قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: براساس شواهد تاریخ، داریوش پادشاه هخامنشی دستور لایروبی کانال متصله دریای سرخ به مدیترانه را صادر کرد؛ کانالی که امروز «سوئز» نامیده می شود. در زمان ساخت کانال فعلی نیز بعضی از علایم به دست آمده، این حادثة تاریخی را تأیید کرده است. این مسئله نشان می دهد که به مناسبات بین ایران و قارة افریقا از قریب به هزاره اول قبل از میلاد وجود داشته است. به طوری که اولین لایروبی کانال سوئز توسط ایران صورت گرفته است.

نگاهی به روابط ایران و قاره ی افریقا در گذر تاریخ

مهاجرت مسلمانان به حبشه (اتیوپی فعلی) به دستور پیامبر اسلام، حضرت محمد «ص» و اعزام جعفربن بابی طالب به عنوان اولین فرستادة اسلام به این دیار نشانگر وجود عُلقه های دیرین سیاسی و فرهنگی بین جهان اسلام و قارة افریقاست.
حکومتهای سلطنتی ایران به دلیل همسویی قدرتهای سلطه جو در جهان، روابط گسترده ای با کشورهای افریقایی نداشتند، تنها «افریقای جنوبی» به دلیل ویژگیهای خاص خود روابط پررونقی با دولت پهلوی داشت. د این زمان ایران تنها در 9 کشور از این قاره دارای نمایندگی سیاسی بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جهت سیاست خارجی ایران تغییر کرد و بسط مناسبات با کشورهای غیر متعهد و در حال توسعه ـ عمدتاً در قاره افریقا ـ در اولویت قرار گرفت. در این رابطه محسن پاک آیین می نویسد:
نخستین گام دولت اسلامی ایران قطع تمامی روابط سیاسی و اقتصادی خود به ویژه قطع صدور نفت به افریقای جنوبی و گشایش دفتر نمایندگی سواپو در راستای حمایت از مبارزات مردم افریقا علیه نژادپرستی بود. ایران همچنین کمکهای خود را به کشورهای خط مقدم جبهه و نهادهای مبارز نظیر کنگرة ملی افریقا و کنگره اتحاد افریقا آغاز کرد. در کشورهای خط مقدم از جمله زیمبابوه، موزامبیک، تانزانیا، نامیبیا زامبیا نمایندگی سیاسی ایران دایر شد. سفر آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت و رهبر فعلی انقلاب اسلامی به کشورهای آنگولا، تانزانیا، موزامبیک و زیمبابوه نقطة عطفی در تاریخ روابط ایران و افریقای زیر صحرا بود.

نگاهی اجمالی به روابط معاصر ایران و افریقا
از برنامه های سیاستگذاران رژیم پهلوی ایجاد روابط سیاسی با کشورهای «شمال افریقا» بود. آنچه رژیم پهلوی را به توسعه محدود روابط واداشته بود اتخاذ یک استراتژی درازمدت نبود بلکه گسترش موردی روابط براساس سلیقة کارگزاران بود. در زیر به شاخصه های روابط این دوره می پردازیم:

اتیوپی
مناسبات دیپلماتیک رژیم سلطنتی با اتیوپی در سال 1329 با اعزام اولین سفیر ایران به آدیس آبابا آغاز شد. این روابط مرهون دوستی صمیمانة شاه ایران و هایله سلاسی امپراتور اتیوپی بود. در سال 1340 سفارت ایران در آدیس آبابا رسماً افتتاح شد. گرچه این نمایندگی پس از یک سال یعنی در سال 1341 تعطیل گردید، ولی در سال 1343 به دنبال سفر یک هیأت حسن نیت از ایران به اتیوپی و تصریح طرفین بر لزوم توسعة همکاریهای اقتصادی، سفارت ایران در آدیس آبابا بازگشایی شد.
دوران حاکمیت رژیم هایله سلاسی اوج شکوفایی روابط فی مابین بود و شرکت امپراتور اتیوپی در مراسم جشنهای دو هزارو پانصد ساله شاهنشاهی در ایران و استقبال فوق العاده از وی نشاندهندة گرمی روابط دیپلماتیک در آن زمان است. البته علی رغم این وضعیت، اتیوپی از تأسیس سفارت در ایران پرهیز داشت و سفیر این کشور در هند در ایران نیز اکردیته بود.
در سال 1353 به دنبال کودتای نظامی در اتیوپی روابط دو کشور به سردی گرایید. سقوط هایله سلاسی و حاکمیت دولت نظامی متمایل به شوروی به رهبری منگیستو هایله ماریام و نهایتاً حمایت شاه ایران از رژیم سومالی در جنگ اوگادن موجب تیرگی روابط دو کشور شد، روندی که تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ادامه یافت.
پیروزی انقلاب اسلامی با استقبال دولت اتیوپی روبه رو شد. هایله ماریام از نخستین رؤسای جمهوری بود که دولت جدید ایران را به رسمیت شناخت و به هنگام تجاوز نظامی آمریکا به ایران در حادثه طبس طی تلگرامی رسماً این تجاوز را محکوم کرد. دولت اتیوپی در جریان جنگ عراق علیه ایران نیز رژیم بعث عراق را به طور علنی محکوم نمود.
مواضع مشترک دو کشور در قبال تحولات جهانی، کمک ایران به قحطی زدگان اتیوپی، وجود بیش از بیست میلیون مسلمان در اتیوپی و نحوة همکاریهای دو کشور در جنبش عدم تعهد موجب گرمی رو به تزاید روابط دو جانبه و تأسیس سفارت اتیوپی در تهران شد. مقامات اتیوپی بارها مدعی شده اند که تأسیس سفارت اتیوپی در تهران برای آنها همچنان اهمیت داشت که دولت این کشور برای تأمین بودجة تأسیس آن، نمایندگیهای خود در پراگ، آتن و کینشازا را تعطیل کرده بود.

تونس
تونس نیز از جمله کشورهای افریقایی دارای روابط سیاسی دیرینه با دولت ایران است. روابط رسمی دو کشور از سال 1336 آغاز و در پانزدهم همین سال سفارت ایران در تونس گشایش یافت. در سال 1343 حبیب بورقیبه رئیس جمهور تونس به ایران آمد و محمدرضا پهلوی متقابلاً در سال 1347 از تونس دیدار کرد. سفارت تونس در تهران در سال 1351 گشوده شد.
به دلیل وابستگی رژیم پهلوی به آمریکا و رژیم تونس به فرانسه هر دو کشور در اردوگاه غرب جای داشتند و به همین منظور تا پیروزی انقلاب اسلامی دارای روابط خوبی بودند.
پس از استقرار جمهوری اسلامی، در سال 1982 دولت تونس به بهانة مشکلات مالی و در یک همسویی با رژیم عراق سفارت خود را در تهران تعطیل می کرد. نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در تونس نیز به سطح کاردان تنزل پیدا کرد.
پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط دولتین ایران و عراق و خاتمة جنگ تحمیلی و به دنبال موضعگیری دبیر کل سازمان ملل متحد مبنی بر شناسایی عراق به عنوان آغازگر جنگ، دولت تونس تمایل خود را نسبت به توسعة روابط با جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد و در نتیجه پس از سالها سفارت تونس در تهران با حضور سفیر این کشور بازگشایی شد و سفیر جمهوری اسلامی ایران به پایتخت آن کشور اعزام شد.

الجزایر
ایران و الجزایر در دوران معاصر دارای روابطی پر فراز و نشیب بوده اند. در سال 1341 پس از استقلال الجزایر دولت ایران این کشور را به رسمیت شناخت و در تاریخ اول مهر ماه 1343 سفارت ایران در الجزیره افتتاح شد. سفارت الجزایر در تهران نیز در سال 1353 افتتاح شد. همچنین یک کرسی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه الجزایر ایجاد گردید.
از اواخر سال 1350 به دنبال اعمال حاکمیت مجدد قوای ایران بر جزایر ایرانی خلیج فارس و مخالفت الجزایر با این عمل، روابط دو کشور رو به سردی نهاد به طوری که در سال 1352 به دنبال حملات الجزایر در کنفرانس غیر متعهدها علیه ایران، کارمندان ارشد سفارت ایران در الجزایر به تهران فراخوانده شدند.
در سال 1353 با میانجیگری هواری بومدین رئیس جمهور وقت الجزایر در اختلاف ایران و عراق بر سر مسئله اروندرود نقطه عطفی در روابط دو کشور به وجود آمد و دوباره روابط ایران و الجزایر به حالت عادی خود بازگشت. البته به دلایل دیدگاههای کاملاً متفاوتی که طرفین در مورد مسائل بین المللی داشتند و اقامت گروهی از مخالفان رژیم پهلوی در الجزایر و حمایت آن کشور از نهضتهای آزادیبخش، روابط دو کشور حرارت و تحرک قابل توجهی نداشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی زمینه های گسترش روابط دو کشور در موارد گوناگون فراهم شد. در فروردین 1358 مولود قاسم، فرستادة ویژة رئیس جمهور الجزایر به تهران آمد و با حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی دیدار و حمایت خود را از نهضت مردم ایران اعلام کرد.
به دنبال اختلاف بنیادین نظام جمهوری اسلامی ایران با ایالات متحده آمریکا و در پی قطع روابط دیپلماتیک دو کشور تعطیلی نمایندگی سیاسی ایران در واشنگتن، سفارت الجزایر در آن کشور حفاظت منافع ایران در ایالات متحدة آمریکا را به عهده گرفت. الجزایر در جهت تلاش برای حل و فصل اختلافات بین ایران و آمریکا به ویژه مسائل مربوط به گروگانهای آمریکایی نقش میانجی را به عهده گرفت که این امر منجر به انتشار اعلامیه معروف الجزایر و آزادی گروگانهای مذکور در اول بهمن ماه 1359 شد.
در تاریخ هفتم اردیبهشت 1359 دولت الجزایر طی اعلامیه ای از اقدامات نظامی آمریکا بر علیه ایران (حادثه طبس) ابراز تنفر و این عمل را محکوم کرد.

مصر
روابط دیرینه ایران و مصر در سال 1114 در دوران نادرشاه افشار شکل دیپلماتیک پیدا کرد. در این سال دو دولت ایران و عثمانی تصمیم به مبادلة سفیر دائمی گرفتند و دولت ایران یک مأموریت ثابت در قاهره مستقر کرد. در 1299 به دنبال استقلال مصر، سرکنسولگری ایران در قاهره به سطح سفارت ارتقا یافت. متقابلاً دولت مصر در سال 1925 اقدام به تأسیس سفارت در ایران کرد.
ازدواج محمدرضا پهلوی با یکی از وابستگان خاندان سلطنتی مصر در سال 1939، روابط دو کشور را بیش از پیش تحکیم بخشید. به دنبال رسمی شدن تدریس زبان فارسی، چهارتن از اساتید زبان فارسی رسماً به عنوان استاد دانشگاه قاهره انتخاب شدند.
اگر چه تغییر سیستم حکومتی مصر از سلطنتی به جمهوری برای رژیم سلطنتی ایران خوشایند نبود، ولی ایران با حفظ بی طرفی از اولین کشورهایی بود که رژیم جمهوری مصر را مورد شناسایی قرار داد.
مناقشات مصر و رژیم صهیونستی و سیاست غربگرایانة دولت وقت ایان مقدمه سردی روابط ایران و مصر بود. سرانجام به دنبال برقراری مناسبات سیاسی بین رژیم شاه و رژیم اشغالگر قدس در سال 1328، روابط دو کشور قطع شد و حفظ منافع دو کشور به عهدة سفارت افغانستان گذاشته شد.
در اواخر عمر جمال عبدالناصر زمینه های ایجاد روابط مجدد فراهم شد، حتی پس از مرگ وی نخست وزیر وقت ایران شخصاً در مراسم تشییع جنازه و تدفین وی شرکت کرد.
نزدیکی دیدگاههای شاه ایران و انور سادات رئیس جمهور وقت مصر منجر به ایجاد مجدد روابط سیاسی دو کشور و اعزام اولین سفیر ایران به قاهره شد. از این زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران روابط دو کشور سیری صعودی داشت و رهبران ایران و مصر از کشورهای یکدیگر دیدار داشتند.
در سال 1357 بعد از کنفرانس صلح بین مصر و رژیم اشغالگر قدس و نزدیکی هر چه بیشتر رژیم سادات به آمریکا و نهایتاً عقد قرارداد کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل، حضرت امام خمینی (ره) رهبر فقید ایران طی اعلامیه ای صلح سادات با رژیم صهیونیستی را خیانت به اسلام، مسلمین و اعراب دانست.

موریس
رژیم پهلوی در سال1350 با موریس در همسایگی ماداگاسکار روابط دیپلماتیک برقرار کرد، البته تبادل سفیر با این کشور انجام نشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی سفیر ایران در ماداگاسکار در موریس نیز اکرودیته شد.
از رویدادهای مهم ارتباطی بین ایران و موریس تبعید رضاشاه بنیانگذار سلسله پهلوی به جزیرة موریس در سال 1320 بود که کاخ وی در این جزیره همچنان موجود است.

موریتانی
در مرداد ماه 1355 براساس درخواستهای کشور موریتانی مستشار درجه یک سفارت این کشور در پاریس برای ایجاد روابط و تأسیس سفارتخانه وارد ایران شد. مهرماه همان سال سفیر کشور مزبور وارد تهران گردید.
موریتانی به دلیل نیاز شدید به کمکهای مالی، علاقه مند به توسعة روابط با رژیم سلطنتی ایران بود. البته نزدیکی رژیم مراکش با دولت ایران و موضع مشترک مراکش و موریتانی در قبال مسئله صحرای باختری و حمایت رژیم سابق ایران از این موضع، از عوامل ترغیب کننده نزدیکی دو کشور بود.
حضور رئیس وقت حکومت موریتانی در جشنهای 2500 سالة شاهنشاهی ایران از نقاط عطف مهم روابط ایران و موریتانی به شمار می رود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1360 به دنبال سفر دکتر علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران به موریتانی تصمیم افتتاح سفارت در نواکشوت اتخاذ و پس از چندی به مرحلة اجرا در آمد.
پس از وقوع کودتای سال 1984 و سقوط هیدالله و روی کار آمدن احمداوله طایع در موریتانی، تغییراتی سیاسی در صحنة سیاست خارجی آن کشور پدید آمد و باعث بروز اختلافاتی بین ایران و موریتانی و در نتیجه قطع روابط دو کشور در تاریخ 7 تیر 66 شد.
اخیراً روابط سیاسی مجدد بین دو کشور برقرار شده است.

ولتای علیا (بورکینا فاسو)
ایران و ولتای علیا در تاریخ 22/ مرداد /1354 روابط سیاسی برقرار کردند. پس از تغییر نام این کشور به بورکینا فاسو در تاریخ دهم آبان ماه 1363 نمایندگی دائمی دو کشور در سازمان ملل متحد با انتشار اعلامیة مشترکی، برقراری روابط دیپلماتیک دو جانبه را اعلام کردند. در حال حاضر سفارتخانه های طرفین در تهران و اواگادوگو به فعالیت ادامه می دهند.

ماداگاسکار
از حوادث سال 1354 آغاز روابط دیپلماتیک بین ایران و ماداگاسکار بود. دلیل اصلی تمایل ماداگاسکار به برقراری روابط سیاسی نیاز این کشور به نفت ایران بود. بر این اساس مدتها نفت خام پالایشگاه تاماتائو به وسیله ایران تأمین می شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی سفارت ایران در تاناناریو دایر شد، ولی ماداگاسکار به دلیل مشکلات مالی از تأسیس نمایندگی در تهران خودداری کرد. در عین حال کمکها و هدایای ایران به طور مکرر برای مردم ماداگاسکار ارسال شده است.

افریقای جنوبی
افریقای جنوبی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دارای مناسبات گسترده با رژیم سلطنتی ایران بود و 90% از نفت مورد نیاز خود را از ایران تأمین می کرد. یکی از اقدامات مهم ایران پس از پیروزی انقلاب، قطع کامل روابط ـ به ویژه صدور نفت ـ به افریقای جنوبی بود. این سیاست در راستای مبارزه و مخالفت با آپارتاید و حمایت از مبارزات ضد نژاد پرستانة مردم افریقای جنوبی اتخاذ شد.
بعد پیروزی مبارزات سیاهان بر علیه نژاد پرستی و لغو آپارتاید، جمهوری اسلامی ایران و دولت غیر نژادی افریقای جنوبی به رهبری نلسون ماندلا روابط سیاسی خود را از تاریخ 20 اردیبهشت 1373 آغاز کردند و سفارت ایران در پرتوریا افتتاح شد. قائم مقام وزیر امور خارجه نیز در رأس یک هیأت بلند پایه در مراسم تحلیف ماندلا شرکت کرد.

کشورهای دیگر
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط دیپلماتیک ایران با کشورهای سیرالئون و گینه در سال 1362، بوروندی در سال 1364 و زیمبابوه، بنین، کنگو، آنگولا و نامیبیا تا سال 1369 برقرار شد.

 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.