۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۱۴
کد خبر: 531388

گزارش از شخص

نگذار کشتی به گِل بنشیند!

ونزوئلا و رئیس جمهورش روزهای سختی را پشت سر می گذارند

قدس / مجید تربت زاده : اینکه رئیس جمهور آمریکا علیه دولت سوسیالیست ونزوئلا حرف بزند و یا برعکس، رئیس جمهور ونزوئلا ، کاخ سفید و سیاستهایش را به باد انتقاد بگیرد ، رویه ای تازه ای از سوی سران دو کشور نیست. سالهای سال است که با روی کار آمدن سوسیالیستها در یکی از نفت خیز ترین کشورهای جهان ، آمریکایی ها با آنها در افتاده و سعی دارند به شکلی بر تحولات این کشور تأثیرگذار باشند. اما اینکه «ترامپ» با همه بی آبرویی های اخیر سیاسی و امنیتی اش ، دولت « نیکلاس مادورو» را یک «بی آبرویی برای بشریت» بخواند و بعد پاسخ بشنود که : « آقای ترامپ ...به خانه ات برگرد و دستهای کثیفت را از ونزوئلا دور کن» نشان می دهد دو طرف بدون هیچ امیدی به تغییر نگرش هایشان نسبت به هم ، زده اند به سیم آخر!

نگذار کشتی به گِل بنشیند!

رد پایی نیست

خیلی امیدوار نباشید توی این مطلب در باره گذشته وزندگینامه « نیکلاس مادورو مورس» چیز دندانگیری پیدا کنید. انقلابی کهنه کار ونزوئلایی رد پای چندانی از خود و گذشته اش به جا نگذاشته است. همه آنچه می شود در باره اش پیدا کرد ، حرف و حدیث، حدس و گمان و شنیده هایی است که میان واقعیت و شایعه سرگردانند. سال 1962 در» کاراکاس» به دنیا می آید و می گویند از همان نوجوانی به طرفداران جنبش « بولیواری» می پیوندد. او را بنیانگذار حزبی می دانند که بعدها حزب هوگوچاوز از دل آن بیرون می آید و قدرت را به دست می گیرد. «مادورو» پیشینه ریاست مجلس ، وزارت خارجه را هم دارد و معاون اولی رئیس جمهور را دارد و «چاوز» پیش از مرگش از مردم می خواهد برای تداوم انقلاب به «مادورو» رأی دهند. او از سال 2013 با کسب بیش از 50 درصد آرا رئیس جمهور ونزوئلا شد.

راننده ای که رئیس جمهور شد

در اینکه مدتی راننده اتوبوس بود ، شکی نیست. این را خودش و طرفدارانش کتمان نمی کنند. در اسنادی که مخالفانش رو کرده اند ادعا شده که «مادورو» حتی تحصیلات دبیرستانی را به پایان نبرده است و با این حساب و با پیشنیه فعالیت نصفه و نمیه در اتحادیه های کارگری توانسته به پست و مقام های مختلف دست پیدا کند. مخالفان حتی شهرت او را به خاطر حضور در جمع انقلابیون کوبا و خدمت در جمع نیروهای ژنرال «والدس» و یا روابط نزدیک با «فیدل کاسترو» زیر سؤال می برند.

اوج فعالیت های انقلابی او در ونزوئلا در کنار همسر غیر رسمی اش – سیلیا فلورس -  شکل گرفته و با کمک او ادامه پیدا کرده است. می گویند شریک زندگی «مادورو» که یک وکیل زبر دست به شمار می رود در جریان کودتای سال 1992 و دستگیری و محاکمه «چاوز» توانسته موجبات تبرئه «چاوز» را فراهم کند و از همان زمان همسرش- مادورو – به دوست صمیمی و مورد اطمینان «چاوز» تبدیل شده است.

پسر چاوز

طرفدارانش اما در جریان انتخابات سال 2013 ، روابط میان او و «چاوز» را فراتر از اینها می دانستند و حتی اعتقاد داشتند اعتماد و اطمینانی که پیرمرد کوبایی – فیدل کاسترو – به «مادورو» داشته است سبب شده «چاوز» هم باب رفاقت را با او باز کرده و کم کم به او اطمینان کند. آن زمان نه خود «مادورو» و نه ستادهای انتخاباتی اش در باره گذشته او، روابط با فیدل کاسترو، ژنرال والدس ، دلیل تبدیل شدن به نور چشمی «چاوز» و دیگر مسایل زندگی سیاسی و شخصی اش چیزی نگفتند. البته حرف و حدیثهای گفته شده را تأیید یا تکذیب هم نکردند و به جای آن تنها سعی کردند شعار« وارث چاوز» یا « پسر چاوز» را در باره او، سر زبانها و جا بیندازند.

وخامت

وارث «چاوز» اما انگار سهمی از خوشبختی ها و خوش شانسی های  پدر سیاسی اش نداشت. ابر و باد و مه خورشید سیاست دست به دست هم دادند تا برخلاف سالهای پیش اوضاع کشور ونزوئلا با روی کار آمدن «مادورو»  رو به وخامت بگذارد. «چاوز» 17 سال برای استقرار و اقتدار « دولت فراگیر سوسیالیستی» تلاش کرده و از انصاف نگذریم با تغییرات اجتماعی گسترده ، خدمات رایگان مراقبت های پزشکی، آموزش و پرورش درست و حسابی و ... را در کشورش ایجاد کرده و فقر را بشدت کاهش داده بود. انتظار می رفت فرزند خلف سیاسی اش هم بتواند راه پدر را دنبال کند. اما ... .

کشتی به گل نشسته

«مادورو» وقتی کاهش قیمت نفت آغاز شد ، زنگ خطر را نشنید یا اصلاً به آن توجهی نکرد.کشوری که هم ذخایر نفتی اش معروف و هم به استخراج ارزان نفت شهره است ، بی شک آسیب پذیری بالایی نیز در برابر نوسانات قیمت نفت و چالش های اقتصادی دارد. دولت تازه کار «مادورو» هنوز درگیر حساب و کتابهای نفتی ، کاهش نرخ تورم -که حتی تحلیلگران آن را تا 380 درصد هم بیان می کردند و احتمال می دادند به 2000 در صد هم برسد -  و مشکل آب و نان مردم بود که ماجرای از دست دادن اکثریت در پارلمان پیش آمد. حزبش در انتخابات شکست سختی خورد، کرسی های و پارلمان یکدستی را که تا پیش از آن در همه مصوباتش با دولت راه می آمد از دست داد و به قول برخی از مخالفانش : کشتی اقتصاد و سیاست کشور را به گل نشاند.

 غولی که از چراغ خارج شده

سال 2015 تحلیلگران نوشتند که سقوط «مادورو» نزدیک است. آنها از جهنم اقتصادی پیش روی ونزوئلا  می گفتند و غولی که از چراغ جادو خارج شده اما گوش به فرمان دولت نیست. مخالفان حالا به خیابانها ریخته و هر روز با پلیس درگیر می شدند. غرب هم که از 17 سال مقاومت و ایستادگی «چاوز» در برابر سیاست هایش دل پُری داشت از ریختن نفت بر روی آتشی که تازه زبانه کشیده بود ابایی نداشت. اوضاع اما همچنان بر وفق مراد پیش نمی رفت و مخالفان هر روز بیشتر می شدند و شرایط اقتصادی نیز رو به وخامت بیشتر گذاشته بود. دی ماه سال گذشته بود که پارلمان در مصوبه ای نمادین رأی به برکناری «مادورو» داد.رئیس جمهور تلاش کرد با وعده افزایش 60 درصدی حقوقها ، حل مشکلات آب و برق و ... اوضاع را کنترل کند. مخالفان را به مذاکره دعوت کرد و از خطر سلطه سیاست های غرب برکشورش گفت.

فرزند خلف یا ...؟

واقعیت این است که حال کشور «چاوز» این روزها اصلاً خوب نیست. حال فرزند سیاسی اش البته بدتر. تظاهرات و مخالفت ها به کُشت و کشتار کشیده شده است. «مادورو» اگرچه از شکستن بن بست سیاسی کشور حرف می زند اما از سوی دیگر یک روز از لزوم تشکیل مجلس مؤسسان حرف می زند و روز دیگر وعده های اقتصادی می دهد در حالیکه هفته بعدش مجبور می شود برای تأمین نیازهای دارویی کشورش دست به دامن سازمان ملل متحد شود. در حالیکه بر اساس قانون تا سال 2019 باید رئیس جمهور باشد اما مخالفان و بخصوص غربگراها پایشان را در یک کفش کرده اند که باید انتخابات زود هنگام برگزار شود. خدا می داند آیا «پسرچاوز» فرزند خلفی از کار در می آید و کشور را از این بحران می رهاند یا ... ؟  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.