ماه مبارک رمضان فرصتی است تا از رهگذر آن، با زوایایی از شخصیت ناشناخته امام علی(ع) در راستای تمدن سازی علوی و تدبیر حکومت داری و گفتمان توسعه‌ای – تمدنی و نقش کلانشهرها در تقویت اقتدار سیاسی – اقتصادی حکومت که در نهج البلاغه بازتاب یافته آشنا شویم.

به گزارش قدس آنلاین، ماه مبارک رمضان فرصتی است تا از رهگذر آن، با زوایایی از شخصیت ناشناخته امام علی(ع) در راستای تمدن سازی علوی و تدبیر حکومت داری و گفتمان توسعه‌ای – تمدنی و نقش کلانشهرها در تقویت اقتدار سیاسی – اقتصادی حکومت که در نهج البلاغه بازتاب یافته آشنا شویم.

امام علی(ع) این یگانه ابر مرد جهان بشریت، اگر چه تمامی عمر و زندگی خود را در زمانی سپری کرد که بیش از هر چیز فرهنگ بادیه نشینی عرب جاهلی حاکم بود ولی درخصوص شهر و شهرنشینی، توسعه شهری، کلانشهرها و جهان شهرها گرایش و اهتمام وافری داشت و شهرها را منشأ زایش، تحول و تمدن بشری، محل تبادل افکار، اندیشه‌ها و بستری برای رشد معنویت، اخلاق و هدایت انبوه انسان‌ها و پیشرفت جامعه انسانی و تأمین‌ رفاه آنان، شکوفایی و اعتلای سطح فرهنگ جامعه بشری می‌دانست و همواره کارگزاران خویش را به این مهم تذکر می‌داد که این نیز خود حکایت از روح بلند و والا و اندیشه متعالی و ناب ایشان داشته و هزاران حیف که این مباحث کمتر مورد توجه صاحبان اندیشه و حاکمان اجرایی در حوزه مدیریت شهری قرار گرفته است.

کلانشهر، کانون توجه دولت اسلامی

آن حضرت در بخشی از نامه ۶۹ نهج البلاغه به یکی از کارگزاران خویش به نام حارث همدانی چنین دستور می‌دهد:

«و  اسکن الأمصار العظام فإنها جماع المسلمین»؛ و در شهرهای بزرگ سکونت کن زیرا مرکز اجتماع مسلمانان است.

امصار جمع مصر و مصر در فرهنگ عرب به معنای شهرهای بزرگ تمدنی و شهرهایی که از سابقه و پیشینه تمدنی برخوردار هستند و قید «العظام» یعنی شهرهای بزرگ تمدنی نیز به تعبیر امروزی مگا پلیس‌ها، مترو پلیس‌ها و جهان شهرها را شامل می‌شود.

در عین حال به نقش آفرینی کلانشهرها در تقویت اقتدار سیاسی – اقتصادی حکومت‌ها اشاره می‌کند و کلانشهرها را نماد روشنی از ارتباط دولت و ملت، روابط اجتماعی مردم و مظهر کاملی از توازن و تعادل روابط اجتماعی و وحدت امت اسلامی می‌داند و آن را منشأ ظهور تمدن‌های بزرگ جامعه اسلامی می‌شمارد.

اگر چه اندیشمندان هر کدام به پدیده شهر و کارکرد شهری از زاویه و دیدی متفاوت نگریسته‌اند و برای آن تعریفی متناسب با رشته تخصصی خود ارائه داده‌اند، به طوری که جامعه شناسان بر عملکرد شهر و سازمان‌های شهری و تغییرات اجتماعی و طبقات مختلف آن و کانون قدرت سیاسی تأکید کرده و شهرسازان به شبکه ارتباطی و ساختار شهری، معماران، تشکیلات فیزیکی مکانی و ساختمانی، اقتصاددانان به محل تمرکز ابزار تولید و تمرکز سرمایه و قدرت، و جغرافی دانان به شهر از منظر ساختار مکانی، موقع و مقر هسته شهری توجه می‌کنند»، ولی حضرت علی (ع) به شهر عمدتاً از زاویه اجتماعی – فرهنگی نگریسته و بیش از جنبه های طبیعی – اقتصادی – جغرافیایی به ابعاد انسانی – فرهنگی اهمیت می‌دهند چرا که شهر به وسیله انسان و برای انسان ساخته می‌شود. از این رو کلانشهرها را محل مرکز انبوه جمعیت انسانی و تجلی وحدت ذاتی، اتحاد امت اسلامی و محل برگزاری آیین‌های مذهبی، نشرفرهنگ اسلامی و تعالی جامعه بشری می‌داند و معتقد است کلانشهرها به عنوان مرکز اجتماع مسلمانان باید کانون توجه و برنامه ریزی دولت اسلامی باشند. چنانچه در خطبه ۱۲۷ نهج البلاغه می‌فرماید:

«و الزموا السواد الأعظم فإن ید الله مع الجماعه، وإیاکم والفرقه! فإن الشاذ من الناس للشیطان، کما أن الشاذه من الغنم للذئب»

«همواره با بزرگ‌ترین جمعیت‌ها باشید که دست خدا با جماعت است، از پراکندگی بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آن گونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود».

توسعه شهری عمران و آبادانی  

حضرت علی(ع) فلسفه حکومت اسلامی را در دو امر خلاصه می‌کنند؛ یکی «معالم دین» که نشانه‌های حق به جایگاه خویش بازگردانده شود و دیگری «لنظهر الا صلاح فی بلادک» یعنی توسعه شهری و عمران و آبادانی.

«خدایا تو می‌دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می‌خواستیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خویش باز گردانیم، و در سرزمینهای تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیده‌ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش‌شده تو بار دیگر اجرا گردد».

شهید مطهری، در توضیح این سخن، می‌گوید: ((لنظهر الاصلاح فی بلادک)) خیلی عجیب است؟ ((لنظهر)) یعنی آشکار کنیم. اصلاح نمایان و چشمگیر، اصلاحی که روشن باشد در شهرهایت به عمل آورده‌ایم. آن قدر این اصلاح اساسی باشد که احتیاج به فکر و مطالعه نداشته باشد علامتش از در و دیوار پیداست، به عبارت دیگر سامان به زندگی مخلوقات تو دادن، شکم‌ها را سیراب کردن، تن‌ها را پوشیدن، بیماران را معالجه کردن، جهل را از میان بردن، اقدام برای بهبود زندگی مادی مردم. زندگی مادی مردم را سامان دادن.

«اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان، ولا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنرد المعالم من دینک، و نظهر الاصلاح فی بلادک، فیأمن المظلومون من عبادک، وتقام المعطله من حدودک».

همچنین آن حضرت در خصوص آباد کردن کلانشهر مصر به فرماندار خویش، مالک اشتر، تأکید کرده و از آن به عنوان یک رکن از نظارت وظایف چهارگانه مدیران شهری و حاکمان اسلامی یاد می‌کنند.

«و هذا ما امر به عبد الله علی امیرالمؤمنین، مالک بن الحارث الاشتر... ر. واستصلاح اهلها، وعماره بلادها»، این فرمان بنده خدا علی امیر مومنان، به مالک ‌اشتر... ر. کار مردم را اصلاح، و شهرهای مصر را آباد سازد.

و در ادامه نیز می‌فرماید: «فان العمران محتمل ما حملته»؛ زیرا عمران و آبادی قدرت تحمل مردم را زیاد می‌کند. همچنین می‌فرماید: «علیک فی عماره بلادک، وتزیین ولایتک»؛ در آبادانی شهرها و آراستن و زیبا سازی ولایت‌ها (و کلانشهرها) اهتمام وافر کن.

در عرصه حکومت ضرورت توسعه فیزیکی، فضایی، ‌طراحی و زیباسازی و مبلمان شهر، قدرت، شکوه، ‌ عظمت، جلال و شوکت اسلامی، برتری فناوری و اقتدار علمی توصیه اجتناب ناپذیر حضرت است چرا که حکومت اسلامی به دلیل نیاز به استقلال و توانمندی و اقتدار و قدرت در مقابل سایر قدرت‌های استکباری می‌طلبد از توسعه و پیشرفت قابل توجهی در همه زمینه‌ها برخوردار باشد به گونه‌ای که عظمت، شکوه و اقتدار نظام اسلامی، دیگران را به تحیر و شگفتی وا داشته و در مقابل آن سر تعظیم فرود آورند.

لذا حضرت علی (ع) با درک صحیح از تأثیرات و نقش توسعه پایدار در پیشبرد اهداف عالیه اسلامی به توسعه متعادل و متوازن بدون تخریب توصیه کرده است.

نمادهای زیبا و ماندگار در کلانشهرها

دستور دیگری که حضرت در این رابطه صادر می‌فرماید این است که: «حسن الثناء فی العباد و جمیل الاثر فی البلاد»؛ «برخورداری از ستایش بندگان، یادگار نیک و نماد زیبا در شهرها برای رسیدن به همه نعمت‌ها و کرامت‌هاست».

در این مراکزِ کانون جمعیت، احداث نمادهای زیبا و یادگارهای ماندگار که نماد توحیدی دارد به شهروندانش هویت دینی – مذهبی داده و مظهر اقتدار امت اسلامی است، زیرا هر شهر برای تعیین هویت شهروندانش نشانه‌هایی دارد که از آن به عنوان «نماد» یاد می‌شود این نمادها گاه جزو آثار باستانی یا طبیعی و گاه دست ساخت بشری هستند و به شهر و شهروندان هویت می‌بخشد و به مرکزی برای جذب گردشگران، نشر فرهنگ، آداب و رسوم آنان تبدیل می‌شود.

همچنین این فرمایش ممکن است به حسن سلوک و سنت‌های حسنه و ماندگار نیز نظر داشته باشد.

تعقل گرایی و خردورزی در مدیریت شهری

آن حضرت از عوامل اصلاح و عمران شهری، توسعه و رفاه اجتماعی کلانشهرها را توجه به هم اندیشی، مصاحبت با علما و مشورت با اندیشمندان و صاحبان خرد می‌داند.

بطوری که در نامه ۵۳ به مالک اشتر دستور می‌دهد: «و اکثر مدارسه العلماء، ومناقشه الحکماء، فی تثبیت ما صلح علیه امر بلادک، و اقامه ما استقام به الناس قبلک»؛ با دانشمندان فراوان گفت‌وگو کن و با حکیمان فراوان بحث کن که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته نیز وجود داشت.

 آینده نگری در برنامه ریزی شهری توام با میانه روی و اعتدال مورد توصیه اکید آن حضرت است. «واذکر فی الیوم غداً»

عدالت و مهرورزی عامل پایداری مدیریت شهری

 نگاه حضرت علی(ع) به توسعه شهری صرفاً نگاهی سخت افزارانه و ساخت فیزیکی – کالبدی و اقتصادی نیست بلکه به مسائل ‌انسانی عدالت، انصاف و مهرورزی و تعادل بخشی میان ساخت فیزیکی و ساخت اجتماعی شهر می‌اندیشد.

«وان افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاد، وظهور موده الرعیه»؛ و همانا، روشنی چشم زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم نسبت به والی است. (نامه ۵۳ نهج البلاغه)

«ما عمرت البلدان بمثل العدل»؛   «هیچ چیز به اندازه عدل و عدالت در عمران و آبادانی، توسعه اقتصادی و صنعتی تأثیر بسزایی ندارد».

در مدینه فاضله علوی است که عدالت اجتماعی شهری نه تنها در شئون انسانی که در حوزه رعایت حقوق حیوانات و بهائم «ولیعدل بین صواحباتها» و حتی بقاع، محیط زیست و زیستگاه‌ها، تجلی پیدا کرده است و چنین شهری خاستگاه نظام ارزش‌های انسانی – اعتقادی و موزه‌ای از اندیشه‌ها و تفکرات متعالی است.

نقش متقابل مدیران و شهروندان در توسعه شهری

همان گونه که حضرت علی(ع) برای حاکمان اسلامی و مدیران در توسعه شهری نقش بسزایی قایل هستند و گاه ناکارآمدی و سوء عملکرد آن‌ها را موجب عقب ماندگی شهرها و سقوط تمدن‌ها می‌دانند، «بلغنی انک جردت الارض فاخذت ما تحت قدمیک»، متقابلاً نقش مشارکت شهروندان، وفاداری، امانتداری و تبعیت پذیری را به عنوان پیش شرط محقق رشد و پیشرفت شهری بر می‌شمرند.

محرومیت زدایی

«ثم الطبقه السفلی من أهل الحاجه والمسکنه... ولکل علی الوالی حق بقدر ما یصلحه»؛  طبقه پایین از نیازمندان و مستمندانند... و همه آنان به مقداری که امورشان اصلاح شود بر زمامدار حقی مشخص دارند.

علی(ع) افزون بر برپایی عدالت برای محو فقر، ناکارآمدی شهرها، شکاف طبقاتی و تضاد اقتصادی، حاکم اسلامی را موظف می‌کند که بخشی از درآمد بیت المال را برای تأمین نیازهای اساسی فقرا، بهبود زندگی و برخورداری از رفاه در شأن آنان اختصاص دهد یاد آور می‌شود که رفاه اقتصادی در بستر کرامت‌های اخلاقی و به دور از نگرش‌های صرفاً سخت افزاری میسر و موفق خواهد بود.

همچنین آن حضرت به مواردی از قبیل لزوم تقویت رابطه دولت با مردم، برقراری نظم و امنیت، تأمین اجتماعی، مشارکت مردم و همراهی آنان با دولتمردان به تفصیل اشاره می‌کند که در این مجال نمی‌گنجد.

خلاصه در این چشم انداز، حضرت علی(ع) به تمام ابعاد انسانی و نیازهای او و چگونگی تطبیق با شرایط محیطی و بهره گیری از شرایط محیطی و ظرفیت‌های موجود در جهت نیل به آرمان‌های والا و اهداف عالیه انسانی و رفاه اجتماعی در سطح کلانشهرها توجه کرده است.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.