با مرور فصل احساس و هیجان در کتاب تاریخ ساز عاشورا و رسیدن به فصل تعقل و تأمل بویژه در ریشه ها، علل و آرمان‌های این قیام در می‌یابیم که واجب فراموش شده «امر به معروف و نهی از منکر» که بسیاری از ما با بهانه‌های روشنفکرانه مثل «احترام به حریم خصوصی افراد» از زیر بار آن شانه خالی می‌کنیم، از اصلی‌ترین دلایل وقوع عاشورای حسینی بوده است چنان که حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) فرموده‌اند: «اِنّما خَرَجتُ لطلب الاصلاحِ فی اُمهِ جدّی، اُرِیدُ اَن آمُرَ بالمعروفِ و اَنهی عَنِ المُنکَرِ...»

سرّ مستجاب نشدن دعاها در کلام امام رضا(علیه السلام)

قدس آنلاین- با مرور فصل احساس و هیجان در کتاب تاریخ ساز عاشورا و رسیدن به فصل تعقل و تأمل بویژه در ریشه ها، علل و آرمان‌های این قیام در می‌یابیم که واجب فراموش شده «امر به معروف و نهی از منکر» که بسیاری از ما با بهانه‌های روشنفکرانه مثل «احترام به حریم خصوصی افراد» از زیر بار آن شانه خالی می‌کنیم، از اصلی‌ترین دلایل وقوع عاشورای حسینی بوده است چنان که حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) فرموده‌اند: «اِنّما خَرَجتُ لطلب الاصلاحِ فی اُمهِ جدّی، اُرِیدُ اَن آمُرَ بالمعروفِ و اَنهی عَنِ المُنکَرِ...»

از این رو و در آستانه عاشورای حسینی در گفت وگو با دکتر مجید معارف، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران درباره این فریضه در آیات و روایات بویژه سیره رضوی به بحث و بررسی پرداخته‌ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می‌شود:

در فلسفه قیام عاشورای حسینی از «امر به معروف و نهی از منکر» به عنوان یکی از اهداف اصلی یاد شده است، این فریضه در اسلام چه جایگاهی دارد که زمینه ساز چنین واقعه تاریخ سازی شده است؟

امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از دستورهای الهی از جایگاه مهمی در قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام) برخوردار است، چنان که آیات متعددی درباره این واجب الهی در سوره‌هایی همچون آل عمران، مائده، توبه و اعراف وارد شده که به برخی از آن‌ها به عنوان نمونه اشاره می‌شود. برای مثال در سوره مبارکه اعراف، آیه۱۵۷ خدای متعال وقتی اوصاف پیامبر(صلی الله علیه وآله) را بیان می‌کند، امر به معروف و نهی از منکر را از جمله آن‌ها برمی شمارد و چه کسی است که نداند ایشان با بزرگ‌ترین منکر زمانه یعنی شرک و بت پرستی، مبارزه و بزرگ‌ترین معروف یعنی توحید را اقامه کردند.

خدای تبارک و تعالی مسلمانان را نیز بهترین امت معرفی می‌کند، البته به شرط آنکه سنت امر به معروف و نهی از منکر در دستور کار آن‌ها باشد، چون می‌فرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ».

هرچند ممکن است این سنت شرط باشد، یعنی به این شرط یا مادامی که چنین می‌کنید و نیز در سوره آل عمران می‌فرماید: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ» یعنی باید از بین شما کسانی باشند که امر به معروف و نهی از منکر کنند و چه بسا از این آیه بتوان وجوب کفایی این واجب را استنباط کرد.

افزون بر این، در برخی آیات قرآن رویکرد سلبی نیز نسبت به این فریضه می‌بینیم، بدین معنا که قرآن برخی گروه‌ها و اقوام را به دلیل فراموش کردن سنت امر به معروف و نهی از منکر سرزنش می‌کند، مثل قوم بنی اسرائیل که در سوره مبارکه مائده، می‌فرماید: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَی لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَی بْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا وَکَانُوا یَعْتَدُونَ کَانُوا لَا یَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ».

همچنین در سوره مبارکه توبه، خدای تبارک و تعالی بین مؤمنان و منافقان مقایسه می‌کند و درباره مؤمنان به فریضه امر به معروف و نهی از منکر اشاره دارد و درباره منافقان عکس آن را برمی‌شمارد، یعنی از معروف باز می‌دارند و به کارهای زشت فرمان می‌دهند! بنابراین، در قرآن آیات متعدد به این فریضه، حتی در قالب یک واجب کفایی اشاره دارد.

امر به معروف و نهی از منکر در سیره نظری و عملی معصومان(علیهم السلام) بویژه امام رضا(علیه السلام) چه جایگاهی دارد و در این باره چه تصریحاتی دارند؟

افزون بر آیات، روایات از شخص پیامبر(صلی الله علیه وآله) تا ائمه(علیهم السلام) قولاً یا فعلاً درباره امر به معروف و نهی از منکر آموزه‌های بسیاری وجود دارد.

البته پیش از سخن درباره روایات باید بگویم از نظر برخی گروه‌های اسلامی اصل امر به معروف و نهی از منکر جزو اصول دین است، در حالی که در فقه شیعه این فریضه جزو فروع دین است و در ردیف نماز، روزه، حج و زکات، تولی و تبری این فریضه قرار می‌گیرد، به عبارت بهتر در ساختار جهان بینی شیعه امر به معروف و نهی از منکر، موضوعی فقهی است و در زمره فروع دین قرار می‌گیرد؛ اما برخی فرقه‌های اسلامی مانند معتزله این فریضه را به عنوان مسئله‌ای کلامی در نظر گرفته‌اند و در جهان بینی آن‌ها جزو اصول دینی است، یعنی معتزله می‌گوید: اصول دین عبارتند از توحید، نبوت، امر به معروف و نهی از منکر و... و.

امام رضا(علیه‌السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر چه تصریح و تأکید دارند؟

ایشان درباره امر به معروف و نهی از منکر روایتی دارند که اصل آن از امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) در نامه ۴۵ نهج البلاغه آمده و وصیتی است به امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) پس از آنکه ابن ملجم به ایشان در محراب نماز ضربه زد و حضرت امیر(علیه السلام) می‌فرمایند: «الله الله، امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، چون پیامد ترک این فریضه آن است که اشرار شما بر شما مسلط می‌شود و اگر دعا هم کنید خداوند دعایتان را اجابت نخواهد کرد. »

روایت نزدیک به همین مضمون از امام رضا(علیه السلام) هم وارد شده که فرمودند: «بایستی که به معروف امر و از منکر نهی کنید که [اگر این کار نکردید] افراد بد کردار بر شما مسلط خواهند شد و خوب هایتان دعا می‌کنند، اما مستجاب نمی‌شوند. »

امام رضا(علیه السلام) همچنین در حدیثی به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آورده اند: «هرگاه امّت من از انجام امر به معروف و نهی از منکر سرپیچی و آن را به یکدیگر واگذار کنند، گویا با خـداوند اعـلان جنگ داده‌اند. »

در نهج البلاغه سخن دیگری هم در این باره آمده است که سیدرضی(ره) نقل می‌کند، طبری در تاریخ خود آورده حضرت امیر(علیه السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر سخنی دارند و این فریضه را به سه مرحله تقسیم می‌کند: نخست مرحله قلبی است، یعنی ما در جامعه اسلامی وقتی شاهد منکرات هستیم و قدرتی بر تغییر آن نداریم و حتی از طریق زبان و قلم نمی‌توانیم آن‌ها را تقبیح کنیم، از آن منکرات متنفر باشیم و قلباً سنن و کارهای نیکو را دوست بداریم؛ مرحله دوم: اقدام به زبان است، یعنی با زبان خود امر به معروف و نهی از منکر کنیم، برای مثال کافی است ببینیم کسی غیبت می‌کند و زباناً آن سخن را متوقف و آن شخص را منع کنیم؛ مرتبه سوم امر به معروف و نهی از منکر در عمل است، یعنی انسان زمانی قیام کند برای براندازی یک منکر، البته وقتی شرایط مهیا باشد، چنان که وقتی وصیتنامه امام حسین(علیه‌السلام) خطاب به برادرشان محمدحنفیه را مرور می‌کنیم، می‌بینیم فلسفه قیام شان را امر به معروف و نهی از منکر و عمل به سیره جد و پدرشان معرفی می‌کنند، نه قدرت طلبی: «اِنّما خَرَجتُ لطلب الاصلاحِ فی اُمهِ جدّی، اُرِیدُ اَن آمُرَ بالمعروفِ و اَنهی عَنِ المُنکَرِ» زیرا در زمان ایشان، یزید و حکومتش منکر اجتماعی بوده است بویژه آنکه متوقع بود حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) با این منکر بیعت هم بکنند!

اما... متأسفانه، گاهی ما نسبت به امر به معروف و نهی از منکر محافظه کاری می‌کنیم، در حالی که غافلیم ترک این فریضه، پیامد خطرناکی دارد و می‌تواند دامنگیر خود ما نیز شود؛ چنان که زمانی که شخص فاسدی بر جامعه مسلط می‌شود و بعد همه را به دردسر بیندازد و وقتی دعا کنیم، دعایمان سودی نخواهد داشت.

آیا با توجه به تصریح امام رضا(علیه‌السلام) به پیامدهای سوء ترک امر به معروف و نهی از منکر می‌توان ریشه بسیاری از مشکلات امروز جامعه بویژه شِکوه هایی که در باب استجابت نشدن دعا و رفع نشدن مشکلات وجود دارد را پیامد فراموشی این فریضه دانست؟

در تحلیل مسائل نمی‌توان و نباید تک علتی برخورد کرد، زیرا در یک جامعه اسلامی چه ایران باشد چه جز آن، اگر مشکلاتی وجود دارد اینکه بگوییم صرفاً نتیجه تعطیلی سنت امر به معروف و نهی از منکر است، صحیح نیست.

اما می‌توان گفت، قطعاً تعطیل کردن این سنت، آثار و پیامدهای بدی دارد که یکی از آن‌ها مستجاب نشدن دعاهاست؛ اگر بخواهیم نسبت به این پدیده بررسی علمی داشته باشیم، می‌توان دلایل متعددی یافت که ممکن است برخی از آن علل، فردی باشد؛ مثل خوردن لقمه حرام، دروغ گفتن، ضایع کردن حق دیگری و... که اگرچه ممکن است کسی هم متوجه نشود، اما عواقبش دامنگیر انسان می‌شود. همچنین و بنابر فرموده امام رضا(علیه‌السلام) ترک و فراموشی سنت امر به معروف و نهی از منکر مثل هر گناه و زیر پا گذاشتن واجب الهی می‌تواند مانعی باشد بر استجابت دعاهایمان.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.