چگونه می‌شود که یک جامعه با داشتن هزاران جلد تفسیر قرآن، میلیون‌ها حدیث اهل بیت(ع) و تفاسیر ادعیه و زیارات و بهره‌مندی از برکات خون هزاران شهید همواره شاهد رشد مصرف گرایی، دروغ، غیبت، تهمت، گرانفروشی، کم فروشی، بیکاری، طلاق و دیگر نابهنجاری‌های اجتماعی باشد.

قدس آنلاین- نگاهی گذرا به تاریخ حیات بشری بیانگر این رسم است که این موجود همواره ناگزیر از آن بوده است تا با زیستن در میان جمع به امیال و آرزوهای خویش دست یابد، چراکه با اتصال و ارتباط با دیگران است که زمینه فعل و انفعال تحقق یافته در نتیجه، یک عمل خیر یا یک عمل شر شکل گیرد.

در این میان خالق متعال افزون بر آنکه فطرتی پاک و همجنس خویش (خدایی) به او عطا کرده رسولان، پیامبران، امامان همراه با کتاب و معجزات برایش فرو فرستاده تا او نتواند هیچ عذر و بهانه‌ای برای بد شدن داشته باشد. این رسولان و امامان در جهت سوق دادن انسان‌ها به پذیرش این دستورها توسط انسان جان خویش را هم فدا کرده‌اند.

این قوانین و دستورهای دین آن زمان مفید به حال پیروان آن می‌شود که مبنای مناسبت‌ها و روابط بین آنان در تمامی شئون زندگی واقع شود، نه اینکه تنها لقلقه زبان باشد، یا در میان انبوهی از اوراق، کتب و نشریات به یادگار گذارده شود یا جزء محفوظات ذهن‌ها شود.

چگونه می‌شود که یک جامعه با داشتن هزاران جلد تفسیر قرآن، میلیون‌ها حدیث اهل بیت(ع) و تفاسیر ادعیه و زیارات و بهره‌مندی از برکات خون هزاران شهید همواره شاهد رشد مصرف گرایی، دروغ، غیبت، تهمت، گرانفروشی، کم فروشی، بیکاری، طلاق و دیگر نابهنجاری‌های اجتماعی باشد.

براستی حلقه مفقوده کجاست!؟

چرا روز به روز ارزش‌ها به بی‌ارزشی و بی‌ارزشها به ارزش تبدیل می‌شود.

در پاسخ باید گفت:

  1. افراد یک جامعه با عمل خویش بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند.
  2. اعمال انسان محصول انرژی است و این انرژی محصول غذایی است که به مصرف می‌رساند.
  3. حلقه مفقوده اینجاست که بدانیم: جنس انرژی حاصله در وجود انسان از مال غیر با جنس انرژی حاصله از مال خود فرق می‌کند.

به عبارت دیگر جنس انرژی حاصله از لقمه حلال با جنس انرژی حاصله از مال حرام با یکدیگر، نه متفاوت بلکه متضاد است.

به طور خودجوش انرژی حاصله از لقمه و امکانات حلال که در وجودمان شکل گرفته ما را به سمت انجام اعمال و پذیرش افکاری سوق می‌دهد که زیرمجموعه معروف‌ها هستند. و عکس آن انرژی حاصله از لقمه و امکانات حرام ما را به سمت پذیرش افکار و انجام اعمالی سوق می‌دهد که زیر مجموعه منکرها هستند.

و این دو انرژی پایه و اساس همه فعالیت‌های خیر و شر را تشکیل می‌دهند.

بنابراین در پذیرش احادیث، تفاسیر و گفتار پیامبران آنچه مؤثر است دستیابی به انرژی حاصله از لقمه و امکانات حلال می‌باشد.

این سم، یعنی ورود ناحق مال دیگران در مال انسان چنان مهلک و خانمان برانداز است که؛ حضرت علی اکبر(ع) را قطعه قطعه می‌کند و لذت می‌برد! سرِ فرزند حضرت زهرا(س) را از قفا می‌برد و هلهله سر می‌دهد!

در این زمینه امام حسین بن علی(ع) خطاب به قاتلان خویش در روز عاشورا فرمودند: «شما که قصد کشتن من که فرزند رسول خدا(ص) می‌باشم را دارید، بدان سبب است که شکم‌هایتان از مال حرام انباشته شده است».

آری! این از آثار مال حرام است که سبب می‌شود تا فرد زشتی کشتن آل رسول الله(ص) را نفهمد که هیچ، شادی هم بکند! فهمیدن زشتی دزدی و اختلاس پیشکش!

حال اگر شالوده و پایه شکل گیری و حیات اقتصاد جامعه، از کانال بانک‌هایی عبور ‌کند که عنصر ربادهی و رباگیری اساس و فلسفه وجودی آنان ‌باشد، بخوبی علت اصلی رشد روزافزون منکرات در جامعه را درخواهیم یافت.

بنابراین برای رهایی از همه مشکلاتی که جامعه گریبانگیر آن می‌باشد باید به سمت ایجاد منابع پولی پاک و کسب روزی حلال حرکت کرد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.