«ماموستا نقیبی» در گفتگو با قدس آنلاین گفت:گروه‌های سه گانه خلق عرب برای رسیدن به اهداف خود دوره‌های تروریستی را در سازمان‌های جاسوسی خاصی آموزش دیده‌اند تا بتوانند خوزستان را از ایران جدا کنند. تحرکات آن‌ها هم در همین راستاست.

تکرار/"الاحوازی" بخشی از پروژه جنگ مذهبی در ایران است

گروه فرهنگی قدس‌آنلاین/ نازلی مروت: در حالی عملیات‌های تروریستی در ایران بویژه در دو، سه سال اخیر به وقوع پیوسته است که جمهوری اسلامی خود از پایه‌های اصلی مبارزه با تروریسم در منطقه است. آنچه در مجلس، حرم امام خمینی(ره) و اخیراً در رژه نیروهای نظامی در اهواز رخ داد، انتقام کور گروه‌های تروریستی منطقه از ناکامی آن‌ها در رسیدن به اهداف خود است، اما هدف مهمی که آن‌ها در پوشش انتقام به دنبال آن هستند، ایجاد اختلاف قومیتی و دینی است.

«جنگ مذهبی» عبارتی است که «ماموستا دکتر عابد نقیبی»، عضو مجمع علمای جهان اسلام، رئیس شورای فقهی علمای اهل سنت سقز و استاد حقوق دانشگاه از آن به عنوان پروژه در دست اقدام استکبار علیه امنیت ایران یاد می‌کند. این اندیشمند شافعی مذهب خطه کردستان در گفت‌وگو با قدس به تشریح این موضوع پرداخته است.

قدس‌آنلاین: اتفاق اهواز که داعش یا گروه الاحوازی آن را بر عهده گرفت از چه پشت پرده‌هایی خبر می‌دهد؟

ماموستا نقیبی: ریشه رویدادهای خصمانه اخیر در پیشینه نظام و انقلاب است؛ پیش از این بارها گفته‌ام که کشورهای متخاصم و دشمن با نظام جمهوری اسلامی برنامه‌هایی برای سنگ‌اندازی در مسیر رشد و تعالی نظام داشته و دارند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تصور غرب مبنی براینکه امام خمینی(ره) به عنوان یک روحانی بلند پایه شیعه همه امور را واگذار کرده و در گوشه‌ای خواهد نشست، منتفی شد و سیاست‌های آنان را در خاورمیانه با چالش روبه‌رو کرد. سیره حضرت امام به دشمنان انقلاب اسلامی و نظام فهماند که اسلام دینی است که برای همه امور زندگی مردم برنامه دارد و حکومت دینی تبلور این برنامه‌های جامع اسلام است.

استکبار جهانی زمانی که با پدیده «جمهوری اسلامی» روبه‌رو شد و تصمیم قاطع حضرت امام و مردم ایران را دید، با کمک گروه‌های تروریستی یا تجزیه طلب مانند کومله‌، منافقین، دموکرات و... شروع به حذف فیزیکی یاران امام و کشتار مردم کرد؛ از جمله افرادی چون شهیدان مطهری، رجایی و باهنر که از جایگاه سیاسی و فکری والایی برخوردار بودند. شهید دکتر بهشتی و 72 شهید حزب جمهوری اسلامی نیز افراد شاخص سیاسی و اندیشه‌ای انقلاب و بازوی نظام بودند به همین دلیل امام درباره شهید بهشتی فرمود: بهشتی یک ملت بود برای ملت ما.

این سخن بی دلیل نیست زیرا روایت داریم که فوت یک عالِم، فوت یک عالَم است. جنگ تحمیلی، کودتای نوژه، فعالیت‌های تروریستی باند مهدی هاشمی و... برنامه‌هایی بود که دشمن برای زمین زدن نظام انجام دادند و موفق نشدند. مرحله بعدی تقویت مخالفین نظام در بیرون مرزها بود، منافقین و دموکرات‌ها را تقویت کردند و مسئله تجزیه خاک ایران را پیش کشیده و از تجزیه طلب‌ها حمایت کردند.

حمایت اکثر کشورها از صدام و جنگ تحمیلی یکی از مهم‌ترین کارهایی بود که برای نیل به اهداف خود انجام دادند. زمانی که در جنگ مسلحانه شکست خوردند و به نتیجه نرسیدند از راه تهاجم فرهنگی وارد شدند، ولی با درایت رهبرمعظم انقلاب، روند آن کُند شد. بعد از شکست استکبار از مراحل یاد شده، سراغ ایجاد جنگ مذهبی رفتند. آنچه در اهواز رخ داد، بخشی از پروژه جدید دشمن ملت ایران در ایجاد جنگ مذهبی است.

رهبران گروه تجزیه طلب الاحوازی ساکن کشورهای اروپایی هستند. این گروه که برپایه قوم‌گرایی عربی فعالیت می‌کند ازسوی سازمان‌های جاسوسی کشورهای غربی برای تفرقه در ایران و منطقه حمایت می‌شود. آن‌ها مدعی هستند پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و استقلال کشور عراق، فارس‌ها اهواز را تصرف کرده‌اند!

شخصی به نام خالد عبدیان از سرکرده‌های این گروهک تروریستی رئیس گروه دوستی الاحوازی و انگلیس است که در ادعایی می‌گوید که دولت ایران اقدام به جداسازی عرب‌های خوزستان از خاک و آشیانه‌شان می‌کند. او با این سخنان مسائل قومیتی را پررنگ می‌کند تا بتواند از احساسات مردم عرب درراستای اهداف خود استفاده کند.

گروه‌های سه گانه خلق عرب برای رسیدن به اهداف خود دوره‌های تروریستی را در سازمان‌های جاسوسی خاصی آموزش دیده‌اند تا بتوانند خوزستان را از ایران جدا کنند. تحرکات آن‌ها هم در همین راستاست. قومیت گرایی و زبان گرایی، سلاح آن‌ها در ایجاد اختلاف است. درحالی که این تفکر و دیدگاه، طرد شده و آنچه مهم است، نه قومیت است و نه زبان؛ بلکه تقوای الهی ملاک است. 

قدس‌آنلاین: تنوع فرهنگی و مذهبی در ایران باید بستر رشد و وحدت را فراهم کند. برای استفاده از این فرصت برای ایجاد وحدت چه باید کرد؟

ماموستا نقیبی: ایران کشوری است که قومیت‌های مختلف مثل بلوچ، فارس، عرب، کرد، لر و ترک در آن زندگی می‌کنند. زبان‌ها، گویش‌ها و لهجه‌های گوناگون دارد و آن را به گنجینه‌ای از قومیت‌ها، زبان و فرهنگ‌های مختلف تبدیل کرده است. 
افزون بر این مذاهب و ادیان مختلف در ایران تنوع فرهنگی را در این سرزمین کامل کرده است. همه مردم با وجود این تنوع فرهنگی و مذهبی  قرن هاست در کنار هم زندگی می‌کنند و در دفاع از خاک کشور شهید داده‌اند. اکنون نیز باید از این تنوع دینی، فرهنگی و قومیتی در ایجاد وحدت برای توسعه کشور استفاده کرد. 
همه ما روی درختی هستیم که ایران است و همه با هر رنگ و نژادی روی این درخت تنومند لانه کرده‌ایم؛ اگر توفانی بیاید و آسیبی به درخت وارد شود، همه ما آسیب می‌بینیم و دیگر قومیت گرایی و اختلاف مذهبی چاره‌ساز نخواهد بود، بلکه آسیب را بیشتر می‌کند. وظیفه ما این است که از این سرزمین صیانت کنیم و اجازه ندهیم تجزیه طلبان و فرقه گراها به اتحاد ما آسیب بزنند زیرا این تفکر دشمن مردم ایران است.

هرکسی که به اختلافات مذهبی و قومیتی دامن بزند در میدان دشمن بازی می‌کند و وطن را به خطر می‌اندازد. در متون اسلامی آمده است: «حب الوطن من الایمان». پیامبر(ص) به قدری نسبت به وطن خود تعصب داشتند که زمان هجرت به مدینه رو به مکه کرده و فرمودند: به عزت و جلال خدا قسم اگر به خاطر خدا نبود، هرگز مکه را ترک نمی‌کردم. 
انسان باید در حفظ و پاسداری از وطن از هیچ کوششی دریغ نکند چون حفظ وطن یک نیاز فطری و تاریخی، سفارش دینی و روش توصیه شده توسط دانشمندان، شعرا و نویسندگان ادبیات کهن است.

قدس‌آنلاین: شما به حب وطن و تنوع فرهنگی اشاره کردید و از ضرورت وحدت فرهنگی و مذهبی گفتید. برای تحقق وحدت مذهبی و فرهنگی در کف جامعه چه وظیفه‌ای برای نخبگان و علمای دینی متصور هستید؟

ماموستا نقیبی: نخبگان جهان اسلام اعم از قشر دانشگاهی و علمای دینی شرایط کشور را رصد می‌کنند و می‌توانند مردم را به وحدت دعوت کنند. وفاق منزلتی، معرفتی و سیاسی باید توسط نخبگان جامعه مورد توجه قرار گیرد تا در کنش ارتباطی افراد جامعه بتوانند نقش آفرینی کنند. در این صورت می‌توان از نخبگان دینی و دانشگاهی انتظار داشت که وحدت را از سطح اندیشمندان و علما به کف جامعه و بین مردم بیاورند. برای تحقق این خواسته باید ببینیم وحدت و تقریب بین نخبگان دینی در چه سطحی است؟ واقعیت این است که احساس وحدت بین علمای دو قشر مذهبی بالاتر از سطح متوسط است.

به نظر من قشر دانشگاهی نقش کمتری در ایجاد وحدت و تقریب مذاهب ایفا کرده‌اند، شاید کمتر از نبود وحدت احساس خطر کرده‌اند و به همین دلیل در رشته‌های تخصصی خود مشغول شده‌اند. عاملی که می‌تواند احساس وفاق را افزایش دهد؛ کنش ارتباطی و ایجاد ارتباط فعال و مؤثر بین نخبگان و مردم است.

زمانی که وفاق فرهنگی و سیاسی در جامعه ایجاد شود، وحدت معرفتی و ارزشی به وجود می‌آید و نتیجه، افزایش ارتباط بین دو قشر نخبگان حوزوی و دانشگاهی از طیف‌های مختلف مذهبی، افزایش نقش روحانیون در جامعه و توجه به علوم انسانی و اسلامی خواهد بود.

زمانی که این وفاق صورت بگیرد، وحدت دینی و معرفتی و وحدت قلوب محقق می‌شود. جامعه‌ای که به این مرحله برسد، کسی جرئت نمی‌کند، چه اپوزسیون داخلی و چه دشمن خارجی، به خاک آن چپ نگاه کند. 

انتهای پیام/
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.