کار انواع مختلفی دارد. می‌تواند یدی، جسمی، فکری، علمی، مدیریتی و... باشد. اما در واقع همه در مسیر پیشرفت و حیات مستمر جامعه حرکت می‌کنند. اینجا صحبت از کار و تلاش است. کار و تلاشی که تمام بزرگان ما به انجام آن توصیه اکید کرده‌اند.

کاری برای ارتقای فرهنگ انجام نشده

به گزارش قدس آنلاین، «اگر دست‌های کارگر، مغزهای کارگر، انسان‌های کارآفرین، نیروی انسانی ماهر در یک جامعه‌ای گرامی داشته شود آن جامعه پیشرفت خواهد کرد». دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران با نقل این سخن از رهبر معظم انقلاب به خبرنگار ما می‌گوید: کار جوهر مرد است اما در چند دهه اخیر برای حفظ فرهنگ آن و شأن و منزلت کارگر، کاری اساسی انجام نداده‌ایم.

کارهای پشت میزی عامل بیکاری ۵/۴ میلیون جوان دانش آموخته

هادی ابوی به ۵/۴ میلیون جوان دانش آموخته شده از مراکز آموزش عالی اشاره کرده و اضافه می‌کند: حدود ۵/۴ میلیون جوان عملاً بیکار هستند، چرا که کار برای آن‌ها فقط پشت میزنشینی تعریف شده است. در صورتی که آن‌ها باید درک کنند نیاز جامعه به چه مشاغلی است و آن کار را متناسب با توانایی‌هایشان انجام دهند. متأسفانه برای ایجاد فرهنگ کار هزینه‌ و سرمایه‌گذاری نکرده‌ایم، حتی از فرهنگ اصیلی نیز که در جامعه داشتیم، فاصله گرفته‌ایم.

این فعال حوزه کارگری با ابراز تأسف از اینکه بسیاری از مشاغل سنتی و کارهای دستی کشور در حال انقراض است، توضیح می‌دهد: چند روز قبل در همایشی که مربوط به فرش دستباف کشور بود اعلام شد که تعداد رفوگران یک کلان شهر تولید کننده فرش، به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد که جای تأثر و تأسف دارد؛ چرا که شاهد هستیم بسیاری از مشاغل در حال نابودی است.

فرهنگ کار نیاز به بازتعریف دارد

ابوی به آخرین آمار ارائه شده توسط مرکز پژوهش‌های مجلس اشاره کرده و می‌گوید: بر اساس این آمار، سرانه کار در کشور حدود ۱۱ ساعت است. در حالی که سرانه کار در کشورهای پیشرفته چند برابر این عدد است. وی اضافه می‌کند: در حال  با احیای بومگردی در روستاها، دست کم برای ۵۰ نفر اشتغال پایدار ایجاد شده و بسیاری از مشاغل قدیم جان می‌گیرند. اما وقتی اجازه و میدان برای فعالیت و کار به آن‌ها داده نشود، کشورمان تبدیل به فروشنده می‌شود. حاضر ما به فروشنده و کارگر کشور چین تبدیل شده‌ایم؛ چرا که بسیاری از مشاغل تولیدی و صنایع کوچک و بزرگ کشور به خاطر سیاست‌های اشتباهی که در پیش گرفته‌ایم، نابود شده‌ و یا در حال نابودی‌اند. به طور نمونه می‌بینیم که با احیای بومگردی در روستاها، دست کم برای ۵۰ نفر اشتغال پایدار ایجاد شده و بسیاری از مشاغل قدیم جان می‌گیرند. اما وقتی اجازه و میدان برای فعالیت و کار به آن‌ها داده نشود، کشورمان تبدیل به فروشنده می‌شود. در این صورت بدیهی است که سرانه کار پایین باشد، راندمان کاهش پیدا کند و به تبع آن آثار مخرب اجتماعی را شاهد باشیم.

دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران در ادامه با بیان اینکه در کشور بیکاری داریم اما مجبور به استفاده از کارگران خارجی هستیم بیان می‌کند: در هر کشوری، مشاغل سخت و پستی وجود دارد که آن‌ها را به افراد متقاضی کار در آن کشور می‌سپارند؛ چرا که آن نیروها به خاطر شرایط اقلیمی، امنیتی، اجتماعی و درآمدی، کار در کشور ما را مناسب‌تر از کار در کشور خودشان می‌بینند. اما این مردم و مسئولان هستند که باید به نیروهای کار داخلی بها دهند. در صورتی که بسیار مشاهده می‌شود مشاغل سختی مانند کار در معادن، کوره پزخانه‌ها و... توسط کارگران ایرانی و کارهایی راحت مانند کانال‌زنی در کنار خیابان‌ها را کارگران مهاجر یا افغانی انجام می‌دهند. مسئولان و افراد تصمیم گیرنده باید مراقب باشند جایگاه کارگران عوض نشود و عدالت اجتماعی در رابطه با کارگر ایرانی رعایت شود. علاوه بر آنکه فرهنگ کار و جذب کارگر توسط کارفرماها نیز نیاز به بازتعریف دارد.

اشتغال ضامن سلامت روانی جامعه است

اشتغال را یکی از مهم‌ترین پارامترهای مؤثر در دوام و بقای خانواده می‌دانیم. چرا که سبب می‌شود درآمد لازم برای امرار معاش خانواده فراهم شده و از بسیاری آسیب‌ها که در اثر فقر و بیکاری بروز پیدا می‌کند، جلوگیری شود.

در همین راستا یک روان‌شناس به اهمیت سلامت روان برای افراد جامعه اشاره کرده و به خبرنگار ما توضیح می‌دهد: اشتغال از عوامل بسیار مهمی است که بر زندگی انسان و سلامت فرد، خانواده و جامعه تأثیر دارد؛ چرا که طبق نظر پژوهشگران بیکاری به عنوان عامل اصلی و اساسی در پیدایش مفاسد معرفی شده است. ضمن اینکه یکی از مهم‌ترین ملاک‌های مؤثر در دوام، بقا و پایداری خانواده تأمین مخارج و مایحتاج آن است. اشتغال سرپرست خانواده علاوه بر اینکه موجب می شود درآمد لازم برای امرار معاش خانواده فراهم گردد از بروز مشکلاتی هم چون بزهکاری، سرقت، اعتیاد، فحشا و... که در اثر فقر و بیکاری بروز پیدا می‌کند، جلوگیری می‌کند.

دکتر سیدمحمدرضا ناظمی می‌افزاید: کار کردن سبب شناخت توانایی‌ها، استعدادها و محدودیت‌های فرد می‌شود. انجام اعمالی که باعث می‌شود هر فرد در مقایسه با دیگران بتواند به نقاط ضعف و قوت خود آگاه شده و جهت رفع محدودیت‌هایش تلاش کند و در رقابت با دیگران به موفقیت‌هایی نیز دست پیدا کند.

وی در پایان می‌گوید: پذیرش مسئولیت و سعی در سر و سامان بخشیدن به کارها، به عنوان یکی از عوامل کاهش استرس و کنترل فشارهای روانی کاربرد دارد. بنابراین از آنجا که فرد شاغل به عنوان عضو مفیدی از جامعه صاحب مقام و منزلت و جایگاهی در محل کار و جامعه می‌شود و این جایگاه برایش احترام، استقلال فکری و اقتصادی، خودباوری و اعتماد به نفس، موفقیت، احساس ارزشمندی و از همه مهم‌تر رفع نیازهای مختلف و احتیاجات مادی، معنوی و فکری را به دنبال دارد، می توان گفت شرایط لازم برای رسیدن به سلامت روانی را دارا ست. همچین فرد سالم می‌تواند خانواده‌ای سالم را بنا کند که فرزندان این خانواده بر اساس تجربیات دوران زندگی خود در محدوده خانواده، می‌توانند کارآفرینان جامعه باشند و به این ترتیب به ارتقای سلامت روانی جامعه نیز کمک شایانی کنند.

کار مالِ تراکتور نیست

«کار مال تراکتور است» جمله‌ای که این روزها نشان از کارگریزی جامعه در فرهنگ کار و مبحث‌های مربوط به آن در ارتباط کلامی دارد. یک جامعه شناس در توضیح این نوع نگرش به خبرنگار ما می‌گوید: کار در جامعه ما درگیر دو فرهنگ و دو دیدگاه است. فرهنگ دینی تکیه بر کار و تلاش دارد، در حالی که فرهنگ سنتی که بتدریج در بین مردم رسوخ پیدا کرده، مانند همین جمله «کار مال تراکتور است»؛ نشان از خفیف شمردن کار دارد.

دکتر محمد حیدرپور اضافه می‌کند: این وظیفه روشنفکران و اندیشمندان جامعه است که بین این دو تعریف تفکیک قائل شوند. آن‌ها باید بررسی کرده و رموز موفقیت و پیشرفت جوامع توسعه یافته را بیان کنند. در آن جوامع بیگاری بهتر از بیکاری است و این باور از کودکی به شکل نگرش، سپس به شکل بینش و در مرحله نهایی به شکل رفتار وارد ساختار ذهنی و نهادی می‌شود.

این استاد دانشگاه در ادامه می‌گوید: بسیاری از شغل‌ها، ذوق برانگیز و شوق برانگیز نیست؛ چرا که ورود افراد به بسیاری از کارها متناسب با خلقیات و استعداد آنان نیست. موضوعی که می‌توان در بهره‌وری آنان تأثیر منفی داشته باشد. استادان و علما وظیفه دارند فرهنگ دینی را تقویت کرده و در قالبی مدرن مفاهیم آن را بیان کنند تا برای جوانان جاذبه داشته باشد.

وی در پایان تأکید می‌کند: نهادینه کردن فرهنگ کار در جامعه، ثمرات و پیامدهای نیک فراوانی دارد. اما باید بدانیم این فرهنگ، با حرف و گفتمان در جامعه نهادینه نمی‌شود. بلکه باید افراد ثمرات کار کردن را در زندگی‌شان لمس کنند. باید به کارگر دستمزدهایی شایسته پرداخت کرد، البته این همه در صورتی محقق است که کشور ثبات داشته و سرمایه‌گذاری و اشتغال در آن صورت پذیرد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.