خط قرمز- سعید کوشافر: زن باورش نمی‌شد، وقتی که حساب و کتابهای شرکت را تحویل مدیر داد روی برخی مبالغ خط کشیده شده بود، در پایان هم درج شده بود که این مبالغ مربوط به حسابهای شرکت نیست و برداشت شخص جنابعالی بوده است.

سرقت 75 میلیونی پسر 8 ساله از حساب دفترخانه

کار هزار و چند هزار تومان هم نبود که گمان کند خرید اینترنتی انجام داده و فراموش کرده است، 5/7 میلیون تومان پول بود که باید به حساب شرکت بازگردانده می‌شد.

زن جوان هر چه با خودش فکر کرد که چه طور می‌شود چنین پولی خرج شده باشد و او خبردار نشود نتوانست خودش را قانع کند. زن جوان سالها بود که در این شرکت کار می‌کرد و مدیر شرکت از همه جهت به او اعتماد داشت، اما اکنون به این اعتماد خدشه وارد شده بود، زن هم که این اعتماد را خدشه‌دار و شغلش را در معرض خطر می‌دید دنبال راهی می‌گشت تا اثبات کند که برداشتهای گاه و بیگاه از حساب شرکت کار او نبوده است، پس راهی دادگستری شد و از عامل برداشت از کارت بانکی‌اش شکایت کرد.

زن پس از شکایت راهی پلیس فتا شد، او در تشریح ماجرا به افسر پرونده گفت: مدتهاست که در یک دفترخانه کار می‌کنم، کارت بانکی مربوط به نقل و انتقالات حساب مالی دفتر در اختیار من است و برای کارهای شرکت از آن استفاده می‌کنم، از مدتی پیش متوجه شدم، مبالغی از این حساب کم می‌شود و پیامک‌های برداشت آن برایم ارسال می‌شود، ابتدا گمان می‌کردم که این برداشتها از طریق شرکت و احتمالاً مدیر شرکت انجام می‌شود ولی وقتی که دفاتر حساب و کتاب را به مدیر شرکت ارائه کردم و روی برخی موارد خط کشید تازه فهمیدم که این برداشتها به صورت غیرمجاز از حسابم انجام شده است.

زن جوان در ادامه خاطرنشان کرد: بعد از مدتی وقتی که حساب و کتاب دقیق امور مالی را انجام دادم و برداشتهای غیرمجازی را که از کارتم کسر شده بود جمع زدم متوجه شدم که 5/7 میلیون تومان کسری در حسابها وجود دارد که توسط فرد یا افرادی از حسابم برداشت شده است.

زن جوان در حالیکه به شدت کلافه به نظر می‌رسید و از طرفی بابت از دست دادن شغلش بسیار نگران بود خاطرنشان کرد: روز بعد راهی بانک شدم تا ببینم این مبالغ چطور از حسابم برداشت شده است و آیا کسی جز من به این حساب بانکی دسترسی دارد یا خیر؟

رئیس بانک پس از بررسی‌های مقدماتی به من اعلام کرد که چند وقتی است که رمز دوم یا همان رمز اینترنتی کارت بانکی‌ام فعال شده است و مبالغی به صورت اینترنتی از حساب بانکی من برداشت شده است.

زن جوان گفت: وقتی فهرست دقیق برداشتها و پرداختهای بانکی را گرفتم و زمان دقیق فعال کردن رمز دوم بانکی را متوجه شدم تمام برداشتهای غیرمجاز از حسابم پس از فعال شدن رمز اینترنتی و بصورت خرید اینترنتی برداشت شده است، اما هنوز این پرسش برایم مطرح بود که چه کسی و چقدر اینکار را انجام داده است؟ چه کسی است که قصد دارد با سرقت از حساب بانکی برای من دردسر درست کند و امنیت شغلی‌ام را به خطر بیندازد.

پس از ثبت اظهارات زن جوان مأموران پلیس فتا پرونده را در دستورکار قرار دادند و تلاش برای شناسایی، ردیابی و دستگیری سارق اینترنتی آغاز شد، مأموران پس از بررسی‌های فنی و تخصصی و عملیات ردزنی به خانه زن جوان رسیدند، محلی که برداشت‌های اینترنتی از آنجا انجام شده بود.

آنها زن جوان را فراخواندند و از او خواستند در این خصوص توضیح دهد که چرا سرنخ سرقتهای اینترنتی به خانه خودش ختم می‌شود. این مسئله بهت و حیرت زن را دو چندان کرد چرا که جز او و پسر هشت ساله‌اش کسی در آن خانه زندگی نمی‌کرد او مطمئن بود که کار خودش نیست اما مشکوک شدن به پسر 8 ساله‌اش را هم دور از ذهن می‌دانست.

مأموران اما پس از گفت‌و‌گو با زن مالباخته بیکار ننشستند و عملیات را ادامه دادند تا اینکه سرنخهای جدیدی به دست آوردند که نشان می‌داد سارق اینترنتی حساب زن جوان کسی جز پسر 8 ساله‌اش نیست.

مأموران از زن جوان خواستند که همراه پسرش به مرکز پلیس مراجعه کند تا در گفت‌و‌گو با این کودک راز سرقتها فاش شود، پسر 8 ساله زمانی که در مقابل افسر بازجو قرار گرفت پس از بیان نصایح و ارشادات پلیسی گفت: زمانی که مادرم در خانه نیست برای رفع تنهایی سراغ بازی‌های اینترنتی می‌روم، یکی از بازیهایی که من را بخود جذب کرده است و به آن انس گرفته‌ام بازی کلش آف کلنز است، اما در این بازی جذاب با یک مشکل مواجه شدم، برای رفتن به مراحل بالاتر باید پولی پرداخت می‌کردم که در توانم نبود، مادرم آنقدر به من پول توجیبی می‌داد که خرج خورد و خوراکم می‌شد و نمی‌توانستم با آنها به مرحله بعد بروم. با دوستانی که در بازی پیدا کرده بودم مشورت کردم که یکی از آنها به من پیشنهاد داد از کارت بانکی والدینم استفاده کنم، او گفت که چون به مرور برداشت می‌کنی کسی متوجه نخواهد شد، این همبازی اینترنتی که سن و سالش از من بزرگتر بود سپس به من یاد داد که چگونه کارت بانکی مادرم را بردارم و با حضور در یک عابر بانک رمز دوم یا همان رمز اینترنتی‌اش را فعال کنم، بعد بدون اینکه به مادرم چیزی بگویم از حسابش خرج کرده و به مراحل بعدی بازی بروم.

من چند روز در مقابل حرف او مقاومت کردم اما وقتی می‌دیدم که چقدر دوستانم هر مراحل بعدی می‌روند وسوسه شدم برای یکبار اینکار را امتحان کنم، اما این وسوسه دیگر دست از جانم برنداشت و هر بار که نیاز به پول داشتم شیطان گولم می‌زد و سراغ برداشت از کارت بانکی مادرم می‌رفتم، حتی به بعضی از دوستانم در بازی هم کمک می‌کردم.

کودک 8 ساله در ادامه گفت: حساب و کتاب پولها دستم نبود و فکر می‌کردم که خیلی برداشت نکردم، از طرفی چون ماه اول مادرم چیزی نگفت باور کردم که دوستم راست گفته و کسی متوجه برداشت‌های اینترنتی از حساب بانکی نمی‌شود پس در مراحل بعدی و ماههای بعدی ارقام درشت‌تری برداشت می‌کردم. امروز که فهمیدم 5/7 میلیون پول مادرم را به باد دادم و کارش را به خطر انداختم خیلی پشیمانم و فهمیدم که نباید به حرفها و وسوسه‌های شیطانی دوستانم توجه کنم.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.