این کارشناس خانواده در ادامه می‌گوید: پدر در خانواده ابتدا با رفتار معقول و سالم با همسر، شوهر خوب بودن را به فرزندان می‌آموزد و با رفتارهای مناسب و شایسته در قبال اعمال فرزندان، پدر خوب بودن را آموزش می‌دهد. پسر در خانواده می‌آموزد که در آینده چگونه همسر و چگونه پدری باشد. گر چه از لحاظ تأثیرگذاری بر تربیت در سال‌های اولیه رشد کودک نقش مادر پر رنگ‌تر است، ولی در سال‌های بعد این وضعیت به نفع پدر تغییر می‌کند. در سال‌های دبستان و بعد از آن فرزندان به همان میزان مادر و گاهی بیشتر پدر را در کارها سرمشق خود قرار می‌دهند.

«پدر» ستون اصلی خانواده است/ خطر کمرنگ شدن نقش پدر جدی است

به نظر شما پدر در تربیت کودک نقش مهم‌تری دارد یا مادر؟ پرسشی که به سختی می‌توان پاسخی جامع و واحد برای آن ارائه کرد. طبق آنچه روان‌شناسان و رفتارشناسان می‌گویند، بیشترین تأثیرپذیری فرزندان؛ چه دختر و چه پسر تا سن بلوغ از پدر است. پدر یک اسطوره است. او قوی‌ترین شخصی است که فرزندان دائماً به او نگاه می‌کنند، رفتارش را تقلید کرده و از او یاد می‌گیرند.

 خانواده سالم، پدر و مادری سالم نیاز دارد

یک دکترای علوم تربیتی با بیان اینکه در دنیای امروز، شکل‌های مختلف خانواده در جامعه وجود دارد ولی معمول‌ترین و منطقی‌ترین شکل خانواده ترکیبی از پدر، مادر و فرزندان است به خبرنگار ما می‌گوید: تا وقتی خانواده دارای فرزند نیست تنها نقش زوجین، نقش همسری؛ یعنی همان زن و شوهر بودن است، اما هنگامی که فرزندی وارد خانواده می‌شود، زن و شوهر علاوه بر نقش قبلی و مهم خود، نقش «والدینی» را نیز بر عهده می‌گیرند. نقشی که مهم، تأثیرگذار و ماندگار در نسل‌های مختلف است.

در حال حاضر پدر تا حدی نقش محوری خود را در این مورد از دست داده و همسر و فرزندان نیز در تأمین اقتصادی و ریالی خانواده نقش زیادی دارند. البته این اتفاق به خودی خود بد نیست، اما آفت آن ناتوانی در مدیریت آورده‌های هر عضو خانواده است  دکتر علی سعیدی اضافه می‌کند: در این سال‌ها به نقش مادر به عنوان تأثیرگذارترین فرد در تربیت فرزندان بسیار پرداخته شده است در حالی که نباید از نقش پدر نیز در تربیت فرزندان غافل شد. در صورت وجود مادر، پدر دومین فرد تأثیرگذار بر جریان رشد و تربیت و سلامت فرزندان است. خانواده سالم و فرزندان فرهیخته حاصل تربیت مادر و پدری سالم و منطقی هستند.

 پدر در رأس هرم قدرت و تصمیم‌گیری است

این کارشناس خانواده در ادامه می‌گوید: پدر در خانواده ابتدا با رفتار معقول و سالم با همسر، شوهر خوب بودن را به فرزندان می‌آموزد و با رفتارهای مناسب و شایسته در قبال اعمال فرزندان، پدر خوب بودن را آموزش می‌دهد. پسر در خانواده می‌آموزد که در آینده چگونه همسر و چگونه پدری باشد. گر چه از لحاظ تأثیرگذاری بر تربیت در سال‌های اولیه رشد کودک نقش مادر پر رنگ‌تر است، ولی در سال‌های بعد این وضعیت به نفع پدر تغییر می‌کند. در سال‌های دبستان و بعد از آن فرزندان به همان میزان مادر و گاهی بیشتر پدر را در کارها سرمشق خود قرار می‌دهند.

سعیدی اضافه می‌کند: در سلسله مراتب قدرت در خانواده، پدر در رأس هرم قدرت و تصمیم‌گیری قرار دارد. پدر مقتدر، گر چه در تمامی امور خانوادگی و تصمیم گیری‌ها با همسر و فرزندان مشورت می‌کند، ولی حرف نهایی را خود می‌زند و داشتن چنین اقتداری به فرزندان، مقتدر بودن و در عین حال مستبد نبودن را می‌آموزد و می‌تواند بر قدرت اداره و اعتماد به نفس آنان تأثیر مثبتی داشته باشد. به بیانی دیگر بار عاطفی خانواده بر عهده مادر و رهبری و مدیریت خانه بر عهده پدر است.

این استاد دانشگاه به تفاوت نسل ایجاد شده بین پدر و فرزندان اشاره کرده، می‌گوید: یک پدر امروزی باید روان‌شناسی مربوط به جوانی و نوجوانی را به خوبی بداند و خود را به الگوهای فرزندان نزدیک کند. علاوه بر آن با گسترش فناوری و اینترنت و آموزش‌های غیرمستقیم رسانه‌ها باید تلاش کند دیدگاه‌های خود را برای تربیت فرزند به روز و منعطف کرده و خود را به وضعیت رفتاری آنان نزدیک کند.

خطر کمرنگ شدن نقش پدر

یک محقق و مدرس نهاد خانواده نیز با بیان اینکه از گذشته تا کنون پدر به عنوان سرپرست و همچنین محوریت مدیریت خانواده، نقش بسزایی در تأمین اقتصادی و معاش خانواده داشته و دارد به خبرنگار ما می‌گوید: این روند از زمان حضور و ظهور بانوان و نوجوانان در بازار کار و فعالیت‌های اجتماعی شاهد تغییراتی بوده است. در حال حاضر پدر تا حدی نقش محوری خود را در این مورد از دست داده و همسر و فرزندان نیز در تأمین اقتصادی و ریالی خانواده نقش زیادی دارند. البته این اتفاق به خودی خود بد نیست، اما آفت آن ناتوانی در مدیریت آورده‌های هر عضو خانواده است، به این معنی که هر فرد آورده خود را متعلق به خود دانسته، حق تصمیم‌گیری در آن را نیز برای خود قائل است. این امر سبب خواهد شد ساختار خانواده از حالت یکپارچه بیرون بیاید و درگیری‌های فکری در خانواده شکل بگیرد که به هیچ وجه خوشایند خانواده ایرانی و اسلامی نیست.

علی شیخ‌زاده می‌افزاید: در برخورد با این پدیده باید یک مدیریت درست و گفتمان مشترک داشت و محل درآمدها و مقدار آن و نیز محل هزینه کردهای ماهیانه هم محاسبه و مشخص گردد که هر شخص، چه اندازه می‌تواند در تأمین آن‌ها یاری کند. با این کار همه اعضای خانواده در جریان امور اقتصادی خانواده خواهند بود و با مشاهده وضعیتی که گاه عالی و گاهی متوسط است، به خود حق تصمیمی خودسرانه را در هزینه کرد آورده‌ها نخواهند داد. از طرفی این روند کمک خواهد کرد نقش پدر، به عنوان ستون اجرایی خانواده برای تک تک اعضای خانواده مرور و همچنین تثبیت گردد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.