تحلیل تاریخ صدر اسلام و تنش‌های سیاسی حکومت نبوی با یهودیان یکی از مسائلی است که پس از گذشت ۱۴ قرن از آن، می‌تواند در شیوه برخورد با فتنه صهیونیسم در دوران ما کمک کند. فتنه‌ای که ما را هر روز با گستره‌ای تازه از جنایت‌ها و توطئه‌های پشت پرده غرب و رژیم اشغالگر قدس رو به رو می‌سازد.

راه نجات از فتنه صهیونیسم

قدس آنلاین- تحلیل تاریخ صدر اسلام و تنش‌های سیاسی حکومت نبوی با یهودیان یکی از مسائلی است که پس از گذشت ۱۴ قرن از آن، می‌تواند در شیوه برخورد با فتنه صهیونیسم در دوران ما کمک کند. فتنه‌ای که ما را هر روز با گستره‌ای تازه از جنایت‌ها و توطئه‌های پشت پرده غرب و رژیم اشغالگر قدس رو به رو می‌سازد. دکتر محمدحسین رجبی دوانی؛ مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام و استادیار دانشگاه امام حسین(ع) در گفت وگو با قدس به بازخوانی تاریخی سیاست یهودیان عصر پیامبر(ص) و چگونگی مقابله به صهیونیسم در عصرحاضر پرداخته است.

*یکی از رخدادهای تاریخ سیاسی اسلام، خیانت‌ها وعهدشکنی یهودیان عصر پیامبر(ص) و شکل گیری غزوه بنی نضیر است. آیا این خیانت‌ها را می‌توان ریشه تاریخی رخدادهای عصر حاضر قلمداد کرد؟

 برای تحلیل رویدادهای صدر اسلام نخست باید فلسفه حضور یهود در منطقه حجاز را بررسی کنیم. یهودیان به دو علت در منطقه حجاز حضور پیدا کردند؛ فرار از کشتار توسط دشمنان مسیحی خود از امپراتوری روم نخستین دلیل هجرت یهودیان به حجاز بود، زیرا مسیحیان قوم یهود را دشمن مسیح(ع) می‌دانستند و رومی‌های مسیحی به دشمنی با یهودیان برخاستند و به فلسطین حمله کرده و به کشتار آنان پرداختند، بنابراین آن‌ها فلسطین را ترک کرده و به حجاز پناه آوردند. افزون بر این، طبق داده‌های تورات، آخرین پیامبر خدا در شمال سرزمین حجاز ظهور پیدا می‌کرد. این دو دلیل موجب شد یهودیان به حجاز مهاجرت کنند تا ضمن نجات جان خود، از نخستین کسانی باشند که به پیامبر خاتم ایمان بیاورند تا با حمایت او بتوانند بر دشمنان خود غلبه کنند. بنابراین، سه طایفه یهود بنی قینقاع، بنی نضیر و بنی قریظه در سه منطقه خیبر، فدک و وادی القرا در حجاز ساکن شدند.

یهودیان که انتظار ظهور پیامبرخاتم(ص) را در یثرب داشتند، از اعلام نبوت رسول الله(ص) در مکه غافلگیر شدند و نسبت به حوادث مکه و دعوت پیامبر(ص) بی اعتنا بودند تا زمانی که ماجرای هجرت به مدینه پیش آمد و پیامبر در قبا توقف کردند. علمای یهود با تصور قریب به یقین که نکند محمدمصطفی(ص) موعود تورات است، نزد پیامبر رفتند و سؤالاتی مطرح کردند و پاسخ‌هایی شنیدند و یقین پیدا کردند که حضرت محمد(ص)، همان پیامبرموعود است. با وجود این، از اینکه اعراب در ایمان به پیامبر خاتم(ص) از آن‌ها پیشی گرفته بودند، ناخرسند بودند، چون هرگاه با اعراب یثرب درگیر می‌شدند از وعده ظهور نبی خاتم در آن سرزمین و غلبه بر اعراب سخن می‌گفتند، به همین دلیل برای اینکه منافع آن‌ها در خطر نیفتد با پیامبر شرط گذاشتند، به شرطی ایمان می‌آوریم که برای ما امتیاز و برتری نسبت به اعراب قایل شوید. پیامبر این شرط یهود را نپذیرفتند و یهودیان با علم به اینکه ایشان رسول خداست، از پذیرش اسلام خودداری کرده و حتی در کتاب خود دست بردند و نشانه‌های موجود درباره پیامبراکرم(ص) را محو کردند.

از همان ایام پیامبر(ص) متوجه بودند که یهودیان مدینه خطر بالقوه هستند و برای جلوگیری از ایجاد فتنه درامت اسلام سران سه طایفه یهود را فراخوانده و با آن‌ها پیمان همزیستی مسالمت آمیز بستند که اگر اختلافی پیش آمد چگونه حل و فصل شود. یهودیان پس از امضای این پیمان بلافاصله پشیمان شدند، بنابراین به گواه تاریخ شاهدیم که هر سه طایفه، این پیمان را نقض کردند.

*واکنش پیامبر(ص) به نقض پیمان چه بود؟

نخستین واکنش پیامبر(ص) خروج یهودیان از پیمان بود و نخستین طایفه عهدشکن بنی قینقاع بودند که پس از مصادره اموال از مدینه اخراج و تبعید شدند. گروه دوم بنی نضیر بودند که توطئه قتل رسول الله را کشیدند. پیامبر(ص) که به در قلعه‌های آن‌ها رفتند و تقاضای خونبهای افرادی را داشتند که توسط ساکنان قلعه یهود به قتل رسیده بودند، ساکنان قلعه ابتدا پذیرفتند که خونبها را پرداخت کنند، اما زمانی که مشاهده کردند رسول الله با انگشت شماری از یاران خود نزد آن‌ها رفته‌اند، قصد جان پیامبر(ص) را کردند، اما به لطف خدا توطئه یهود لو رفت و پیامبر(ص) به محض اینکه به مدینه بازگشتند دستور اخراج بنی نضیر را صادر کردند، اما با مقاومت یهودیان روبه رو شدند. این اقدام یهود موجب شد لشکری از مسلمانان برای اخراج بنی نضیر تشکیل شود. زمانی که بنی نضیر نتوانستند مقاومت کنند، پس از مصادره اموال مدینه را ترک کردند و گروهی به شام و گروهی به خیبر مهاجرت کردند.

ساکنان جدید خیبر با کینه‌ای که نسبت به پیامبر داشتند، با توطئه، حاکمیت خیبر را در دست گرفتند و آنجا را به کانون فتنه و توطئه علیه اسلام تبدیل کردند و قصد داشتند ساکنان فدک را با خود متحد کنند تا به مدینه حمله کنند، این اقدام‌ها موجب شد با هوشمندی رسول الله، در خیبر مقهور و به طور کلی از صحنه گردانی در حجاز حذف شدند. پس از این اتفاق دیگر یهودیان تسلیم اسلام شدند و اقتدار سیاسی و نظامی در شبه جزیره از بین رفت.

•       به نظر شما آیا همین رخدادها، کینه و توطئه یهودیان صدر اسلام تا دوره ما ادامه پیدا کرد؟

خیر. ما هیچ مستندی در ادامه دادن فتنه ساکنان خیبر تا عصر حاضر نداریم. در زمان خلیفه دوم، اختلافی بین فرزند خلیفه با ساکنان خیبر پیش آمد، درحالی که طبق پیمانی که بسته بودند با پرداخت جزیه می‌توانستند زیر پرچم اسلام زندگی کنند. اما این اختلاف جدید موجب شد به یهودیان حکم شود یا مسلمان شوند یا از منطقه حجاز خارج شوند. شماری از آن‌ها که نمی‌خواستند دین خود را تغییر دهند از حجاز خارج شدند و شماری هم تظاهر به اسلام کردند؛ این‌ها همان یهودیان اسلام نمایی هستند که توطئه جدیدی به نام اسرائیلیات(احادیث جعلی) خلق کردند. از آن پس یهود در قلمرو اسلام هیچ نقش و جایگاهی نداشتند، حتی زمانی که فلسطین و شام فتح شد، اثر سیاسی از یهودیان در قلمرو اسلام باقی نماند. حتی در زمانی که آندلس اسلامی پدید می‌آید، ما هیچ ردی از حضور یهودیان در آنجا نمی‌بینیم، زیرا اروپاییان مسیحی با یهودیان بشدت مخالف بودند و آن‌ها را تار و مار می‌کردند و بسیاری از یهودیان می‌گریختند و چون در جامعه اسلامی امنیت داشتند، به مسلمانان پناه می‌آوردند. حتی زمانی که اندلس اسلامی سقوط کرد، مسیحیان بیشتر قتل عام یهود را در دستور کار داشتند تا مسلمانان، از این رو عده زیادی از یهودیان اندلس به دولت عثمانی پناه بردند.

این جریان تا عصرحاضر ادامه داشت تا اینکه استعمار پیر با تحریک یهودیان افراطی و برای رهایی از حضور یهودیان در اروپا جریانی به نام صهیونیسم را شکل داده و آن‌ها را به کوچ به سمت فلسطین هدایت کردند تا هم اقتدار مسلمانان را بشکنند و هم از حضور یهودیان در اروپا نجات یابند. اما نمک نشناسی یهودیان افراطی موجب شد به جان مسلمانان بیفتند و فجایع انسانی را در فلسطین به وجود بیاورند. در قرآن و احادیث آخرالزمان آمده است که یهودیان دوبار سرکشی می‌کنند و جنایت را ازحد می‌گذرانند و قلع و قمع خواهند شد. موعد دوم به آخرالزمان باز می‌گردد که از فتنه و فساد این جریان سخن گفته شده است.

*یکی از مباحث مهم این روزهای فتنه صیهونیسم، اعلام رسمیت بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر قدس است. رهبران سیاسی و مذهبی و جامعه نخبگان جهان اسلام برای رهایی قدس از سیطره صهیونیسم و پایان دادن به این فتنه تاریخی چه باید بکنند؟

امام خمینی(ره) یک جمله تاریخی دارند که «فلسطین پاره تن اسلام است و باید آزاد شود»، زیرا این سرزمین برای امت اسلام مقدس و بخشی از امت اسلام است. افزون براین توطئه صهیونیسم تنها گستره جغرافیایی فلسطین نیست و آن‌ها مدینه (به اعتبار حضور قبایل مهاجر یهود به یثرب)، مکه و عراق را نیز جزو آینده سرزمین خود می‌دانند و معتقدند هرجایی که یهود پیشینه تاریخی حضور داشته متعلق به آن هاست. خلاصه اینکه آن‌ها به یک مُلک و سرزمین بسنده نخواهند کرد و برای هر گوشه از کشورهای اسلامی یک سابقه تاریخی برای تجاوز خواهند یافت، از این رو وظیفه امت اسلام است که در برابر این جنایتکاران وحدت داشته باشند و به ندای حق جمهوری اسلامی لبیک بگویند و اختلاف‌ها را کنار بگذارند و همگی امت واحده و در برابر این سرکشی یکی شوند تا پاره تن اسلام از این جنایت نجات یابد.

منبع: قدس آنلاین

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.