قدس آنلاین/صبا کریمی: الیور استون، فیلمساز امریکایی که صبح امروز در پردیس سینمایی چارسو پاسخگوی سوالات خبرنگاران بود، ضمن ستایش از میهمان نوازی و واکنش‌های گرم و دوستانه مردم ایران، اعتراف کرد که در طول دوران کاری خود حدود 10 فیلم ایرانی دیده است.

شایعه‌درخواست  مصاحبه با احمدی نژاد را کاملاً تکذیب می‌کنم

وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر این که آیا قصد ساخت فیلمی ‌درباره چهره‌های سیاسی ایران را دارد، گفت: من خودم را یک ژورنالیست نمی‌دانم بلکه دراماتیست هستم. زمانی که از کار خسته می‌شوم، سراغ مستند می‌روم و تاکنون با رهبرانی همچون چاوز، کاسترو، عرفات، نتانیاهو و پوتین گفت‌و گو کردم اما در حال حاضر برنامه‌ای برای ساخت فیلم درباره یک ایرانی ندارم. البته سال 2006

وی در خصوص پرسشی مبنی بر ساخت فیلمی ‌درباره داعش و حضور قهرمانی همچون سردار سلیمانی در راستای علاقه‌ هالیوود به قهرمان با خنده گفت: ایده خوبی است، شما فیلمنامه آن را به من بدهید. امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که بسیار سیاسی است و باید ببینیم در آینده چه اتفاق‌هایی می‌افتد. البته سناریوهایی مختلفی وجود دارد و آمریکا و عربستان برداشت‌های مختلفی از این مسئله دارند و سرمایه ساخت این فیلم‌ها هم از آمریکا می‌آید، البته معنیش این نیست که شما در ایران‌ نمی‌توانید چنین فیلمی‌ بسازید.

وی در خصوص وضعیت ممنوع الخروجی جعفر پناهی و عدم حضورش در کن گفت: وی را نمی‌شناسم اما معتقد به آزادی بیان هنری هستم. استون درباره اظهارنظرش در مورد خسته کننده بودن فیلم‌های ایرانی و هنری که چندی پیش مطرح کرده بود گفت: من آن حرف‌ها را به صورت کلی و در مورد عموم جشنواره‌ها گفتم و معتقدم باید فیلم‌ها کشش و هیجان داشته باشند.

وی در پاسخ به سئوال خبرنگار رسانه لبنان مبنی بر اینکه اگر بخواهد فیلمی‌درباره جنگ بسازد سراغ کدام یک از کشورهای سوریه، یمن، عراق و فلسطین می‌روید و چرا؛ گفت: به نظرم مستند مدیوم بهتری برای این کار است. سال 2008 فیلمی ‌به نام «دبلیو» درباره رییس جمهور شدن بوش ساختم و فیلم با جنگ فاجعه‌بار عراق تمام شد که شکستش را نشان می‌داد. سکانسی طولانی در فیلم وجود دارد که اعضای کابینه دولت آمریکا با نشان دادن خاورمیانه روی نقشه از اهداف مهم آمریکا حرف می‌زنند. «دیکچنی» در صحنه‌ای می‌گوید پول نفت و منابع طبیعی جایزه ماست و وقتی حرف خروج از این منطقه می‌شود می‌گوید خروجی در کار نیست. من نمی‌دانم چطور می‌شود این را درام کرد. در آمریکا سیاست تغییر رژیم در برخی کشورها از سال ۲۰۰۱ شروع شد که از عراق آغاز و لیبی و لبنان هم بین آنها بود و به ایران ختم می‌شد. امروز سیاستمداران تئوری «تخریب خلاقانه» را مطرح کردند که حتی اسمش هم مشمئزکننده است. ما تلنباری از نابودی را در خاورمیانه ایجاد می‌کنیم و اسمش را صلح می‌گذاریم.

استون در پاسخ به پرسشی درباره فیلم «اسکندر» و اینکه آیا برای سفر به ایران از سوی جامع صهیونیست با تهدید مواجه شده، عنوان کرد: نسخه‌ای که من همه جا تبلیغ می‌کنم فیلمی‌است که 2014 منتشر شد ولی در نسخه اولیه با برادران وارنر برای فیلم به مشکل خوردم و اشتباه کردم که با آنها همکاری کردم. ضمن این که اکران فیلم «اسکندر» درست زمانی بود که جرج بوش تصمیم گرفت به عراق حمله کند. تنها انتقادی که درباره حضور من در ایران مطرح شد از سوی برخی رسانه‌های افراطی اسراییلی بود که همان‌ها هم ماجرای نادرست مصاحبه و ساخت فیلم از احمدی‌نژاد را پخش کردند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا جوایزی که سینماگران ایرانی در اسکار یا گلدن گلوب می‌گیرند با پیشینه سیاسی است، گفت: نمی‌توانم به این سئوال جواب بدهم چون اطلاع دقیقی ندارم اما فیلم‌های ایران شادابی و نشاط دارند و حتی اگر حرف سیاسی داشته باشند آن را در صحنه‌های فیلم نشان می‌دهند.

یکی از نکات قابل تأمل این نشست کنجکاوی برخی خبرنگاران برای آگاهی از میزان شناخت استون از سینمای ایران بود که استون را با لیستی از فیلمسازان و بازیگران روبه‌رو کردند و استون هم شناختی از آنها نداشت. حتی برای شناخت اصغر فرهادی، مترجم به فیلم‌های وی اشاره کرد که در فستیوال‌های دنیا مطرح اند. نکته اینجاست که شاید هم نباید از یک فیلسماز شهیر امریکایی انتظار داشته باشیم جدا از فیلمسازان مطرح بین المللی ما، بازیگران بومی ‌را بشناسد که حضوری در فیلم‌های بین المللی نداشتند و شاید از سوی دیگر مطرح کردن چنین سئوالاتی ما را تا حدی در همان فضای سینمای ملی قرار می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.