شهاب‌الدین یحیی سهروردی ملقب به شیخ اشراق و شیخ شهید از بزرگترین فلاسفه ایرانی اسلامی است که بنیانگذار مکتب فکری مستقلی به نام «فلسفه اشراق» است. این چهره جوان و تابناک عالم فلسفه موفق شده است در میانه قرن ششم هجری و در زمانه‌ای که اندیشه‌های دگماتیک، رادیکال و مرتجعانه در عالم اسلام در حال توسعه بود، پیوندی زیبا بین فلسفه و عرفان برقرار کند و عقل را در کنار کشف و شهود، تبدیل به براقی برای عروج به عوالم معرفتی نماید.

«سهروردی» نیاز همین امروز ماست/ شیخ اشراق، شهید تکفیری‌هاست

قدس آنلاین: شهاب‌الدین یحیی سهروردی ملقب به شیخ اشراق و شیخ شهید از بزرگترین فلاسفه ایرانی اسلامی است که بنیانگذار مکتب فکری مستقلی به نام «فلسفه اشراق» است. این چهره جوان و تابناک عالم فلسفه موفق شده است در میانه قرن ششم هجری و در زمانهای که اندیشههای دگماتیک، رادیکال و مرتجعانه در عالم اسلام در حال توسعه بود، پیوندی زیبا بین فلسفه و عرفان برقرار کند و عقل را در کنار کشف و شهود، تبدیل به براقی برای عروج به عوالم معرفتی نماید.

به بهانه روز بزرگداشت این فیلسوف عارف با حجتالاسلام دکتر یحیی جهانگیری سهروردی که از قضا همشهری و همنام شیخ اشراق نیز هست گفت و گو کردهایم. حجتالاسلام جهانگیری، عضو کمیته سهروردی کمیسیون ملی یونسکو و مدیرکل بینالملل دانشگاه مذاهب اسلامی و از مبلغان بینالمللی موفق کشورمان است.

* آقای دکتر! امروز ما چه نگاهی باید به شیخ اشراق، سهروردیِ بزرگ داشته باشیم؟

** سهروردی نیاز امروز ماست، نیاز فوری همین امروز! امروز ما در دنیایی زندگی میکنیم که ایرانهراسی بیداد میکند. حتی ایرانیهای خارج از کشور که بنده با آنها ارتباط دارم از حجم ایرانهراسی اظهار ناراحتی میکنند. صهیونیسم و برخی کشورهای عربی هم که بشدت در حال کار روی شیعه هراسی هستند و به آن دامن میزنند. انقلاب ما که همه از آن الگو میگرفتند امروزه با بهانههای مختلف از جمله شیعه هراسی، مورد هجمه قرار می گیرد. دشمن از پروژه اسلامهراسی در سالهای گذشته عبور کرده و اکنون در حال دامن زدن به ایرانهراسی و شیعههراسی است.

اکنون پرسش این است که ما چه باید بکنیم؟ سهروردی ۹۰۰ سال پیش دقیقاً در دورهای زندگی میکرده که همین دعواهای عرب و عجم، اسلام و غرب و شیعه و سنی درست مانند امروز رواج داشته است. در آن دوره که همزمان با جنگهای صلیبی بوده نبرد تفکر غربستیزی و اسلامستیزی وجود داشته و در این میانه، سهروردی راه آشتی و ایجاد زیرساختهای گفتوگو بین فرهنگها را برگزیده است. در دورهای که غرب آشنایی چندانی با اسلام و فلسفه اسلامی نداشت، سهروردی در پی این بوده که بین فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی آشتی ایجاد کند. شیخ اشراق باور داشت که میشود نبردها را که حاصل جهل انسانها نسبت به یکدیگر است تبدیل به گفت و گوی معرفتها و فرهنگها کرد.

در دورهای که فارسی نوشتن دونِ شأن اهل علم و فلسفه بود، آن حکیم فرزانه آثاری را به زبان فارسی نوشت تا هم پاسخی به دوستدارانش در ایران باشد و هم ثابت کند که فیلسوفان ایرانی در فلسفه اسلامی سهمی به مراتب بزرگتر از آن چیزی که تصور میشد، دارند. رساله عقل و رساله عشق از جمله این آثار است و او خود برخی آثار مهمش را از عربی به فارسی ترجمه کرده است. او با این کارش تلاش میکرد با فارسیستیزی و عجمستیزی مقابله کند.

* پس معتقدید شیخ اشراق دعوای فکری فلسفی ایران، اسلام و غرب و مجادلات شیعه و سنی را به سمت اصلاح پیش برد؟

** بله حتماً؛ او با نوشتن آثار جدی علمی به زبان فارسی اثبات کرد که میشود مطالب علمی را به این زبان هم نوشت و تنها زبان عربی نیست که محمل ارائه آثار علمی است. سهروردی بین حکمت خسروانی ایرانی و حکمت اسلامی آشتی داد.

* تحلیل شما از سفر حکیم سهرورد به شهر حلب و اقامت در آنجا آن هم در گیر و دار جنگهای صلیبی چیست؟

** این حکیم نابغه و جوان ایرانی از شهر سهرورد در حوالی زنجان راه حلب  را در پیش گرفت و نسخهای از اسلام رحمانی را در دیاری معرفی کرد که علمای حنبلی با رویکرد مرتجعانه با او به مقابله برخاستند و سرانجام نیز او جان خود را در این راه بر کف دست نهاد. بنابراین باید «سهروردی» را شهید تکفیریها و رادیکالها دانست.

جالب است که امروز هم جوانان ما به سوریه میروند تا از نسخه اصیل اسلام معنوی دفاع کنند و از آن طرف در برابر آتش رادیکالها و تکفیریها قرار میگیرند. سهروردی یک درام تاریخی از داستانی است که امروز دارد بر سر جوانان ما هم میآید. داستان شیخ اشراق بیانگر دو روایت از اسلام است؛ اسلام رادیکال که سهروردی خود قربانی همین به ظاهر مسلمانان شد و اسلام معنوی که خودِ سهروردی مروج آن بود. بنابراین وقتی از منظرهای مختلف به زندگی شیخ اشراق نگاه میکنیم میبینیم ما امروز نیاز جدی به چهرهای مانند سهروردی داریم. به همین دلیل است که یونسکو سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ را به عنوان نهصد و پنجاهمین سال زندگی فعال سهروردی اعلام کرده است.

* شما سفرهای زیادی به کشورهای غربی داشتهاید. در حال حاضر شناخت غرب از شیخ اشراق چگونه است با توجه به اینکه فلسفه معاصر غرب، یک فلسفه اثباتگرا و وجودگراست که در ظاهر با فلسفه عقلی شهودی شیخ اشراق چندان تطابق پیدا نمیکند؟ غرب چقدر سهروردی را میشناسد و چقدر تمایل دارد او را بشناسد؟

** نخست تأکید میکنم که اگر ما امروز میخواهیم اسلام را به غرب صادر کنیم باید با دوربین سهروردی و با خوانش او این کار را انجام بدهیم. به همین دلیل است که امام خمینی(ره) در نامهای که به گورباچف مینویسد میگوید برای شناخت اسلام به کتابهای سهروردی مراجعه کنید.

امام یک حکیم، فقیه و یک دنیاشناس بود. در بین این همه متفکران مسلمان، به سهروردی ارجاع میدهد زیرا نسخه سهروردی، نسخه جذاب و نسخهای است که میتوان با آن همدلی کرد. بخصوص در زمانهای که «اسلامفوبیا» یا همان اسلام هراسی بشدت در غرب مطرح است و انواع تهمتها در دنیا به اسلام زده میشود. در این فضا بهترین نسخه، نسخهای از اسلام است که سهروردی معرفی میکند. من وقتی هفته گذشته در بیشکک پایتخت قزاقستان گفتم که اهل سهرورد هستم با تعجب می پرسیدند واقعاً شما اهل سهرورد هستید؟ گویا این شهر یک شهر مقدس است و این به برکت نام شهابالدین سهروردی است.

اما در پاسخ به پرسش شما عرض میکنم که در غرب یا اثباتگریان و پوزیتیویستها را داشتهایم یا عقلگرایان و راسیونالیستها را که برخی فقط به حس توجه داشتهاند و برخی به شکل افراطی، عقلگرا بودهاند و مابعدالطبیعه را به طور کلی رد میکردند. در حالی که میتوانیم از حس و عقل با همراهی شهود و حس درونی بهره ببریم و این همان راه سومی است که سهروردی باز کرد تا بتواند منابع معرفتی را بیشتر کند. این بابی که سهروردی به روی فلسفه باز کرد یک اتفاق بسیار بزرگ بود. به همین دلیل فلسفه اشراق در کنار فلسفه مشاء و حکمت متعالیه، ضلع سوم فلسفه اسلامی شناخته میشود. مشهور است که میگویند در فلسفه یک کلمه، حرف تازه زدن هر چند خیلی کوچک باشد، بسیار بسیار سخت است اما سهروردی یک مکتب فکری ساخته است و بزرگی او در اینجا دیده میشود. نکته مهم دیگر اینکه همه فیلسوفان بزرگ ما عمری بیشتر از نیمقرن داشتهاند تا توانستهاند نظریات علمی خود را ارائه کنند اما شیخ اشراق در ۳۸ سالگی از دنیا رفته و به تعبیر دقیقتر شهید شده است.

* پس معتقدید که شیخ اشراق با وجود اینکه نگاه شهودی و اشراقی دارد، آن قدر مبانی عقلی را در کارش مورد توجه دارد که بشود بین فلسفه او و فلسفه امروز غرب هم «عقل» را وجه اشتراک قرار داد و پیوند برقرار کرد؟

** بله کاملاً!

* چرا داشتههای بزرگ علمی، فرهنگی و فلسفی ما مانند سهروردی و ملاصدرا که برخی معتقدند نظریات فلسفی آنها در تاریخ بشریت جایگاه ویژهای دارد، به اندازه فلاسفهای مانند هگل و نیچه که بسیار بسیار کوچکتر هستند در دنیای امروز شناخته شده نیستند؟

** ما از دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی میراثی خودمان خیلی خیلی اندک استفاده کردهایم. متأسفانه غالباً فکر میکنند که شخصیتی مانند سهروردی فقط به درد ایران میخورد آن هم در حد تاریخ فلسفه در حالی که سهروردی برای همین امروز ما و برای همه بشر و نه تنها جغرافیای ایران، یک پاسخ شیرین است. وقتی ما این را بفهمیم میتوانیم روی اندیشهها و شخصیت او کار کنیم و او را به دنیا معرفی کنیم اما متأسفانه به هیچ وجه چنین فهمی از سهروردی و دیگر مواریث علمی خود نداریم.

نیچه در پاسخ دادن به پرسشهای بزرگی که خودش مطرح میکند عاجز میماند در حالی که سهروردی، هم با عمل و هم با نظر چند چالش بزرگ جهانی را در دوره خودش پاسخ داده آن هم با آن نگاه صلحآمیز و فرهنگی. امروزه ما باید بیاییم و از این نگاه وسیع سهروردی و دیگر بزرگان استفاده کنیم و آنها را به دنیا هم بشناسانیم.

* افسوس که خودمان در شناخت این بزرگان هنوز اندر خم یک کوچهایم!

** دقیقاً و کاملاً! ببینید علامه شهید مطهری وقتی به سهروردی میرسد میگوید به او بگویید «شهید» و نگویید مقتول. شما اگر به همین سهرورد کوچک ما نگاه کنید چندین و چند شخصیت اثرگذار فرهنگی را میبینید که کسی آنها را نمیشناسد. از صاحب عوارفالمعارف که دارای یک مکتب عرفانی جهانی است بگیرید تا ابونجیب سهروردی و احمد خطاط سهروردی و دیگر شخصیتها که از آنها غافل بودهایم. پس اولاً باید این چهرهها را بخوبی بشناسیم و دوم اینکه راهبردهای تازهای برای بازسازی آنها برای پاسخ به نیازهای جدید و البته معرفی جهانی این مواریث بزرگ علمی و فرهنگی تعریف کنیم.

شخصیتی مانند سهروردی یا امثال او میتوانند یک ابزار برای پیشبرد دیپلماسی ما باشند اما ما استفاده خوبی از این چهرهها نکردهایم. هانری کوربن این فیلسوف بزرگ فرانسوی میآید و در محضر علامه طباطبایی زانو میزند و از ایشان میخواهد که از سهروردی برایش بگوید. هانری کوربن اولین بار آثار این فیلسوف بزرگ مسلمان را به فرانسوی ترجمه میکند و امسال هم قرار است یک مراسم بزرگداشت مشترک برای سهروردی و هانری کوربن در فرانسه برگزار شود.

بنابراین بزرگان فرهنگی و علمی ما دارای جایگاه ویژهای در دنیای علم و معرفت هستند اما همانطور که گفتید نه خودمان آنها را بخوبی میشناسیم و نه متأسفانه تلاش مطلوبی برای معرفی جهانی آنها انجام میدهیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.