تقارن سالروز رحلت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با شهادت امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) فرصتی است مغتنم تا در کنار بررسی سبک زندگی این بزرگواران به وجوه شباهت سیره آن‌ها پی برده و معنای واقعی «کلهم نورٌ واحد» را بهتر درک کنیم.

راز شباهت امام مجتبی(علیه‌السلام) به خاتم الانبیا(صلی‌الله‌علیه‌وآله)

قدس آنلاین- تقارن سالروز رحلت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با شهادت امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) فرصتی است مغتنم تا در کنار بررسی سبک زندگی این بزرگواران به وجوه شباهت سیره آن‌ها پی برده و معنای واقعی «کلهم نورٌ واحد» را بهتر درک کنیم.

از این رو، با حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم پاک نیا تبریزی، استاد حوزه، پژوهشگر و مؤلف سیره اهل بیت(علیهم‌السلام) و مؤلف آثاری همچون «امام جواد(علیه‌السلام)، الگوی دانشمندان جوان»، «حقوق متقابل والدین و فرزندان» و «ویژگی‌های امام رضا(علیه‌السلام) » درباره این وجوه شباهت گفت وگو کرده‌ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می‌شود:

وجوه شباهت سیره حسنی با سبک زندگی نبوی در بعد فردی و عبادی چگونه است و در چه مواضعی این شباهت‌ها رنگ یکی بودن به خود می‌گیرد؟

اصولاً امام مجتبی(علیه‌السلام) جانشین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بودند، از این رو سیره ایشان سراسر تجلی همان سیره نبوی است؛ چنان که شیخ مفید(ره) در «ارشاد» می‌نویسد: امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «امام مجتبی(علیه‌السلام) شبیه‌ترین مردم به پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود در سیمای ظاهری، روش زندگی و رهبری امت. » بنابراین، اگر بخواهیم در زندگانی ایشان سیری داشته باشیم، نقطه نقطه آن را هماهنگ با سیره پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) خواهیم یافت.

از امام صادق(علیه‌السلام) در بیان حالات عبادی ایشان نقل است که فرمودند: «امام مجتبی(علیه‌السلام) عابدترین مردم زمانه خود بود. » یعنی اگر در پی فردی باشیم که در آن دوران در عبادت پیشتاز باشد، کسی جز امام حسن(علیه‌السلام) را نمی‌یابیم، چنان که نقل است ایشان بسیار به حج می‌رفتند آن هم با پای پیاده و حتی با پای برهنه که این عبادت خاضعانه در ارتقای شخصیت انسان، جایگاهی خاص دارد. همچنین، ایشان همواره در حال ذکر بودند و آیات الهی را تلاوت می‌کردند و هر گاه به عبارت «أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» می‌رسیدند یا از کسی می‌شنیدند، می‌فرمودند: «لبیک اللهم لبیک».

افزون بر این، قنوت هایشان طولانی و دعاهای ایشان متنوع و خاشعانه بود و در ترجمه یکی از دعاهای ایشان در قنوت نماز آمده است: «ای پناهگاه درماندگان! تو پروردگار زنده و قیوم جاودانه‌ای، تو می‌بینی آنچه را می‌دانی، بر آشکار ساختن هر پنهان قدرت داری و می‌توانی مانع از هر کاری شوی؛ بدون آنکه در تنگنا قرار بگیری، بازگشت همه چیز به توست همان طور که آغازش به خواست توست. »

چنین خلوص و عبودیتی برگرفته از سیره عبادی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود که خداوند در سوره مبارکه مزمل می‌فرماید: «قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا. نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا. أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا) و این را از ملزومات شخصیت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و رهبران الهی می‌داند، یعنی اصلاحگری در جامعه اسلامی به سحرخیزی و عبادت شبانه نیاز دارد و این در سیره نبوی آشکار است.

شیخ صدوق در روایتی به نقل از سیره نبوی آورده که ایشان در نماز وتر ۷۰ مرتبه استغفار می‌کردند و می‌فرمودند: «این مقام کسی است که از آتش جهنم به تو پناهنده می‌شود. »

بنابراین، وقتی سیره عبادی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بررسی می‌کنیم، ایشان را برترین مردم عصر خود در عبودیت می‌یابیم، چنان که احمد بن فهد حلی در «عدّه الداعی» آورده حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وقتی به دعا و راز و نیاز می‌پرداختند، دست‌هایشان را بلند می‌کردند همچون فقیر درمانده که طعام می‌خواهد و خاشعانه به درگاه الهی تضرع می‌کردند.

امام مجتبی(علیه‌السلام) در عرصه اجتماعی و تشکیل حکومت و راهبری امت چه ویژگی‌هایی را از جد بزرگوارشان به ارث برده‌اند و در این باره بین آن دو بزرگوار چه وجوه اشتراکی وجود دارد؟

از مهم‌ترین جلوه‌های رحمت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تشکیل حکومت اسلامی و گسترش برنامه‌های حیاتبخش الهی و ایجاد رفاه و آرامش در گام نخست در مدینه و سپس در جهان اسلام بوده است و ایشان هر روز در پی توسعه چنین حکومتی بود که جلوه رحمت الهی باشد؛ البته این هدف همه رهبران الهی است که در سایه توحید؛ امنیت، عدالت و رفاه برای مردم تأمین شود، از این رو اگر زمانی هم حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به جنگ و سختگیری ناچار می‌شدند، برای رفع موانع گسترش توحید و تبلیغ دین بود نه برای حکومت و رهبری.

رهنمودهای رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) درباره رهبری امت همه برگرفته از دستورهای الهی بود، بنابر این در عصر نبوی تا حدودی مردم لذت مهر نبوی و رحمت الهی را چشیدند و در عصر ظهور هم چنین خواهد شد.

شیوه رهبری امام مجتبی(علیه‌السلام) به عنوان جانشین برحق پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز چنین بود، در روایتی نقل شده، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «وصی من علی بن ابی طالب] علیه‌السلام [و پس از او دو نوه‌ام حسن و حسین] علیهماالسلام [و بعد از حسین] علیه‌السلام [امامان نُه گانه از نسل حسین] علیهم‌السلام [خواهند بود. »

این روایت به امامت حضرت مجتبی(علیه‌السلام) تصریح دارد و اینکه جانشین پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پس از شهادت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ایشان است که چنین هم شد و مردم بعد از شهادت حضرت علی(علیه‌السلام) با ایشان بیعت کردند و امام مجتبی(علیه‌السلام) را به عنوان رهبر جامعه پذیرفتند، هر چند ایشان از جانب خدا و پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نصب شده بودند.

اما با فتنه گری‌های معاویه و خیانت سران سپاه و نفاق و چنددستگی و خستگی عده‌ای از مردم، امام مجتبی(علیه‌السلام) برای جلوگیری از جنگ و خونریزی، صلح را برای نجات امت به صورت موقت و مشروط پذیرفتند، همان طور که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در صلح حدیبیه چنین کردند.

امام مجتبی(علیه‌السلام) در طول حضور در مدینه اقدام‌های پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را انجام می‌دادند، چنان که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «حسن و حسین دو امام‌اند چه قیام کنند چه قعود! »

از دیگر شباهت‌های سبک زندگی حسنی با سیره نبوی، همنشینی با قرآن بود و همان طور که در روایت آمده، تمام خُلق و خوی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) جلوه‌ای از معارف قرآن بود و امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرمودند: «آهنگ تلاوت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در هنگام تلاوت به قدری زیبا و دلنشین بود که همه را جذب می‌کرد. » امام مجتبی(علیه‌السلام) نیز صوتی زیبا در تلاوت قرآن داشتند و همیشه پیش از خواب سوره مبارکه کهف را تلاوت می‌کردند؛ ایشان در تفسیر و همگانی کردن آیات نیز سعی بی بدیل داشتند و درصدد بودند تا جای ممکن قرآن در زندگی مردم جاری شود و زندگی قرآنی از ویژگی‌های ایشان بود که آن را از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ارث برده بودند.

درباره مدارا و محبت و کرامت امام مجتبی(علیه‌السلام) هم باید توجه داشت، همان طور که به تصریح قرآن، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) «وَما اَرْسَلْناکَ اِلّا رَحْمَه لِلعالَمینَ» است، ایشان هم مایه رحمت بودند.

جنگ‌های حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) شبیه جراحی‌های پزشکان بود و حضرت ناچار به اعمال برخی قاطعیت‌ها در جامعه بودند، چنان که در آیه ۱۵۹ سوره مبارکه آل عمران آمده است: «فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ...»

نمونه‌های بسیار در تاریخ است که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) حتی با دشمنان رأفت و رحمت داشتند، چنان که نقل شده در ماجرای جنگ حنین(سال هشتم هجری) وقتی مالک بن عوف نصری که تمام همّ و غمش شکست پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود، به فضل الهی شکست خورد، به قلعه طائف پناهنده شد و سپس نزد پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفت و مسلمان شد.

داستان مشابه درباره امام مجتبی(علیه‌السلام) نیز نقل شده است که: مردی شامی وارد مدینه شد و توهین‌های بسیار به امام کرد، اما حضرت صبوری و مدارا کردند و فرمودند: «به گمانم در این شهر غریبی، اگر مال می‌خواهی و خانه نداری به تو می‌بخشم، اگر جایی می‌خواهی بروی راهنمایی‌ات کنم، اگر گرسنه‌ای سیرت کنم و اگر برهنه‌ای بپوشانمت و تا در این شهر هستی، میهمان من هستی...».

مرد شامی با دیدن این همه مهربانی اشک شرم ریخت و گفت: «گواهی می‌دهم جانشین خدا در زمین تو هستی و خدا بهتر می‌داند رسالت را در زمین بر عهده چه کسی بگذارد، اکنون تو و پدرت محبوب‌ترین بندگان خدا نزد من هستید. » و بدین ترتیب وی از بهترین دوستان خاندان رسالت شد.

همچنین، درباره فروتنی امام حسن(علیه‌السلام) هم نقل است، ایشان چنان متواضع بودند که در دیدار فقرا تواضع کرده و می‌فرمودند: «خداوند متکبران را دوست ندارد. » و بعد همه آن‌ها را به خانه خود دعوت می‌کردند!

این‌ها همه آموزه‌های رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود که خود شخصاً از مهمان میزبانی می‌کردند و از ایشان به امام مجتبی(علیه‌السلام) به ارث رسیده و در سیره شان تجلی می‌یافت.

از نظر شجاعت در برخورد با مخالفان و کوتاه نیامدن از حق، امام مجتبی(علیه‌السلام) چه ویژگی هایی را از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ارث برده بودند؟

درباره شجاعت امام مجتبی(علیه‌السلام) هم اقوال بسیار است، چنان که فردی مانند معاویه به این شجاعت اذعان دارد و می‌گوید: «او فرزند کسی است که هر جا می‌رفت مرگ نیز همراهش بود! » کنایه از دلاوری حضرت امیر(علیه‌السلام) و اینکه از مرگ هراسی نداشتند.

بنابراین معروف است که در جنگ جمل، امام مجتبی(علیه‌السلام) با دلاوری‌های خود فتنه را دفع کرد، در حالی که کسی را توان این کار نبود؛ وقتی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) دیدند محمدحنفیه شرمسار است، فرمودند: «شرمنده نباش او فرزند پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و تو فرزند علی هستی. »

جالب آنکه امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با اینکه خود در شجاعت شهره بودند، اما فرمودند: «هنگامی که جنگ به اوج خود می‌رسید و شعله‌های نبرد برافروخته می‌شد ما به رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پناه می‌بردیم و هیچ یک از ما به دشمن نزدیک‌تر از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نبود. » این یعنی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) همیشه در خط مقدم جبهه می‌جنگیدند و همه این‌ها وجوه مشابهت امام مجتبی(علیه‌السلام) با رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) است.

این وجوه شباهت رفتار و سیره میان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امام مجتبی(علیهالسلام) برای امروز و سبک زندگی ما چه دستاوردی باید داشته باشد؟

باید توجه داشت، این بررسی‌ها صرفاً نقل تاریخ نیست که فقط بخوانیم و بدانیم پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امام مجتبی(علیه‌السلام) چنین و چنان بوده‌اند، بلکه باید بتوان از این وجوه شباهت درس گرفت در همه ابعاد از سلوک فردی و عبادی گرفته تا رهبری امت و حضور مؤثر اجتماعی تا بتوان در میدان معنویت پیشرفت کرد و به سبک زندگی اهل بیت(علیهم السلام) نزدیک شد.

اگر این روایات صرفاً خوانده و نقل شود، فایده‌ای ندارد هدف ما باید گرفتن درس و پیاده کردن این درس‌ها در زندگی باشد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.