۲۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۵:۳۷
کد خبر: 539381

گروه داعش بیش از ۵۰۰ میلیون دلار فروش نفت در بازار سیاه را در اختیار داشته و بیش از یک میلیارد دلار پول نقد را نیز از بانک‌ها در طول ماه‌های نخستی که در سوریه و عراق فعال بود، کسب کرده بود.

به گزارش قدس آنلاین، این پول ممکن است مقدار زیادی به نظر برسد، اما این مقدار در واقع برای یک گروه افراط‌گرا خیلی زیاد نیست، به‌ویژه با توجه به تلاش‌های اقتصادی و نظامی بین‌المللی که برای از بین بردن آن انجام می‌شوند. درحالی‌که حملاتی انجام می‌شود گروه باید خلیفه خودخوانده ‌را حفظ کند و منطقه‌ای که تا چند میلیون نفر را در در بر می‌گیرد، نیز کنترل کند. تحلیلگران باور دارند که رهبران این گروه به حدود یک میلیارد دلار به ازای هر ماه احتیاج دارند تا ژنراتورهای تولید برق را نگه دارند و از تخریب وسایل نقلیه خود نیز جلوگیری کنند.

بنابراین می‌توان این سوال را پرسید که منابع مالی این گروه از کجا می‌آیند؟ این پرسشی بود که مورد سوال نشست امنیت ملی سازمان ملل و وزرای مالی ۱۵ کشور در سال ۲۰۱۵ نیز قرار گرفته بود. این گروه طرحی را تدوین کرد که به موجب آن، تولید و فروش نفت دولت اسلامی عراق و شام را هدف می‌گرفت و علاوه‌بر آن سایر منابع درآمدی این گروه را نیز که از طریق فروش عتیقه، غارت و تاکید بر اخاذی و باج‌ستانی از مردمی که در محدوده آن زندگی می‌کنند، حاصل می‌شد را نیز کنترل می‌کرد.

در این قانون از کشورها خواسته شده بود تا کاری بیش از پیش انجام دهند و منابع تامین مالی گروه اسلامی داعش را مساله‌ای عنوان کرده بود که باید حل شود. اما متخصصان با مطالعه ترازنامه‌ها و دفاتر مالی تروریست‌ها می‌گویند که سیستم مالی این گروه به وضوح بسیار پیشرفته‌تر از آن چیزی است که دولت‌های غربی قبلا انتظار داشتند. این گروه که مثلثی بین شمال غربی عراق، شمال شرقی سوریه و جنوب شرقی ترکیه را تا مدتی پیش در اختیار داشت، گروه‌ها و نسل‌هایی از متخصصان امور مالی زیرزمینی است که متخصص هنر فروش در بازار سیاه، قاچاق کالا از طریق مرزها و تبدیل کردن پول غیرقانونی به نوعی از پولی که بانک‌های خارجی آن را می‌پذیرند، هستند. متخصصان منطقه‌ای که با رهبر گروه اسلامی داعش ابوبکر البغدادی کار می‌کنند، حتی نیاز به این ندارند که خریدار ایدئولوژی افراطی این گروه باشند، بلکه تخصص خود را با این امتیاز که فعالیت‌های غیرقانونی خود را تحت مالیات‌ستانی افراط‌گرایان ادامه دهند، تداوم می‌بخشند. اما این مدل نمی‌تواند ادامه داشته باشد.

متخصصان معتقدند روی هم رفته این گروه شورشی مانند یک دولت عمل می‌کند، زیرا مواردی وجود دارد که به آنها اجازه انجام این کار را می‌دهد. در بلندمدت آنها مدل مالی پایداری نخواهند داشت اما در کوتاه‌مدت می‌توانند چند سالی حتی تا یک دهه را از نظر الگوی اقتصادی دوام بیاورند.

متیو لویت یک مقام سابق خزانه‌داری که نحوه تامین مالی تروریست‌ها را با کار در «موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» دنبال می‌کند، با اعلام این حرف اضافه می‌کند که نوعی از تورم که به‌طور طبیعی در منطقه وجود دارد و حاصل از گردش پول است، در اینجا دیده نمی‌شود. این تنها یکی از چند نشانه‌ای است که موجب شده است ناظرانی که در حال بررسی مسائل اقتصادی داعش هستند، عنوان ‌کنند که بدنه حاکمیتی مانند گروه اسلامی داعش قادر به باقی ماندن است تا زمانی که دسترسی آن به بانک‌های اردنی، ترکیه‌ای یا لبنانی، تجارت با خریدارانی در آن سوی مرزها و بهره‌مندی از حمایت متخصصان امور مالی و سرمایه‌گذارانی که در کشورهایی مانند عربستان سعودی زندگی می‌کنند، برقرار باشد.

عربستان سعودی مدت‌ها است که نقش خود را در مورد تامین مالی ترور رد کرده است و به ادعاهایی که پیش‌تر در زمینه تامین مالی القاعده مبنی بر اینکه از این کشور پول دریافت می‌کند نیز پاسخ منفی داده بود.

دنیس لورمل، محقق تامین مالی تروریسم که پیش‌تر با اف‌بی‌آی همکاری می‌کرد، می‌گوید در این کشورها برخی از مردم با افراط گرایان همکاری‌ها و همراهی‌هایی صورت می‌دهند، زیرا سازمان‌هایی وجود دارد که می‌توانند از تامین مالی گروه دولت اسلامی داعش حمایت کنند. وی ادامه می‌دهد که این همراهی قطعا به بستن چشم‌ها روی برخی موارد منجر می‌شود. بخشی از آن نیز مرتبط به بی‌تفاوتی و حرص و طمع است. بخش دیگری نیز این است که برخی افراد فکر می‌کنند با پول قانونی سر و کار دارند درحالی‌که در حقیقت این طور نیست. در نهایت بخش دیگری از این همراهی نیز در بازارهای زیرزمینی انجام می‌گیرد. لورمل معتقد است که بزرگ‌ترین شکاف در تلاش برای شکست دولت داعش مورد آخر یا همان بازار زیرزمینی است و معتقد است که هیچ‌یک از ما در واقع فهم خوبی در این زمینه نداریم.

برخی از تلاش‌هایی که از سوی آمریکا انجام گرفته است تا تامین مالی گروه دولت اسلامی داعش را تحت تاثیر قرار دهد، منجر به موفقیت‌هایی نیز شده است. برای مثال، یک کارزار نظامی منجر به این شده بود که برخی افراد از جمله وزیر امور مالی داعش در عملیات‌های نظامی کشته شود.

البته این موارد درک‌های خوبی را در مورد اینکه شبکه مالی افراط‌گرایان چگونه کار می‌کند و نفت را انتقال داده و به فروش می‌رساند فراهم کرده و به طراحان جنگی ائتلاف اجازه می‌دهد تا منابع نفتی را هدف‌گیری کنند بدون آنکه زیرساخت‌های انرژی کشورها را از میان بردارند. این دغدغه همچنین یکی از دلایل اساسی بود که از زمان آغاز جنگ زیرساخت‌های مخفی عراق را هدف قرار نداده بود. به گفته کارشناسان رسمی ایالات متحده، این کار قطعا به داعش آسیب خواهد زد، اما اگر واضح و روشن صحبت کنیم این منبع اولیه درآمد آنها است و روزی به پایان خواهد رسید. برخی کارشناسان همچنین اشاره می‌کنند که داعش قادر بوده است فروش نفت خود را در برخی زمان‌ها، روزانه به یک و نیم میلیون دلار نیز افزایش دهد، رقمی که امروزه کاهش یافته است.

همچنین برخی صاحب‌نظران تاکید می‌کنند که این گروه افراط‌گرا پیش‌تر از قاچاق نفت به ترکیه نیز سود می‌برد. با این حال به زعم مقامات رسمی ایالات متحده، این باور وجود دارد که این قاچاق از محدوده داعش به ترکیه چندان زیاد نبوده است.

استراتژی تحقیق هدایت آمریکا بر حذف توانایی داعش در تولید نفت قرار نداشته است، زیرا هزینه انجام آن برای کشور میزبان بسیار زیاد است. به جای آن بیشتر تاکید بر هدف‌گیری عناصر مربوط به زنجیره توزیع مانند حمله به راننده‌های کامیون یا حملات هوایی به نحوی است که درآمدها را کاهش داده و ادامه چنین فعالیت‌های انتقالی و سایر فعالیت‌های توزیعی مشابه را برای افراد سودجو گران‌تر کند. اگر ایالات متحده موفق شود تمام درآمد این گروه افراطی را از بین ببرد، باز هم از یک جای دیگر حمایت وجود خواهد داشت. آن که شامل اخاذی و آدم‌ربایی می‌شود که در بلندمدت درآمدی پایدار نخواهد بود.

کمک‌های بین‌المللی نیز به عنوان یک مساله بزرگ دیگر باقی مانده‌اند که به‌ویژه از طرف کشورهایی که ممکن است با آمریکا متحد باشند، به این گروه انجام می‌گیرند. تحلیلگران دغدغه‌هایی در مورد جنبش‌های مذهبی افراط‌گرایانه در عربستان سعودی مانند وهابی‌گری به شدت محافظه‌کارانه‌ای که ریشه در آن کشور دارد، ابراز کرده‌اند. تعالیم به شدت متعصبانه از طریق هزاران مدرسه ادامه می‌یابد و این امر به افزایش تعداد گروه‌هایی مانند القاعده کمک می‌کند. در سال ۲۰۰۹ سندی از وزارت کشور ایالات متحده از طریق ویکی لیکس به بیرون درز کرد که نگرانی مقامات رسمی آمریکایی را برای تامین مالی گروه‌هایی مانند القاعده و طالبان نشان می‌داد. اما این دغدغه‌ها چندان مورد اهمیت واقع نشده‌اند. یکی از تبیین‌های گسترده‌ای که برای این عمل انجام می‌گیرد، آن است که عربستان سعودی چنین افراط‌گرایانی را به عنوان پوششی موثر علیه سازمان‌های مسلمان شیعه رقیب مانند حزب سیاسی نظامی لبنانی حزب الله، اسد در سوریه و همچنین دولت ایران در نظر می‌گیرد.

«ایالات متحده در جای دشواری قرار گرفته است. اگر آنها بخواهند با داعش بجنگند باید ایدئولوژی آنان را خلع سلاح و تخریب کنند نه اینکه آن را گسترش دهند یا عوامل رادیکالیسم را با تامین مالی دلارهای نفتی افزایش دهند. » لوای الخطیب، تحلیلگر انرژی در مرکز دوحه موسسه بروکینگز با اعلام این مطلب می‌گوید: «جنگ‌ها در زمینه ایدئولوژی‌های رادیکال تنها با تفنگ انجام نمی‌گیرند، بلکه به وسیله آموزش و توقف تمام تلاش‌های تامین مالی که منجر به رادیکالیسم می‌شود نیز انجام می‌شوند. »

الخطیب ادامه می‌دهد: «ایالات متحده و متحدان غربی‌اش نیاز به کاندیدایی دارند که گفت‌وگویی صادقانه با شرکای سنتی آنان در خلیج‌فارس و برخی گروه‌های افراطی انجام دهد که به این ایدئولوژی پایان دهند. در سال ۲۰۱۵ عربستان سعودی۲۰درصد از بودجه۲۵۰ میلیارد دلاری را به آموزش و همین مقدار را به مسائل دفاعی تخصیص داده بود. این سوال پیش می‌آید که بیشتر این پول کجا می‌رود؟ »
 

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.