی که پیشینه­ای به قدمت خود شاهنامه دارد، در 2 قرن اخیر رونق بسیاری یافته و پژوهشگران با تحقیق در دریای ناپیداکرانة این کتاب ارزشمند، مقالات و کتاب­های بسیاری تألیف کرده­اند. اما شاهنامه‌پژوهی نیازمند چه اصولی دارد و چه کسی را می­توان شاهنامه­پژوه نامید؟ به بهانه روز بزرگداشت فردوسی، برای پاسخ به این پرسش­ها با چند تن از شاهنامه‌پژوهان مطرح به‌ گفت‌وگو نشسته­ایم که حاصل آن را در ادامه می­خوانید.

شناخت معیارهای درست شاهنامه­پژوهی

دکتر محمدرضا راشد محصل، شاهنامه­پژوه و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، اعتقاد دارد که شاهنامه برآمده از تاریخ و آمیخته با سنت­هایی است که غیر از باورهای دینی و آگاهی­های اجتماعی و فرهنگی، سرچشمه­هایی هم در گذشته­های بسیار دور دارد و اگرچه امروز با تکامل اندیشه­های انسانی، آن‌ها را خرافه می­دانیم اما از پشتوانه­های قطعی رویدادها و افسانه­ها هستند لذا باید در بررسی شاهنامه و دریافت مفاهیم اجتماعی و نمادین آن مورد نظر قرار گیرد. او به خبرنگار ما می­گوید: از جمله آبشخورهای شاهنامه می­توان به اساطیر هند و ایرانی؛ جهان­بینی اوستایی؛ اندرزنامه­های پهلوی؛ اخلاق اجتماعی دوران ساسانی و اندیشه­های ایرانی؛ و باورهای اعتقادی اسلامی اشاره کرد و بررسی و دریافت مفاهیم مقایسه­ای آن­ها نیازمند بینش و دانش ادبی و علمی و دانستن خاطره­های جمعی و آداب و رسوم سنتی است.  وی کسی را شاهنامه‌پژوه می­داند که از پشتوانه­های استوار فرهنگی، اجتماعی و تاریخی آگاه باشد و در بررسی­ها و پژوهش­های خود از آن بهره‌مند گردد. این استاد دانشگاه می­افزاید: از آنجا که تاکنون بیشتر پژوهش­های ما جنبه ادبی و توصیفی داشته و منحصر به تاریخ پیدایش و تدوین شاهنامه، آن هم بر پایه دریافت­های علمی متعارف بوده و این اثر به عنوان یک شاهکار ادبی و گنجینة خرد فردی و جمعی مورد بررسی قرار گرفته است، باید بپذیریم که به مفاهیم و معیارهای درست شناخت شاهنامه توجه نداشته­ایم و چه‌بسا که از پشتوانه­های گرانقدر این کتاب هم آگاه نبوده­ایم. بنابراین به‌طور طبیعی، نتایج حاصل از پژوهش­های شاهنامه­شناسی نیز خالی از نقص نبوده است.

تفاوت شاهنامه‌پژوه و شاهنامه‌شناس

دکتر سجاد آیدنلو، شاهنامه‌پژوه و استاد دانشگاه ارومیه، با اشاره به اینکه شاهنامه‌پژوه و شاهنامه­شناس 2 تعریف متفاوت دارند و شاهنامه‌پژوهی مقدمه شاهنامه‌شناسی است، به خبرنگار ما می­گوید: شاهنامه‌پژوه کسی است که در حوزه شاهنامه تحقیق می­کند و آثار خود را در قالب مقالات مستدل در مجلات معتبر علمی به چاپ می­رساند. در درجه بالاتر از او، شاهنامه­شناس قرار دارد. شاهنامه‌شناس کسی است که پس از چندین سال تحقیق درباره زوایای گوناگون شاهنامه و چاپ ده­ها کتاب و مقاله به درجه اجتهاد رسیده است. وی می­افزاید: تعداد شاهنامه‌پژوهان واقعی در کشور ما از تعداد انگشتان دست کمتراست و شاهنامه‌شناس هم در کل دنیا شاید 3 نفر داشته باشیم.

هیاهوی تبلیغاتی مؤسسات و سایت­های نامعتبر

دکتر آیدنلو می‌گوید: برخی از سایت­ها و کانال­های مجازی از یک سو و بعضی از مؤسسات و بنیادهای فرهنگی نیز از سوی دیگر با هیاهوی تبلیغاتی، افرادی که فاقد هر گونه تخصص درباره شاهنامه هستند و صلاحیت علمی­شان مورد تأیید نیست را به عنوان شاهنامه‌پژوه معرفی می­کنند. در مقابل، شاهنامه­پژوهان خوبی هستند که ناشناخته مانده­اند. او می‌افزاید: حتی برخی از این مؤسسات که صرفاً در پی مطرح‌کردن خود هستند و بار علمی ندارند، از افراد فاقد شایستگی به عنوان شاهنامه­پژوهِ برتر تقدیر کردند و به آن­ها جایزه دادند. وی ادامه می‌دهد: برخی از افراد نیز به پشتوانه همین مؤسسات و صرفاً بر اساس روابط به همایش­های مختلف دعوت می­شوند و در مورد شاهنامه سخنرانی می­کنند درحالی­که فاقد صلاحیت لازم هستند و حتی برخی از آن­ها از محتوای شاهنامه بی­خبرند و جز ابیاتی از آن، چیزی نمی­دانند!

این استاد دانشگاه با انتقاد از چاپ برخی کتاب­های بسیار ضعیف در زمینه شاهنامه می­گوید: متأسفانه ما درباره شاهنامه با کتاب­سازی هم بسیار مواجهیم. بعضی از افراد کتاب­هایی درباره مباحث مختلف شاهنامه و یا حتی گزیده­هایی از شاهنامه را از طریق ناشران غیرمعتبر چاپ کرده­اند. البته گاهی حتی چاپ کتاب توسط ناشر معتبر را نمی‌توان دلیلی بر شاهنامه‌پژوه‌بودن فرد و شایستگی کتابش دانست زیرا برخی به خاطر تدریس در فلان دانشگاه معتبر و یا همکاری با یک مرکز معتبر، صرفاً به خاطر روابط و نه لیاقت و سزاواری، کتابشان چاپ شده است که فاقد بار علمی است.

وی تأکید می­کند: متأسفانه بیشتر افرادی که در جامعه ما به عنوان شاهنامه‌پژوه مطرح شده­اند، شایسته این عنوان نیستند و باید آن‌ها را شاهنامه‌دوست نامید. در مقابل، شاهنامه‌پژوهان خوبی را داریم که گمنام مانده­اند. البته آثار این­ شاهنامه‌دوستان حباب روی آب است و مسلماً کارهای افرادی که دود چراغ خورده‌اند، ماندگار خواهد بود.

این شاهنامه­پژوه با ابراز تأسف از ورود افراد کم­اطلاع به عرصه شاهنامه‌پژوهی، خاطرنشان می­کند: در سال­های اخیر مخصوصاً با فراگیرشدن شبکه­های اجتماعی، هر کس به‌راحتی یاداشت می­نویسد و درباره شاهنامه اظهار نظر می­کند. دانشگاه­ها و مراکز علمی، مجله­ها، روزنامه­ها و سایت­های معتبر در مقابل این موج، باید شاهنامه‌پژوهان واقعی که دارای صلاحیت علمی و اخلاقی و شایسته عنوان «شاهنامه‌پژوه» هستند را به مردم معرفی کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.