مسئله دیگری که در جشنواره‌ها وجود دارد حضور «داورانِ در سایه» است؛ داورانی که اسمشان در فهرست داوران نیست اما تأثیرگذار هستند. 

روایتی خاکستری از دورانی سیاه

گروه فرهنگی قدس‌آنلاین/ خدیجه زمانیان: اینکه کتابی با موضوعی بکر در جشنواره‌ای مثل جشنواره رضوی برگزیده شود اما اثر بعد از برگزیده شدن، مورد توجه قرار نگیرد، از آن گره‌های کوری است که فقط در ادبیات ما دیده می‌شود.

«آژان برازنده» در سال ۹۶ در جشنواره داستان رضوی به عنوان اثر داستانی برتر برگزیده شد اما این کتاب یک سال در محاق ماند. با آنکه توقع همه از یک اثر برتر، انتشار زودهنگام آن است اما این اتفاق برای این اثر رخ نداد، تا اینکه سرانجام ۲۲ تیر سال بعد، همزمان با سالروز واقعه گوهرشاد منتشر شد.

«آژان برازنده» مجموعه ۱۰ داستان به هم پیوسته تاریخی است که در آن وقایعی مثل واقعه گوهرشاد و یا ممنوعیت روضه خوانی و برگزاری تعزیه در زمان رضا خان بیش از سایر وقایع خودش را نشان می‌دهد. آژان برازنده اولین مجموعه داستانی نوید ظ.کریمی است. اما پیش از این او در عرصه ادبیات فعالیت‌های زیادی از جمله سرودن شعر، نوشتن فیلمنامه، نمایشنامه و ترجمه متون و داستان‌های مختلف را تجربه کرده است.

همچنین آثارش تا کنون در جشنواره‌های متفاوتی چون جشنواره ملی داستان رضوی (سمنان)، جشنواره داستان کوتاه زاینده‌رود، جشنواره داستان کوتاه انقلاب و جشنواره داستان کوتاه رضوی به زبان ترکی آذری(زنجان) برگزیده شده است.

گفت‌وگوی ما را با نوید ظ.کریمی پیرامون کتاب «آژان برازنده» و مشکلات نویسندگان جوان بخوانید.

 چه شد که «آژان برازنده» را نوشتید و در این اثر نقبی به وقایع تاریخی زمان رضاشاه زدید؟ 

ظریف کریمی: به پیشنهاد استادم تصمیم گرفتم داستانی کوتاه برای واقعه مسجد گوهرشاد بنویسم که منجر به نگارش داستان کوتاه «بیسیکلت» با محوریت آژانی به نام «برازنده» شد. اما وقتی این داستان کوتاه نوشته شد کم کم احساس کردم که این داستان می‌تواند گسترش بیشتری داشته باشد چون این واقعه در ادبیات ما برجسته نیست. بنابراین بر اساس همین شخصیت واحد، پنج داستان نوشتم و شخصیت‌ها مرا با خود پیش بردند تا اینکه ۱۰ داستان شد و به این صورت مجموعه داستانی به هم پیوسته در مورد واقعه گوهرشاد، ممنوعیت روضه خوانی و مسائلی که مردم در آن زمان با این ممنوعیت‌ها با آن دست به گریبان بودند، خلق شد. 

قدس‌آنلاین: یعنی نوشتن درباره این وقایع تاریخی دغدغه ذهنی شما نبود؟ 

ظریف کریمی: من با گروه دفتر مطالعات فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی همکاری می‌کنم و آنجا توسط تیمی چند نفره پیرامون این واقعه تاریخی، اسناد تاریخی کاملی جمع شده بود. نویسنده‌ها هم که همیشه دنبال ایده‌های بکر هستند. من به پیشنهاد استادم سعید تشکری و بعد از جمع آوری مستندات و خواندن آن‌ها داستانم را نوشتم. برای این کار هم ابتدا کتاب‌های «قندان‌های همیشه پر»، «قیام فیروزه‌ای»، «ضربه دوازدهم» و سایر مصاحبه‌های شفاهی را که با این موضوع از افراد گرفته شده بود، مطالعه کردم. 
 
قدس‌آنلاین: تصویری تکراری از آژان‌های پهلوی که دهن‌بین و بی‌عرضه هستند و در ذهن نقش بسته است در کتاب شما هم وجود دارد؛ چرا نخواستید این کلیشه را بشکنید؟ 

ظریف کریمی: قالب این کتاب، طنز است و طنز مختصات خودش را دارد و برای نگارش اثری طنز ما نمی‌توانیم قواعد و مؤلفه‌های طنز را کنار بگذاریم. مؤلفه‌هایی مثل داشتن تضاد، تکرار، بزرگنمایی، بدشانسی و کمی بلاهت و ساده لوحی در شخصیت‌ها. بعضی یا تمامی این چند ویژگی در تناسب با موقعیت‌های دراماتیک، باید در طنز وجود داشته باشد، اگر این‌ها را از طنز بگیریم دیگر طنزی تولید نمی‌شود و به سمت خلق اثری جدی می‌رویم. البته این مسئله در سینمای ما هم وجود دارد مثلاً اینکه در فیلم‌های دفاع مقدس، عراقی‌ها احمق نشان داده شده‌اند، اما در داستان من آژان‌ها احمق نیستند.

شخصیت «برازنده» نسبت به «عنایت» باهوش‌تر است و «صمد جامی» از هر دوی این‌ها باهوش تر. «عنایت» در طول داستان از یک آژان ابله و ساده لوح به آژانی زرنگ تبدیل می‌شود و به اصطلاح زیر و بم کار آژانی را می‌آموزد. من تلاش کردم که با این شیوه شخصیت پردازی، موقعیت‌های طنز ایجاد کنم. از این رو «آژان برازنده» یک داستان بلند چند صدایی است، به این معنا که اثری تک صدا نیست که حماقت و ساده لوحی تنها برای آژان‌ها باشد و هوشیاری برای مردم. بنابراین معتقدم که اتفاقاً شخصیت‌های داستان من دچار بلاهت نیستند و رفتارهاشان جزمی نیست و فرایندی را طی می‌کنند و قرار است از جایی به جایی برسند.

قدس‌آنلاین: یعنی شخصیت‌های کتاب شما به راحتی اشتباه می‌کنند و خاکستری هستند؟ 

ظریف کریمی: پاسخ من به شما نسبی است، مثل اینکه این اتفاق در روند زندگی عادی ما هم رخ می‌دهد. در کل این کتاب همه می‌توانند اشتباه کنند. هم مردم و هم آژان‌ها اشتباه می‌کنند. جایی که موقعیت‌های دراماتیک و منطق داستانی منطبق با طنز می‌طلبیده، آژان زرنگی کرده و در موقعیتی دیگر، این مردم بودند که زیرکی به خرج داده‌اند.

ساده لوحی و زودباوری یک ویژگی انسانی است حتی در جهان مدرن، ولی دارای درجاتی است. نباید فراموش کنیم که هوشمندی امری نسبی است و همیشه زیرک‌تر از آن چیزی که ما می‌پنداریم نیز وجود دارد و وجود خواهد داشت. در «آژان برازنده» همه آدم‌ها در حال تغییر هستند و من به شخصیت هایم فرصت دادم که خودشان را پیدا کنند. 

قدس‌آنلاین: چرا برای نوشتن این مجموعه دنبال قالب و بیان طنز بودید؟ 

ظریف کریمی: چون دوست داشتم کتابم خوانده شود و گستره مخاطب داستان طنز از دیگر انواع ادبی بیشتر است. مسئله بعدی این بود که مختصات تاریخی و تلخیِ موجود در واقعه‌ای که به آن پرداختم، می‌طلبید که داستان لحن طنز داشته باشد. البته علاقه خود من به طنزنویسی ومختصات و ابزار موجود در این نوع ادبی هم مزید بر علت شد تا به سمت نوشتن طنز در داستان بروم.

قدس‌آنلاین: گویش‌های این اثر مربوط به همان زمان پهلوی است. چطور به اصطلاحات و گویش آن زمان دسترسی پیدا کردید؟ 

ظریف کریمی: این بخش کتاب زحمت زیادی داشت. دیالوگ نویسی کتاب سخت بود. اما از آنجا که از سال ۸۲ ترانه سرایی می‌کردم با محاوره آشنا بودم. از طرفی چون روی دیالوگ وسواس داشتم، دیالوگ‌ها را طوری نوشتم که کاملاً محاوره و کاربردی است.

برای پیدا کردن گویش و اصطلاحات دوره پهلوی اول، فرهنگ کوچه شاملو را خواندم چون اتفاق داستان ما در بهار ۱۳۱۷ رخ می‌دهد و زمستان ۱۳۱۶ قانون منع روضه ابلاغ می‌شود. لغات قاجاری‌ای مانند تاطوله و پاچپله (به معنای دمپایی) را نیز از «فرهنگ واژه‌ها عامیانه دوره قاجار» پیدا کردم.

قدس‌آنلاین: شما اولین کتابتان را منتشر کردید. مشکلات نویسندگان کتاب‌اولی برای چاپ کتابشان چیست؟ 

ظریف کریمی: در این بلبشوی نشر نویسنده کتاب‌اولی برای چاپ کتابش با مشکلات زیادی دست به گریبان است و اولین مشکل هم این است که شناخته شده نیست. حتی اگر این نویسنده اثری شاهکار خلق کند باز هم ناشران به آن بی توجه‌اند و اثر را نمی‌بینند.

ناشران نویسنده را سر می‌دوانند و وعده‌های دو ساله برای چاپ کتابش می‌دهند. در حالی که می‌بینیم اثری در مدت زمان ۶ ماه نوشته، منتشر و رونمایی می‌شود. ببینید من ترجمه هم می‌کنم و مطمئن هستم یکی از دلایل بین‌المللی نشدن ما کوتوله‌پروری ماست. متأسفانه نویسندگان ما یک اثر موفق می‌نویسند و سال‌ها نان همان یک اثرشان را می‌خورند.

نویسنده ایرانی باید دائم نگران این باشد که زود اثرش را برساند تا حق تألیفش را بگیرد اما نویسندگان جهانی این‌طور نیستند برای هر اثرشان، ممکن است چند سال وقت بگذارند چون پول قراردادشان را می‌گیرند. دغدغه آن‌ها ادبیات می‌شود و دیگر کسی با ادبیات کاسبی نمی‌کند. وقتی نویسندگان با سابقه ما با چنین وضعیتی زندگی می‌کنند نویسندگان اول ترجیح می‌دهند اصلاً وارد عرصه نوشتن نشوند.

با این حال نویسنده اولی که بخواهد وارد عرصه نوشتن شود باید اثر خوب بنویسد و صبر زیاد داشته باشد و محدود به علم خاصی نباشد. باید جامع الاطراف باشد تا بتواند خودش را از جمع مدعیان بالا بکشد. نویسنده باید شاعر، مترجم، منتقد، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس باشد و تدریس کند تا بتواند در دنیای ادبیات دوام بیاورد.

قدس‌آنلاین: شما در جشنواره‌های مختلفی شرکت کرده‌اید. به نظر شما جشنواره‌ها با شکل و شمایل فعلی می‌توانند برای ادبیات ما جریان‌سازی کنند؟ 

ظریف کریمی: جشنواره‌ها چند مشکل اساسی دارند،عدالت محور نیستند و با اثر و صاحب اثر بسیار سلیقه‌ای برخورد می‌کنند. داوران در بسیاری از جشنواره‌ها برون متنی نگاه می‌کنند، به متن و کتاب نویسنده نگاه نمی‌کنند و به دنبال سابقه نویسنده و اثر و یا آثارش هستند و اگر صاحب اثر را نشناسند به راحتی آن را کنار می‌گذارند. 
مسئله دیگری که در جشنواره‌ها وجود دارد حضور «داورانِ در سایه» است؛ داورانی که اسمشان در فهرست داوران نیست اما تأثیرگذار هستند. 

قدس‌آنلاین: این داوران چطور وارد بدنه تیم داوری یک جشنواره می‌شوند؟ 

ظریف کریمی: طبیعی است که معمولاً دبیر جشنواره از این‌ها می‌خواهد بیایند و این‌ها هم به شرط مکتوم بودن وارد بدنه جشنواره می‌شوند. معمولاً اثرگذاری این‌ها زیاد است چون مسئولیتی متوجه آن‌ها نیست و اسمی از آن‌ها برده نمی‌شود. 

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.