موسوی  20 خرداد در تقویم‌های ما روایت روزهای غریبی از تاریخ این سرزمین است که مردمی برای احقاق حقوق اولیه خود قیام تاریخ‌سازی را در افق مقاومت این کشور رقم زدند. قیامی که از اسمش حماسه می‌بارد و برگه‌های تقویم به رهبر شجاعش افتخار می‌کند. قیامی علیه نفی هرچه سلطه است و زورگویی؛ «قیام دلیران تنگستان».

لالایی‌های ضد انگلیسی مادران بوشهری

به گزارش قدس آنلاین، مردم استان امروزی بوشهر و فارس قدیم به کرات در برابر متجاوزان خارجی به خصوص دولت‌های استعمارگر آن زمان یعنی هلندی‌ها و انگلیسی‌ها و پرتغالی‌ها قرار گرفتند و ایستادگی کردند. تجربیات زیادی که از حضور استعمارگران در اذهان مردم استان امروزی بوشهر و فارس قدیم در دوره‌های مختلف شکل گرفته است نوعی فرهنگ مقاومت در برابر بیگانگان را در بین مردم این خطه به ارمغان آورده است، و به اعتبار منطق تاثیر و تاثر ادبیات و هر فرهنگ انسانی دیگری، این روحیه مقاومت به ادبیات این منطقه رنگ و بوی متفاوتی داده است. روحیه ای که به واسطه حضور پررنگ انگلیس و سیاست‌های استعماری‌اش رفته‌رفته نوعی ادبیات ضدانگلیسی در جنوب کشور به وجود آورد. برای تبیین شاخصه‌های ادبیات ضدانگلیسی در بوشهر و وضعیت آن در ادبیات امروز گفت‌وگویی با سیدقاسم یاحسینی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
یاحسینی یکی از پرکارترین نویسندگان بوشهری به شمار می‌رود که از سال 70 تاکنون نزدیک به 70 کتاب درباره تاریخ بوشهر و تنگستان نوشته است. میهمان فشنگ‌های جنگی، آخرین شلیک، زیتون سرخ و... از جمله کتاب‌های این نویسنده است که همگی توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

 اولین بارقه‌های ادبیات ضدانگلیسی در کدام منطقه بوشهر و توسط چه کسانی زده شد؟ آیا این ادبیات قبلا هم سابقه داشته یا فقط به واسطه حضور استعماری انگلیس بوده است؟
انگلیسی‌ها نخستین استعمارگران نبودند، پرتغالی‌ها و اسپانیایی‌ها حدود 500 سال سابقه استعمارگری در بوشهر دارند. اما همزمان با هجوم انگلیسی‌ها به بوشهر در جنگ جهانی اول که درواقع چهارمین هجوم‌شان است، ادبیاتی تولید می‌شود که اکثرا ادبیات شفاهی است. ما در این زمان شاعری به نام محمد مضطر داریم که از نخستین شاعرانی است که ادبیات ضد انگلیسی را همزمان با حضور انگلیسی‌ها در شروع جنگ جهانی اول تولید می‌کند و منظومه بلندی می‌سراید در ذم انگلیسی‌ها که در قالب و وزن شاهنامه فردوسی است. 

 این منظومه چاپ هم شده است؟
بله این کار خوشبختانه چاپ شده و در دسترس است. همچنین شخصی مانند آیت‌الله بلادی یادداشت‌های روزانه‌ای همزمان با حضور انگلیسی‌ها ‌نوشته و تمام وقایع جنگ را ثبت و ضبط کرده است. بنابراین همزمان با حضور انگلیسی‌ها به معنای وسیع کلمه ادبیات ضد انگلیسی هم رواج پیدا می‌کند. بعدها در زمان رضاشاه و در سال 1310 محمدحسین رکن‌زاده آدمیت کتاب معروف «دلیران تنگستانی» را می‌نویسد و دو سال بعد همین نویسنده کتاب «فارس و جنگ بین الملل» را می‌نویسد که در این دو کتاب ادبیات ضد انگلیسی مشهودی جریان پیدا می‌کند. 

 این ادبیات به کوچه و بازار هم راه پیدا می‌کند و مردم کوچه و بازار هم چیزی از این ادبیات می‌دانند؟ 
بله، راه پیدا می‌کند و انعکاس وسیعی می‌یابد. یَزله یا هوسه یکی از گونه‌های رایج موسیقی محلی جنوب ایران است که دست‌افشانی‌ها و پایکوبی‌های محلی است و ریشه در ایران باستان دارد. ادبیات ضد انگلیسی در قالب یزله به شدت نمود دارد و در این موسیقی‌های محلی اشعار ضد انگلیسی زیادی خوانده می‌شود. البته محققین مردم‌شناس ما در این زمینه کم‌کاری کرده‌اند و این اشعار به ندرت جمع‌آوری شده است. اگر جمع‌آوری این روایت‌ها به طور کامل انجام می‌شد اشعار بسیار زیادی جمع آوری می‌شد. 
خصوصا در گویش محلی اشعار ضدانگلیسی حماسی زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد مردم از همان اول استعمار را شناخته بودند و با آن مبارزه می‌کردند.

 از این اشعار محلی که می‌فرمایید شعری در ذهن دارید؟
 فقط چند بیت از شعرهای محلی منسوب به محمدخان دشتی را یادم هست:  خبر آمد که دشتستان بهار است/ زمین از خون احمد لاله‌زار است/ خبر به مادر پیرش رسانید/ که احمد یک تن و دشمن هزار است 

 این شعر خیلی حماسی و غمگینانه است، همه این اشعار در قالب دوبیتی و حماسی هستند؟
ببینید شعرهای محلی سروده شده با اینکه شاعرانش گمنام بوده‌اند، شعرهای قوی‌ای هستند، اما قالب‌های متفاوتی دارند. مثلا محمدخان دشتی پیرو سبک سعدی بوده و در سبک گلستان اثرش را نوشته و قالب شعرها هم رباعی،  قصیده و غزل است. در غزل من شعر انقلابی و حماسی ندیدم اما در قصیده و مسمط و رباعی آمال و آرزوها و ستم‌ها و مبارزات ضد انگلیسی روایت شده است.

 آیا  شاخصه ادبیات ضد انگلیسی در منطقه بوشهر به شهرهای جنوب و سایر شهرهای کشور هم گسترش پیدا کرد؟ 
بوشهر مناطق مختلفی دارد و و هر کدام از این مناطق ادبیات ضد انگلیسی خاص خودش را دارد. خصوصا منطقه دشتستان و تنگستان و دشتی که مناطق ضداستعماری هستند، در قالب رباعی، چهارپاره، ترانه و قصیده به حضور انگلستان اعتراض کرده‌اند. البته همانطور که گفتم در زمینه جمع‌آوری این اشعار کم کاری شده است و ما میراث عظیمی را از دست داده‌ایم اما جسته و گریخته اشعاری می‌بینیم که حتی در قالب لالایی‌های ضد استعماری قابل رصد است.

نقش روحیات مردم بوشهر را در ایجاد این ادبیات چه می‌دانید. اگر انگلیسی‌ها در منطقه دیگری در کشور بودند ادبیات ضد انگلیسی همین قدر رشد می‌کرد؟

من به دلیل حساسیت‌های محلی این سوال را نمی‌توانم پاسخ دهم. فقط می‌گویم انگلیسی‌ها مناطق دیگر کشور هم بودند اما ما هیچ واکنش خاصی علیه آن‌ها مشاهده نمی‌کنیم، نه در بعد قیام‌های مردمی و نه در بعد ادبیات. اما بوشهر به دلیل حضور مستمر استعمار دست کم 500 سال مردمش ضد استعمار بوده‌اند و به دنبال مبارزات عملی که داشتند در قالب‌های مختلف ادبیات مانند نوحه، لالایی و یزله نفرت خودشان را از استعمار روایت کردند که این روایت اکثرا شفاهی بوده و جسته و گریخته ثبت شده است. من 40 سال پیش سراغ افرادی رفتم و این روایت‌های شفاهی را ضبط کردم اما الان هیچ اثری از آن‌ها نیست. 

 چرا ادبیات ما نتوانست از این ظرفیت استفاده کند؟ 
ادبیات ما به دلیل ماهیت روشنفکرانه و اروپایی نتوانست و نمی‌تواند از بن‌مایه‌های بومی خودش استفاده کند. ما نویسنده‌های دست دوم و دست سوم دنیای غرب را می‌شناسیم اما برجسته‌ترین نویسندگان منطقه خاورمیانه را نمی‌شناسیم، یعنی نمی‌دانیم در مصر،کویت، قطر و امارات و عربستان چه جریان ادبی وجود دارد. چون از همان ابتدا رمان و نمایشنامه از غرب وارد شد و نگاه ما را به آن سمت جلب کرد. از طرفی اگر  هم از بن‌مایه‌های بومی استفاده کرده‌ایم، تقلیدی بوده است و با روحیه و مبانی نظری داخلی همخوانی نداشته است. متاسفانه ادبیات فولکلور و عامیانه خودمان را هم بازآفرینی نکرده ایم. تنها تلاش ما نهایتا ثبت ادبیات فولکلور بوده است و آن را امروزی نکرده‌ایم. من سال‌ها پیش مقاله ای نوشتم با عنوان جهانی بیندیش و بومی بنویس و در آن جا این مباحث را مفصل مطرح کرده‌ام.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.