فیلمسازان جوان در سال‌های اخیر به «عنصر مهم» جشنواره فیلم فجر به عنوان رویدادی ملی تبدیل شده‌اند. اگر هیاهوی نام‌های بزرگ و فیلم‌های ُپرحاشیه اجازه دهد، همواره از میان ۲۰ فیلمی که در بخش «فیلم‌های اول» به نمایش درمی‌آید، می‌توان با آثار جذاب و قابل اعتنایی مواجه شد. شاید این آثار از نظر تکنیکی با ضعف‌ها و کاستی‌هایی مواجه باشند اما همیشه می‌توان در آن‌ها با ایده‌های جذاب و بدیعی مواجه شد. زیرا این فیلم‌ها حاصل سال‌ها خون دل خوردن و تلاش و انگیزه فراوان برای به‌اثبات‌رساندن خود است و به همین دلیل نمی‌توان از کنار آن‌ها به‌سادگی گذشت.

قدس آنلاین- فیلمسازان جوان در سال‌های اخیر به «عنصر مهم» جشنواره فیلم فجر به عنوان رویدادی ملی تبدیل شده‌اند. اگر هیاهوی نام‌های بزرگ و فیلم‌های ُپرحاشیه اجازه دهد، همواره از میان ۲۰ فیلمی که در بخش «فیلم‌های اول» به نمایش درمی‌آید، می‌توان با آثار جذاب و قابل اعتنایی مواجه شد. شاید این آثار از نظر تکنیکی با ضعف‌ها و کاستی‌هایی مواجه باشند اما همیشه می‌توان در آن‌ها با ایده‌های جذاب و بدیعی مواجه شد. زیرا این فیلم‌ها حاصل سال‌ها خون دل خوردن و تلاش و انگیزه فراوان برای به‌اثبات‌رساندن خود است و به همین دلیل نمی‌توان از کنار آن‌ها به‌سادگی گذشت.  
 

حکایت فیلم «ایتالیا ایتالیا» نیز خارج از این قاعده نیست و مجموعه‌ای از ایده‌های جذاب و گاه تحسین‌برانگیز در این فیلم وجود دارد که تماشای این اثر را به تجربه‌ای مفرح تبدیل می‌کند. جسارت فیلمساز در اولین ساخته‌اش ستودنی است. او بی‌پروا آنچه به ذهنش رسیده را در قالب تصویر ثبت نموده است.

داستان فیلم قصه جوانی به نام «نادر» را روایت می‌کند که مترجم زبان ایتالیایی است. او مانند بسیاری از جوان‌ها عاشق می‌شود و ازدواج می‌کند. وی در ادامه، طی مواجهه با اولین بحران زندگی، سقط جنین همسرش، دچار بحران می‌شو.

دست‌اندازی غافلگیرکننده

«ایتالیا ایتالیا» فیلم شاد، سرزنده و سرحالی است. فیلم پُر از رنگ است و حجم بالای تصاویر و به‌کارگرفتن فیلم‌های متنوع و ترکیب آن‌ها با خط اصلی، داستان فیلم را به اثری تبدیل می‌کند که اثری از پلان‌های کشدار و صحنه‌های یکنواخت فیلم‌های رایج سینمای ایران ندارد. ازدواج «نادر» و «برفاب» یکی از نقاط عطف داستان است و مخاطب قطعاً تصور می‌کند که از این پس شاهد موفقیت‌های پیاپی و نهایتاً مهاجرت احتمالی آن‌ها به ایتالیا خواهد بود. اما برخلاف پیش‌بینی سادة مخاطب، فیلم پس از سقط جنین برفاب دچار چالش و دست‌اندازی می‌شود که برای مخاطب جذاب است. کارگردان تلاش فراوانی کرده تا لحن فیلم تلخ و گزنده نباشد و البته در این توفیق، طراحی صحنه فیلم نقش فراوانی دارد. فیلم البته فضایی کمدی- فانتزی را در طول روایت خود به دست می‌گیرد. هر ۲ شخصیت اصلی آدم‌هایی فانتزی هستند. در بازی‌ها نیز این موضوع رعایت شده و به همین دلیل مواجهه آن‌ها با تلخی‌ها و مشکلات متفاوت از آدم‌های دیگر است. شاید به همین دلیل، حتی در برخی صحنه‌های به‌شدت جدی، مخاطب به خنده می افتد و از این حیث ارتباط خوبی با شخصیت‌ها برقرار می‌کند.

یک توفیق دیگر فیلم در جلب نگاه مخاطب عام، پرداختن به بحران‌های زن و شوهری است که این روزها افراد زیادی با آن درگیر هستند. «روزمرگی زندگی» قابی است که این بحران‌ها در دل آن رخ می‌دهد. اینکه عشقی شورانگیز وقتی در چارچوب موضوعی به نام ازدواج قرار می‌گیرد، ممکن است دچار یکنواختی شده و به‌تدریج به مسئله‌ای عادی و کم‌اهمیت تبدیل شود، نکته مهمی است که در فیلم بر آن تأکید می‌شود. تلفیق این مسئله با فوت فرزند نادر و برفاب بر دامنه این بحران می‌افزاید و از آنجا که این زوج جوان نیز مانند اغلب زوج‌های امروزی فاقد مهارت لازم برای مواجهه با این مشکلات هستند، روزبه‌روز وضع پیچیده‌تر می‌شود.

بازی‌های قابل قبول

طرح مسئله «خیانت» یکی از نکات جذاب فیلم است. فیلم نگاهی فانتزی به این موضوع دارد. ارتباط برفاب با همکلاسی‌اش «رضا» که در قالب جلسات اعتراف زن و شوهری بیان می‌گردد، محملی می‌شود برای شک نادر به این رابطه. از اینجا به بعد این موضوع با پردازشی جذاب، بخشی از فیلم را به خود اختصاص می‌دهد. سکانس حضور نادر در رستوران و تیراندازی به سمت رضا بخش جذاب فیلم است که البته پرداخت ضعیفی دارد و به شکلی ساده و سردستی کار شده است. اما چند نکته کوچک این ضعف را می‌پوشاند و سکانس مذکور را به یکی از مفرح‌ترین بخش‌های فیلم تبدیل می‌کند؛ جایی که رضا بر روی زمین افتاده و از گردنش مانند شلنگ خون جهش می‌کند و سپس در صحنه بعد او را می‌بینیم که یک پَر هم به سرش چسبیده است.

فیلمسازان زیادی در ساخته‌هایشان تلاش کرده‌اند به مفهومی به نام «سینما» ادای دِین کنند. «ایتالیا ایتالیا» با حضور جمعی از چهره‌های پیشکسوت سینما یکی از بهترین ادای دین‌ها به سینمای ایران است. فیلم از این حیث اثر ارزنده‌ای است و تمامی پیچ و مهره‌های آن به‌خوبی با هم چفت شده‌اند تا تمامی عناصر فیلم در خدمت ادای دین به سینما قرار بگیرند. نمی‌توان از بازی خوب حامد کمیلی و البته بازی بهتر سارا بهرامی نام نبرد. بهرامی که در سال‌های اخیر در نقش‌های مکمل و عمدتاً زنان سنتی خوب ظاهر شده، در این فیلم در نقش دختری شوخ و سرزنده و در ادامه، در نقش زنی افسرده و بحران‌زده به‌خوبی ظاهر می‌شود. این بازی بهرامی، نویدبخش اضافه‌شدن بازیگری جدید به ترکیب بازیگران خوب و کم‌تعداد سینمای ایران در این بخش است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.