یک عضو شورای شهر مشهد در اقدامی عجیب در اینستاگرام خود به تبلیغ یک بستنی‌فروشی پرداخت.

 در این اقدام سه مسئله مطرح است: 1. نفس تبلیغ‌گری یک نماینده عموم مردم در شورای شهر؛ 2. ارزش امر تبلیغی و 3. شیوه تبلیغات.

در مورد اول باید گفت در این دست تبلیغات تجاری -با فرض نبود منع قانونی برای عضو شورای شهر- تبلیغات‌کننده لاجرم با برجسته‌کردن گروه کوچکی از مردم و جانب‌داری از آنان روبه‌روست که این امر فی‌نفسه با رسالت یک نماینده عموم مردم در تضاد و تناقض است؛ اگرچه این عضو شورا با انتخاب شیوه‌ای تعلیمی-ترویجی در تبلیغ تجاری خود، سعی داشته‌اند بِرَند و مجموعه مذکور را به‌عنوان الگویی برای شکوفایی اقتصادی معرفی کنند، اما به دلایلی که بعداً متذکر خواهد شد، انتخاب این شیوه تبلیغ‌گری، این اقدام را در ورطه غیرحرفه‌ای‌تری انداخته است.

به هر روی، برای فردی که جایگاه نمایندگی مردم را یدک می‌کشد، سمت‌وسوگیری‌های این‌چنینی، چیزی جز یک خطای فاحش نیست.  همین بس که در قشر بستنی‌فروشان مشهدی این احساس تبعیض ایجاد شود و با این ذهنیت که برند مذکور پشتش به فلان نماینده گرم است، خود را جامانده از گردانه رقابتی سالم ببینند.

مورد دومی که باید به آن توجه داشت، امر تبلیغ‌شونده، در این‌جا یعنی بستنی‌ ایتالیایی است. اینکه عضو شورای شهر، یک بستنی‌فروشی بی‌نام‌ونشان دو شعبه‌ای را تبلیغ کند، خود جای تأمل است اما اینکه از زبان یک نماینده تأکید شود این بستنی و دیگر فرآورده‌ها «ایتالیایی» است، خواه‌ناخواه، تبلیغ محصول خارجی و نادیده‌گرفتن محصول داخلی است. اگرچه چندوچون این مدعا که این بستنی و فرآورده‌هایش متعلق به کشوری اروپایی است، محل بحث و توضیح است، اما در شرایطی که به نظر نمی‌رسد صنعت بستنی‌سازی در کشور مفلوج و بی‌خواهان باشد، تبلیغ محصولی موازی، بی‌جا و بی‌دلیل به‌نظر می‌رسد و بیش‌تر بر انگیزه صرفاً اقتصادی تبلیغ تاکید دارد.

مورد سوم که از همه مهم‌تر است شیوه‌ تبلیغاتی‌ست که این عضو شورا انتخاب کرده است. شیوه‌های فیلم‌برداری و تدوین کلیپی که در مطلب (post) وی در 60 ثانیه نمایش داده می‌شود، خود کاملاً گویای کلیپی تبلیغاتی حرفه‌ای است که از تحلیل و توضیح بی‌نیاز است. اما متنی که این عضو شورا برای کلیپ درنظر گرفته‌اند صداقت کلیپ را ندارد و با تأکیدات اغراق‌شده بر کلیدواژه‌هایی چون «جوانان»، «خلاقیت»، «انگیزه» و «موفقیت و سربلندی» متنی است ناصادق که سعی دارد «تبلیغ تجاری دلسوزانه‌ای» باشد. بخواهیم کمی در متن دقیق شویم می‌بینیم که شروع این مطلب تبلیغاتی با کلیدواژه‌هایی‌ست که اتفاقاً گروه قابل توجهی از مردم به آن دل خوش کرده بودند: «امید و تغییر».

بعد از آن، نوبت کلماتی چون «نوآوری» و «جوانی» است که در کنار برند مذکور جا خوش کنند تا شاید این حس را القا کنند که در بستنی‌فروشی مذکور خبری است و طبق معمول و عادات مرسوم، آنکه باید از آن مایه گذاشت، «جوانان»‌اند.

7 بار واژه «جوان» که در این متن تکرار شده دوسویه دارد: سویه اول اشاره به کادر بستنی‌فروشی مذکور دارد و می‌خواهد حس نوآوری، تلاش و پرانرژی‌بودن را القا کند؛ سویه دوم اشاره به مفهوم جوانی به‌طور عام دارد و قرار است مدخلی باشد برای سخنرانی و پند به کسانی که این عضو شورای شهر را به‌عنوان نماینده مردم می‌شناسند. درواقع سویه دوم قرار است ذهن مخاطب را کمی از این حقیقت منحرف کند که این کلیپ تبلیغاتیِ منتشرشده از عضو شورای شهر، صرفاً تجاری است.

حتی این عضو شورا در پاراگراف دوم متن خود، متواضعانه از قول کاری‌ای که برای افتتاح فرهنگ‌سرای سلامت داده‌اند و باعث شده نتوانند به افتتاح شعبه بستنی‌فروشی مذکور برسند، پرده برمی‌دارد و احتمالاً انتظار دارد مخاطب از این همه تعهد کاری شگفت‌زده شود و به ذهنش این مطلب خطورکند که حالا افتتاح این شعبه بستنی‌فروشی که کلیپ حرفه‌ای تبلیغاتی‌اش را از مجرای این عضو شورا دیده، آن‌چنان هم برای او مهم نیست؛ حداقل به اندازه انجام تعهدات و قول‌های کاری.

لحن صمیمانه‌ای که از پاراگراف سوم قرار است با کلمه «بروبچه‌ها»، «دمق» و به اسم صدازدن فروشنده، «حامدآقا»، به متن تزریق شود، چون ژل تزریقی بر گونه زنی پیر، ناراست و غیرقابل باور می‌نماید و بیش از پیش متن را تصنعی می‌کند. مایه‌گذاشتن از نشاط، امید، خانواده، زوج‌های جوان و... همچنان ادامه دارد. اما اوج هنرنمایی این متن تبلیغاتی آن‌جاست که یک عضو شورای شهر –اگر کسی غیر از مسئولان می‌بود، حرجی نبود- از دغدغه و نیاز جدی این روزها، یعنی سرمایه‌گذاری و تولید کار برای جوانان، صرفاً به‌عنوان حربه‌ای تبلیغاتی استفاده می‌کند و این حربه را نیز با یک پایان‌بندی شاهکار به اوج می‌رساند: «جوانان خودمان و نظیر آنان را دریابیم تا انگیزه، امید و همت آن‌ها به انتهای راه موفقیت و سربلندی برسد».  غافل از اینکه نه تنها این جملات شعاری که حتی دعای آخر این متن تبلیغاتی نیز، نمی‌تواند این عضو شورای شهر را از جایگاه تبلیغاتی‌گری‌اش در این مطلب اینستاگرامی، حتی اندکی، دور کند.

جالب این‌جاست این رفتار از نماینده‌ای سر زده که در میان بقیه اعضا به امتناع از انجام اعمال پوپولیستی و غیرحرفه‌ای شاخص‌تر بود و این موضوع، بیش از پیش، مخاطب را به تعجب وامی‌دارد.

باید به این عرایض، نظر (Comment) عضو دیگری از شورای شهر را در ذیل این مطلب اضافه کرد که الحق‌والانصاف در مجال کوتاهی که داشته، در تبلیغ این برند کم نذاشته و تاکید داشته که مزه موکایی که خورده هنوز زیر دندانش است و حتماً بهشان سر می‌زند!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.