«زیر بال می‌نا» مجموعه‌شعر رضا اکوانیان است که نشر بوتیمارآن را منتشر کرده و دربرگیرندۀ سروده‌هایی است که شاعر به‌خوبی توانسته در عین درهم‌تنیدگی خود با آن‌ها، از آن‌ها فاصله بگیرد و از بیرون به شعرش و به کلماتش نگاه کند

به گزارش قدس آنلاین، «زیر بال می‌نا» مجموعه‌شعر رضا اکوانیان است که نشر بوتیمارآن را منتشر کرده و دربرگیرندۀ سروده‌هایی است که شاعر به‌خوبی توانسته در عین درهم‌تنیدگی خود با آن‌ها، از آن‌ها فاصله بگیرد و از بیرون به شعرش و به کلماتش نگاه کند

رضا اکوانیان در سرایش شعرهای «زیر بال می‌نا» در وهله نخست، یعنی پیش از ورود به مضمون، ساختار، لحن، سازوکار تصویری شعر و...، زبان خود را انتخاب کرده؛ زبانی که بسیار نزدیک به زبان گفتار است و از مؤلفه‌های این گونه زبانی، تا آنجاکه شعرش به آن نیاز دارد، بهره می‌برد.

از ویژگی‌ها و امکاناتی که این گونه زبانی در اختیار شاعر قرار می‌دهد، پذیرش راحت‌تر و بهتر مخاطب است؛ چراکه مخاطب جنس این زبان را می‌شناسد و این نوع شعر را همچون حرف‌های دوستانه و خودمانی، متعلق به حوزه شخصی و عاطفی خود قلمداد می‌کند. پس کاربرد این نوع زبان توسط شاعر، امکانی است برای بهتر دیده و پذیرفته ‌شدن توسط مخاطب، به‌شرط آنکه در این بازار شلوغ و درهم و برهمِ مجموعه‌های مثلاً شعر، به دست مخاطب واقعی برسد.

اکوانیان به‌واسطه کاربرد برخی امکانات زبان گفتار و در پی ایجاد صمیمیت هرچه بیشتر با مخاطب، از زبان‌آوری‌های چشمگیر و شاخص چشم‌پوشی می‌کند، اما با بهره بردنِ طبیعی از امکانات زبانی، حتی در حوزۀ قاعده‌کاهی نوشتاری و جلوه‌های بصری، نشان می‌دهد که اساساً شاعری است آگاه و توانمند که از هر امکانی به‌هنگام و به‌جا استفاده می‌کند: (شادی، / بلند/ بلنـــــــد/ بلنــــــــــــــد.../ از تلویزیون پخش می‌شود...)

اکوانیان حتی در حوزه زبان، آنجاکه دخل ‌وتصرفی خاص در زبان می‌کند هم، آن را در پیوند با یک اصطلاح عامه و زبانزد مردمی به‌کار می‌برد تا جلوه ظاهری آن را هرچه طبیعی‌تر به‌نمایش بگذارد، چنان‌که کارکرد دوگانه فعل «کشیدن» را در قالب یک اصطلاح آشنا می‌گنجانَد: (ما، / سیگارمان را با هم می‌کشیم/ حبس‌مان را جدا)

شاعری که لحن را می‌شناسد

رضا اکوانیان در مجموعه «زیر بال می‌نا» از موسیقی طبیعی کلام خیلی هوشمندانه استفاده کرده است، چنان‌که خوانش شعر با نوعی ترنم آواییِ محسوس همراه می‌شود و درکنار این موسیقی طبیعیِ غیرعروضی، شاعر از تناسبات آوایی و تقابل‌های صوتی که درنهایت شکل‌دهندۀ واحدهای موسیقایی با قابلیت تقطیع عروضی هستند نیز بهره می‌برد: (می‌خواهم بدانی چه طعمی دارد/ لیموی تازه از درخت چیدن/ لیموی تازه بر درخت دیدن) و (شب، درگیر با خیال/ روز، درگیر انتظار...)

این مجموعه نکته‌ای که بتوان بر آن انگشت گذاشت، ندارد و به‌استثنای سه‌چهار مشکل تایپی و یک‌مورد مشکل دستوری که در آن، «رای مفعولی» می‌بایست پس از «مفعول: عصاره خود» می‌آمد: (چلانده شده و چروک/ عصاره خود/ که طعم رازیانه و رنج‌های کهنه می‌دهد را/ در لیوان یک‌بار مصرف کارگران دیگر می‌ریزد)، مجموعه‌ای است سالم و منقّح که به‌لحاظ تقطیع سطری و رسم‌الخط و عواملی که بر جلوه‌های بصریِ متن تأثیر می‌گذارد نیز بسیار پاکیزه است

اکوانیان لحن شعر فارسی را خوب می‌شناسد و توانسته در این مجموعه، چندین لحن متفاوت را به‌خوبی اجرا کند و به نمایش بگذارد. شروع‌ برخی شعرها با ساختارهای نحویِ خاص، یا پایان‌بندی‌هایی با جملاتِ پرسشی یا شبه‌پرسشی، تکرارهای حسی، جملات پرسشی و امر و نهی در میانه شعر، رعایت برخی فواصل، بهره‌بردن از امکانات خاص برش‌های درون‌سطری، بهره‌بردن از امکانات نوشتاریِ زبان فارسی و... همه و همه امکاناتی هستند که اکوانیان برای رسیدن به لحن مدنظر خود از آن‌ها استفاده می‌کند.

از ویژگی‌های شعرهای «زیر بال می‌نا» ساخت کلمات‌قصارواره‌هایی است در بافت زبان مردم، به‌گونه‌ای‌که مخاطب با خواندنِ آن‌ها، گویی حرف دل خود را در قالب کلمات اکوانیان می‌یابد، آنجاکه می‌گوید: (مرگ/ دیر یا زود/ سراغ ما هم خواهد آمد) و خواننده شعر او می‌داند که دنیا، این عجوزه، عروس هزارداماد است و این درد کمی نیست!

دروغ‌های سفیدپوش

از آستین آسمان می‌بارند

و سرما

شیره استخوان آدم را می‌مکد

آفتاب

به گریه نشسته، می‌گوید:

می‌آیم. بی‌خبر می‌آیم.

شب‌های اول ماه آخر پاییز

زمان دیر می‌گذرد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.