۳۱ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۶
کد خبر: 620635

برخی طی سال‌ها نردبان پیشرفت و ویژه‌خواری ساخته‌اند و با تأسف، تاوان خطای استراتژیک این فرصت طلبان را دینداران واقعی نظیر همان طلبه مشهدی می‌پردازند.

به گزارش گروه اجتماعی قدس آنلاین، حتماً شما خبر شهادت طلبه مشهدی را شنیده‌اید. این از آن دست خبرها نیست که بشود بسادگی فراموش کرد و از آن گذشت. هر آدمی با هر میزان درک از مناسبات سیاست و قدرت در این مملکت، خیلی خوب می‌تواند بفهمد که میان طلبه‌ای پیکان سوار که خدا می‌داند اقساط همان پیکان را هم داده یا نه، با مدیرانی که بر سر شاهراه‌های تصمیم گیری نشسته‌اند و برخی شاید بهره‌ای از جایگاه خویش ببرند، کیلومترها فاصله است. پس چرا او را هدف می‌گیرند؟ از این جنایت چه عاید مرتکبان آن می‌شود؟ آیا آن‌ها سازمان یافته‌اند؟ آیا این اتفاق ناگوار حاصل دشمن سازی‌های دروغین رسانه‌ای است؟ آن رسانه‌ها چرا چنین می‌کنند؟ و... هزاران سؤال بی پاسخ دیگر که باید پذیرفت زمان پاسخگویی به آن‌ها فرا رسیده است.

ساده‌ترین کار این است که در یک کلام بگوییم «کار دشمن است » و تمام. اما این دشمن از کجا می‌آید؟ چگونه به مشهد می‌رسد؟ با کدام بازوها؟ با یک طلبه معمولی که هزاران چون او هستند، چکار دارد؟ می‌شود گفت دشمنان خارجی برای ایجاد التهاب در جامعه چنین کرده‌اند یا سازمان‌های معاند و امثالهم و خود را خلاص کرد، اما آیا واقعیت نیز همین است؟

وقتی به گذشته برمی‌گردیم، به یاد می‌آوریم که دینداری در پیش از انقلاب برای طبقه متدین آسان نبود. آن‌ها از هرسو تحت فشار بودند. بواقع یکی از پایه‌های اصلی انقلاب اسلامی، دیندارانی بودند که آرزو داشتند رسانه‌ها در خدمت انحرافات نباشند و آنکه می‌خواهد آموزه‌های دینی خود را بجا آورد، تحت فشار و تمسخر قرار نگیرد. دینداری در آن روزگار چندان آسان نبود و متدینین از هرسو در معرض تهدید و فشار و تمسخر و امثالهم بودند. خاصه آن‌ها که بر سر باورهای دینی خود با نظام سیاسی حاکم نیز اصطکاک پیدا می‌کردند.

مردم به پا خواستند و انقلاب اسلامی پیروز شد. روشن بود امید دینداران در سایه به دست گرفتن رسانه‌ها و مجموعه حاکمیت، تربیت نسلی بود که از نگاه ارزش‌های دینی در جهان سرآمد باشد. چنین نسلی تا حدی فرصت تربیت و حتی ظهور و بروز هم یافت. عرصه تجلی کامل آن، دفاع مقدس و مدیریت آن بود. در ادامه اما رخنه‌هایی در این اهداف پدید آمد.

ماحصل تمام آنچه آمد، آن شده است که امروز 40 سال پس ازانقلاب اسلامی، به تعبیر یکی از صاحب قلمان و متفکران عصر ما، بار دیگر متدینین و دینداران واقعی برای عمل به آموزه‌های دینی خویش تحت فشارند. چه کسی باور می‌کرد 40 سال پس از انقلاب اسلامی، زن چادری که طبق تبلیغ عموم رسانه‌های ما طی این 40 سال و (البته به سبک خودشان) حجاب برتر بوده، در اجتماع تحت فشار و کنایه و آزار باشد. یا یک طلبه صرفاً به خاطر قیافه ظاهری و موقعیت صنفی‌اش، چنین مورد حمله قرار گیرد؟

در واقع این دینداران مستضعف که کیلومترها دور از دایره قدرت و ثروت اند وهمراه عموم جامعه زیربار گرانی‌ها و سیاست‌های غلط اقتصادی دارد استخوانشان خرد می‌شود، تقاص عملکرد جماعتی را پس می‌دهند که شعار دیانت می‌دهند، اما در عمل از این ظاهرالصلاحی تنها رانت و مزایای آن نصیبشان می‌شود زیرا کسانی که این سیاست گذاران را عامل بدبختی خود می‌دانند و در بسیاری مواقع هم گمانشان درست است، توان دسترسی به آن‌ها را که ندارند. از سوی دیگر دایم ذیل بمباران فضای مجازی و نفرت پراکنی‌های هدفمند، نوعی کینه ورزی کور در وجودشان رشد می‌کند. 

جان کلام آنکه برخی طی سال‌ها نردبان پیشرفت و ویژه خواری ساخته‌اند و با تأسف، تاوان خطای استراتژیک این فرصت طلبان را دینداران واقعی نظیر همین طلبه مشهدی می‌پردازند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.