داستان چین و ماچین از گذشته‌های بسیار دور در فرهنگ مردمان کشور ما به اشکال گوناگون بوده و روزگاری می‌گفتیم برای طلب علم حتی به چین (سرزمین دور آن دوران) هم باید رفت، اما 2 دهه اخیر وقتی واژه «چین» را می‌شنویم نه یاد علم می‌افتیم نه یاد دوری بلکه فقط یاد یک چیز می‌افتیم: جنس چینی بی‌کیفیت، ولی باید بپذیریم که همین جنس بی‌کیفیت تومار تولید داخلی ما را آنچنان پیچیده که باز کردنش سخت تر از پیاده رفتن به این کشور دور است!

وارداتی که هنر ایرانی را خواهد کُشت

علی محمدزاده: سال‌ها قبل کالاهای درهم چینی وارد کشور می‌شد، اما وقتی مدتی گذشت، نقشه چینی‌ها عملیاتی شد چون آن‌ها فقط می‌خواهند، بفروشند و برایشان فرقی نمی کند که چه کالایی! آن‌ها آرام آرام چیزهایی را که خودمان داشتیم، کپی برداری کردند و ساختند و در حجم زیادی به خودمان فروختند و البته ما هم با اشتیاق وارد کردیم!

نزدیک یک دهه قبل بود که خبر ایجاد شهری به نام کاشان در چین منتشر شد که ساکنانش کاملاً اتفاقی قالی تولید می‌کردند. بعد هم خبر واردات محصولاتی چون جانماز و مهر و تسبیح و سنگ قبر و دسته بیل و هزاران کالای مشابه که ما بهترینش را داشتیم، گوش همه را کر کرد.

چند روز پیش هم یکی از همین خبرها منتشر شد که حاکی از واردات لباس سنتی چوغا یا چوخا از چین بود. راستش را بخواهید، اقلامی مانند دسته بیل که نه هنر می‌خواهد نه تخصص آنچنانی وقتی وارد می‌شود، فقط یک آسیب دارد و آن بیکاری شماری آدم است که همین کار ساده را انجام می‌دادند، اما واردات چیزهایی که نوعی هنر در آن‌ها به کار رفته، تبعات بسیاری دارد. اینکه فعالان آن حوزه هنری بیکارمی شوند و خود بیکاری زمینه ساز آسیب‌های اجتماعی بعدی می‌شود، یک بخش مشترک ماجرا در هر نوع واردات بی رویه است، ولی در حوزه صنایع دستی و تولیدات سنتی آنچه بیشتر اهمیت دارد، زنده نگه داشتن یک هنر، سنت و میراث فرهنگی ملی است.

تصور کنید؛ شهرهایی چون اصفهان، زنجان و لالجین همدان را که هریک به داشتن هنرهای دستی خاص و منحصر به فرد شهرت جهانی دارند. واردات محصولات مشابه چینی و عرضه ارزان قیمت آن‌ها در یک پروسه ۱۰ تا۱۵ ساله منجر به مرگ آن هنر خواهد شد و چه بسا که این اتفاق تلخ همین الان هم رخ داده است.

مدتی قبل یکی از فعالان حوزه صنایع دستی اصفهان عنوان کرده بود: در حال حاضر در برخی هنرهای دستی همچون قلم زنی، چینی‌ها چنان نفوذ کرده‌اند و تولیدات خود را وسعت بخشیده‌اند که برخی از صاحبان و کارشناسان فعال در این عرصه، فعالیت مذکور را رها کرده‌اند و در بخش‌ها و حوزه‌های دیگر ایفای نقش می‌کنند.

به گفته طوسی استمرار وضعیت موجود نه تنها ظرفیت‌های اقتصادی کشور را در حوزه اشاره شده، تضعیف و تهدید می‌کند، بلکه اصالت هنر و فرهنگ ایرانی-اسلامی را نیز تحت الشعاع قرار خواهد داد.

صادق سخاوت، یکی از تولید کنندگان و فعالان حوزه صنایع دستی در عرصه چاقوسازی می‌گوید: متأسفانه باید عنوان کرد، بسیاری از فعالان این حوزه به دلیل رکود حاکم بر بازار و واردات چاقوی چینی، کوره‌های مرتبط با این حوزه فعالیتی را خاموش کرده‌اند.

احمد رسولیان، دیگر یکی از فعالان حوزه صنایع دستی با اشاره به نقش هنر اصیل ایرانی- اسلامی در خلق آثار و محصولات مرتبط با عرصه صنایع دستی، اصلی‌ترین وجه تمایز تولیدات اشاره شده در این حوزه را به ظرافت‌های خاص هنرمندان ایرانی مرتبط می‌داند.

وی می‌افزاید: با چنین اوصافی، واردات محصولات چینی، تحت عنوان صنایع دستی ایرانی و عرضه آن در برخی از بازارها، مراکز و فروشگاه‌های کشور از چالش‌هایی است که باید برای مهار و کنترل آن اقدام‌های لازم عملیاتی شود.

این فعال در عرصه صنایع دستی می‌گوید: وضعیت، زمانی بغرنج تر می‌شود که متأسفانه شاهدیم در کانون و مرکز تولیدات اینچنینی همچون اصفهان، تولیدات چینی فراوان یافت می‌شود و این موضوع زنگ خطری است که باید با توجه و اتخاذ تدابیر هوشمندانه مسئولان این مشکل برطرف و کنترل شود.

هرچند در یک دهه گذشته، آسیب‌های جدی در این حوزه داشته ایم، اما پویا محمودیان مدیرکل دفتر صادرات معاونت صنایع دستی کشور می‌گوید: واردات صنایع‌دستی خارجی به کشور در سالی که گذشت، با کاهشی ۵۲ درصدی روبه‌رو بوده است.

وی اضافه می‌کند: «در ماه‌های پایانی منتهی به سال ۹۵ و بنا بر سیاست اتخاذی در معاونت صنایع‌دستی، واردات این حوزه منوط به اخذ مجوز از این معاونت شد.

به این ترتیب هم‌اکنون بر نوع، میزان و کشورهای صادرکننده صنایع‌دستی نظارت می‌شود و از ورود کالاهایی که به صنایع داخلی آسیب بزند و تنظیم بازار را مختل کند، جلوگیری می‌شود. این محدودیت افزون بر اینکه کالاهای مشابه و کپی‌شده داخلی را دربرمی‌گیرد، صنایعی را هم که کارکرد مشابه صنایع‌دستی داخلی داشته باشد، شامل می‌شود. »

با این وصف امید است اولاً مدیران تصمیم گیر با حساسیت ویژه ای بر نظارت واردات از صدور مجوز واردات محصولات فرهنگی وصنایع دستی مشابه تولیدات داخلی جلوگیری کنند و مردم نیزبا عزمی همگانی و همتی ملی از خرید چنین محصولاتی پرهیز کنند، تا فرصت طلبانی که به انگیزه پول هر چیزی را وارد کشور می‌کنند، بازاری برای عرضه نداشته باشند.

دربیان نقش مهم مردم در اصلاح ساختار اشتباه موجود مثالی از همین چشم بادامی‌های همه چیز ساز ذکر می‌کنیم تا بدانید اتحاد ملی داشتن چه قدرتی را نصیبمان خواهد کرد. چینی‌ها می‌گویند: «اگر یک سال موفقیت می‌خواهی دانه بکار. اگر ۱۰ سال موفقیت می‌خواهی درخت بکار. اگر صدسال موفقیت می‌خواهی مردم را پرورش بده».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.